در خوزستان پیوند دیرین بختیاریها با شاهنامه، امری است که بر کسی پوشیده نیست.پژوهش پیش رو با نگاهی به شاهنامه و گوشه هایی از فرهنگ روزمره ی بختیاریها و لرهای استان خوزستان، به دنبال پیدا کردن پارهای از این وجوه مشترک است. در مقایسه ی یافته های این تحقیق که به یاری مردمان بختیاری و لر به دست آمده است و یافته های برگرفته از شاهنامه این فصول مشترک به خوبی نمایان خواهند گشت.
مقدمه:
آیین شاهنامه خوانی بختیاریها از آیین های شناخته شده ی خوزستان است. بازنمود انس و الفت بختیاریها با شاهنامه در نامهای مردمان بختیاری بسیار دیده و شنیده میشود.اهمیت پیدایی چنین پیوندهایی آدمیان را بر خویش آشکار میکند و به بازیابی هویت فرهنگی کمک می کند که ریشه های آن در فضای مه آلود حافظه ی تاریخی-قومی نهفته است. از همین رو به واکاوی برخی مفاهیم مشترکی خواهیم پرداخت که هم درشاهنامه و هم در زندگی روزمره ی بختیاریهای خوزستان وجود دارد.
هدف پژوهش حاضر واکاوی اهمیت آتش در شاهنامه و فرهنگ بختیاری و لری و پیدا کردن شباهتهای موجود در شاهنامه و این فرهنگهاست.کشف آتش به دست هوشنگ و گذشتن سیاوش از آتش از جمله نمودهای بارز آتش در شاهنامه ی فردوسی هستند که نمودهایی نیزدر فرهنگ بختیاری و لری دارند که به اعتقاد برخی ریشه ی این باورها و اعتقادات سنتی چون احترام به آتش، خورشید، ماه و مردگان به دوران مهرپرستی می رسد و این سنت ها چنان ریشه ی عمیق دارد که با گذشت زمان، استوار برجای مانده اند. ( عبدالعلی خسروی فرهنگ بختیاری:125-126).
آتش:
در میان عناصر چهارگانه، آتش عنصری دو وجهی است که هم یاد آور شعله های دوزخ است و هم جایگاهی مینوی و مورد ستایش دارد. عنصری که در پی اهمیت والای مادی خود دارای بعدی استعلایی و معنوی میشود و در مناسک اعتقادی و آیینی جایگاهی خاص مییابد و حتی در دین زرتشتی فرزند اهورامزدا دانسته می شود(مخبر،1388: 16).آتش در عین حال نماد امور مختلفی می شود. نماد نیایش(در آتشکده)، نماد جریان زندگی(در اجاق)،آزمون پاکی(ابراهیم و سیاوش)، استعارهای برای شورعشق(عشق آتشین)و عنصر اساسی کیفر(آتش جهنم).آتش از جمله خدایان مهم است که در هند به نام اگنی((agni و در ایران به نام آتر(atar) خوانده می شد(بهار،1388: 43)حتی نام پیشوایان دینی در ریگ ودا و اوستا آثرون است که با آتر و آثر به معنای آتش پیوند دارد(مهوش،1384 :176). به اعتقاد بهار، آتشکده نمایی بازسازی شده از غارهای ابتدایی است که گنبدش نشانهی سقف غار و حتی آسمان است چرا که غار سبمل جهان است(بهار،1388: 43) .
اهمیت آتش در شاهنامه
الف)پیدایش جهان
در شاهنامه آفرینش جهان به وجود آتش و نیروی گرمای بخش آن گره خورده است:
نخستین که آتش به جنبش دمید ز گرمیش پس خشکی آمد پدید(گنجور،1393)
ب)کشف آتش
روزی، هوشنگ یا گروهی که همراهش بودند به سوی کوهی می رفت که :
پدید آمد از دور چیزی دراز سیه رنگ و تیرهتن و تیزتاز
دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون ز دود دهانش جهان تیرهگون (همان)
هوشنگ سنگی به طرف مار پرتاب میکند:
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
اما مار از دست هوشنگ میجهد با خوردن سنگ به سنگی دیگر آتش پدید میآید:
برآمد به سنگ گران سنگ خرد همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز(همان)
ج)قبله گاه ساختن و پرستش آتش
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی پرستید باید اگر بخردی(همان)
د)جشن سده به پاس پیدایی آتش
شب آمد برافروخت آتش چوکوه همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد جهانی به نیکی ازو یاد کرد(همان)
اهمیت آتش در فرهنگ روزمره لری لرستان و و لری بختیاری(یافته های میدانی)
آتش در ضرب المثلهای روزانه:
این موارد در گفتگو با لرهای بختیاریها و لرها لرستان به دست آمده است.
1- فایده
-د دیت کرو بیم و تشت روشه نویم.
