شعر

گل سرخ هیچ کس

بهار سبكبارانه شانه‌هايم را فوت كرد.
آري، چه خوب، آفريدگان را پشت سر گذاشتم
و آن نيمكت سنگي را كه آرزو داشتم زير چتر آن ديگري
كهكشان يال و كوپالم را كاه و پولك بپوشانَد.
مي‌دانم ديگر هيچ فرشته‌اي امان نخواهد داد
شادي جان، چه شوم تا گرماي سبدي را در آغوش بگيرم.

گل سرخ هیچ کس ادامه مطلب »

مرا جستجو کن ای تندر

مرا جستجو کن ای تندر.
چه بسا به خاطر آورم که در نهانخانه‌ی کودکی‌ام
از آستانه‌ی باران خورده‌ی غاری سبز
به تماشایت درمانده در بند ناپيدايي در افتادم
بی‌گاهان که گاو خسته‌ای را بی‌تابانه
بر زمین در افکنده بودی …

مرا جستجو کن ای تندر ادامه مطلب »

غزلی به گویش بختیاری

سردیـاری به یونو نید و پـیـا نیبوهِه- هرکه چوقا به وَرِس کِرد و به پـا کِرد دَبیـت. سرودن شعر به گویش های محلی و منطقه ای بعلت محدود بودن ذخیره لغات در این گویش ها غالبا کار دشواریست و باصطلاح گاو نر میخواهد و مرد کهن. سراینده شعر محلی برخلاف گوینده ملی، مجبور است در

غزلی به گویش بختیاری ادامه مطلب »

پیمایش به بالا