برگردان:از دودت کور شدم، با اتشت روشن و گرم نشدم. کنایه: اشاره به افرادی که بی فایده هستندو زیان می رسانند.
2-فرصت طلبی
-یکی تش ده حونش رتی، یکی ترگنم زدوده می کرد
برگردان:خونه ی یک نفرآتش گرفته بود، فرد دیگری با آن آتش گندم برشته درست میکرد.کنایه: هر کسی به فکر خودش است.اشاره به عدم کمک به دیگران و فرصت طلبی
-تش ده ریش یکی رته بی، یکی زوورده واش می برشت.
برگردان:ریش یکی آتش گرفته بود، دیگری با آن گندم نارس برشته میکرد.کنایه: افراد فرصت طلبی که از هر موقعیتی سوء استفاده میکنند.
3-تناقض
-دی ایلا موه تش، ده اولا موه وش(ده ایلا موئه تش ، ده اولا موئه باران)
برگردان:این طرف میگوید آتش، آن طرف می گوید باران.کنایه:به افراد سخن چین و دو به هم زنی که در جاهای مختلف صحبتهای متناقضی میکنند و یک حرف را در هرجایی به یک صورتی میگویند
4-ظاهر بینی
-بی کشه، تش نیا ده ویشه!
برگردان:ادم بی سر و صدا بیشه را به آتش کشید.کنایه:قضاوت درباره ی ماهیت و نقش واقعی افراد نباید از ظاهر آن ها باشد.آدم بی سر وصدا وساکت که درمراسمات و محافل ساکت نشسته ولی این ساکتی نشان دهنده ادب او نیست بلکه در جمع آوری اطلاعات برای شایعه و سخن پراکنی است.
-تش ور میکم پری نزنم، مردم و خیال خوشو هرشو پلو می پزم.
برگردان: پری مرا نزند(نوعی نفرین رایج، پری نوعی جن است جن ماده، شرور و زیبا). آتش روشن می کنم ، مردم خیال میکنن من هر شب پلو می پزم.کنایه: یعنی هیچی ندارم.مردم فکر می کنن هرشب پلو غذا می خورم
-دسم به گردنت ، تشم به خرمنت
برگردان: در حالی که دست در گردن تو دارم، خرمنت را به آتش میکشم.کنایه: برای افرادی به کار میرود که تظاهر به دوستی میکنند اما در اصل دشمن هستند.
5-خودستایی
-تش تووهه نونه میکه، نو دخوش تعریف میکه.
برگردان:از آتش و تابه است که نان درست میشود ، ولی نان از خودش تعریف می کند.کنایه: خودستایی
6-عجله
-سی تش اوویدیه ؟؟
برگردان: برای اتش امده ای؟ کنایه: برای افراد عجول به کار می رود.
7-سازش با شرایط
– میر صیاده شو گرد به کمر کول/تش سور سیخس کباب آوس به مشکول
برگردان: یعنی صیادی که به کوه میرود و شب میشود و نمیتواند به خانه یا چادر برگردد در چنین شرایط سختی،آتش درست میکند و صیدی رو که شکار کرده کباب میکند و میخورد تا از گرسنگی نمیرد. کنایه: کنار آمدن با شرایط سخت.
8-اهمیت دستاورد فردی
-فرزند تش خاکشتره
برگردان: فرزند آتش، خاکستر است. کنایه: برای کسی کاربرد دارد که خودش فردی خوبیست اما فرزند نه .یعنی فرزند در حد پدر خود نیست
9- زرنگی
-فلانی تش سوریه
برگردان: تش سور یعنی آتش قرمز و رسیده .کنایه از افراد زرنگ است.
اعتقادات در مورد آتش
روشن نگه داشتن آتش مقدس
میان مردمان بختیاری، آتش از چنان جایگاه رفیعی برخوردار است که بی حرمتی به آن گناهی بزرگ و نابخشودنی شمرده می شودکه خشم خداوند را درپی خواهد داشت. جایگاه قدسی آتش در نزد بختیاریها باعث می شود که همیشه آن را روشن نگاه دارند و خاموشی آن را مگر در پارهای اوقات،پسندیده نمی دانند.
–آتش دارای مقامی است که به هنگام خاموش کردن آن از نام خداوند استفاده میکنیم.
-هر وقت یکی از اعضای خونواده فوت میکنه اتیش تو خونشون مثل تنوری که تو خونشون باش نون درست می کنن رو خاموش می کنن به نشونه این که اینا عزادارن، به اصطلاح اجاق خونه ی مرحوم یا خونه پدری مرحوم رو کور میکنن.
– دیر روشن کردن اجاق خونه عیب دونسته می شده. زن های روستایی قبل از تاریک شدن هوا، باید چاله رو روشن کنن .
برکت:
-وفتی میگن تنور هونت همیشه روشن و نونت گرم. یعنی همیشه خونت برکت داشته باشه.
-قدیما معتقد بودن که خورشید یه آتیش بزرگه که با هیزم مشتعل میشه
تحسین:
-تش د کِلت
برگردان: آتش به وجودت. ولی در واقع یک نوع تعریف و تمجید از کسی است که کاری را به نحو احسن انجام میدهد.مشابه ای والله و احسنت است.
-تش د کارت
برگردان:آتش به کارت. کنایه در معنای مثبت: یعنی عجب کار جالبی انجام دادی
وضوح:
-تش که خوس بلازه نیاز به چو نداره
برگردان:آتشی که خورش برافروخته است نیاز به چوب یا سوخت ندارد.
کنایه:حرفی که واضح است نیاز به توضیح و دلیل ندارد.
نیروی زایندگی:
-توی عروسی هم آتیش نقش مهمی داره، عروس وقتی از خانه ی پدرش داره میره خونه ی شوهر، سه بار دور آتش می گردوننش .
ذهن ناآرام:
-تش منه سرس اِسوسه
برگردان:آتش در سرش می سوزد. کنایه: در مورد فردی به کار میرود که درگیری فکری و گرفتاری دارد.
خطاکاری:
-اَو به چاله ریز
برگردان:آب به آتش اجاق ریز.کنایه: فردی خطاکار و بی لیاقت با کردار نادرست.
آتش چاله را بایدبا خاک، خاموش کرد نه و آب. چون دو عنصر روشنی به ستیزه با یکدیگر نباید بپردازند.
آتش عشق
-بین بختیاری ها آتش و عشق خیلی با هم به کار میرن مثلا:”تیه کال تش وند من دلم “که کنایه از سرمستی عشقه که آتش تو دل میندازه
-شعرهای بختیاری عاشقانه که در آنها آتش به کار رفته خیلی زیادن.
واتونم م واتونم جومه آویی پر جومت تش گرت مر تو د خاویی
کنایه از مستی عشق است: با تو هستم ای پیرهن آبی دامان پیزاهنت دارد آتش میگیرد مگر در خوابی؟
وجه منفی و ویرانگر آتش
– تش به کارت
برگردان:آتش به کارت بسته به موقعیت و لحن گوینده دارد. کنایه در معنای نفرین: یعنی گند کارت در بیاید
تشت کور
برگردان:آتشت کور. کنایه: اشاره به بیعرضگی فرد دارد.
–او د تژگات
برگردان:آب به آتشگاهت. کنایه از آدم بی عرضه است و برای نفرین هم به کار میرود. وقتی هم که بین عشایر یک مصیبت سخت گرفتار خانواده ای میشود، خود صاحب خانه آب روی تژگاه(آتشگاه) میریزد
–تش د جونت
برگردان:آتش به جانت بیفته.کنایه : یعنی نیست و نابود شوی
– تش به هونت روئه.
برگردان: آتش به خانه ات بیافتد. کنایه : از هستی ساقط شوی
– تش وست به جونم
برگردان: آتش به جانم افتاد. کنایه: اشاره به بیان فردی است که دچار مصیبت می شد و عزیزی را از دست می داد
– تش وست به هونم.
برگردان: آتش به خانه ام افتاد.کنایه: وقتی فرد دچار ضرر و زیان مادی شود به کار میبرد.
نقش آتش در زندگی:
آتش در ازدواج:
مراسم عروسی:
گرداندن عروس به گرد آتش برای زایا شدن وی
برقراری چاله و آتشدان و آتش در خیمه یا خانه برای دور کردن شیطان و اهریمن
خانه و خانواده:
نگه داشت آتش بعد از غروب آفتاب در خانه برای روشنی اجاق خانه
اهمیت فرزند پسر در خانواده:به دلیل اینکه مرد برپاکننده ی آتش دانسته میشود، در اصطلاح به کسی که پسردار نمیشد،می گفتند: اجاقس کوره (یعنی اجاقش کور است).
مرگ:
-نشستن بر “چُل سرد” و خاموشی اجاق خانواده برای زمانی به کار میرود که بزرگ خانوادهای فوت میکرد و به نشانه ی عزا آتش خانواده خاموش میشد.
-بختیاریها بعد از مرگ شخص،تا چند روز بر سر مزار او آتش روشن میکنند و اگر بزرگ خاندان باشدکه روزگاری آتش خانواده را زنده نگه میداشته است، شیر سنگی روی مزارش میگذارند چون شیر نگهبان آتش است .
منابع:
بهار،مهرداد،1388،نگاهی به اساطیر ایران،تهران:نشر علم
فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه از:
ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh3/ بازیابی شده در تاریخ 2/12/93
واحد دوست، مهوش،1384،نماینگی آتش و بازتاب آن در متون اساطیری و حماسی ایران، مجلهی علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز،22(1)،پیاپی42
برگرفته از: anthropology.ir