صعود نفت مسجدسلیمان؛ واکاوی یک شادی زود گذر

صعود تیم مسجدسلیمانی را دیدیم اما از اطمینان پورحسن ، استحکام نصیرعباس ، بازی سازی ممبینی ، شوت های دکتر صفریان ، سر زنی آوانسیان ، جادوی خراجی ، گل های لرستانی ، طراوت شاهین ، زیرکی دارائی و جنگندگی تاج خبری نبود.

M.I.S football 1340

نفت به لیگ برتر صعود کرد ، دلشادم ، ساق های خسته بازیکنانش را می بوسم و به احترام همه آنهائی که در این صعود نقش داشتند کلاه از سر بر می دارم، اما نگرانم که این شادی زود گذر است . ریشه این نگرانی چیست؟ چرا در مسجدسلیمان شهر اولین های خاورمیانه این پیروزی و شادی مردم خونگرم و دلپاکش مستمر نباید باشد؟

فوتبال ورزشی است نوین و رشد آن تا مرحله دلربائی جادوئیش در دنیا ره آورد جوامع صنعتی است ، پیدایش نفت در مسجدسلیمان یک قرن پیش موجب شد تا در عرصه قشلاقی ایل بختیاری شهری با تمام مشخصات یک شهر صنعتی مدرن بوجود آید . از سحرگاهی که رینولدز دستهای نفت آلود کل الله داد جونکی را مشتاقانه به صورت کشید تا به چرخش درآمدن توپ جادوئی فوتبال در میدان های خاکی مسجدسلیمان زمان زیادی بطول نکشید . نفتگران انگلیسی پس از فراغت از کار روزانه به بازی فوتبال می پرداختند و چشمان کنجکاو جوانان مسجدسلیمانی در تعقیب گردش توپ هنر بازی را می آموختند . طولی نکشید تا تماشاگران کنجکاو و مستعد ، همبازی بازیکنان اولیه شدند و در تیم فوتبال پستی گرفتند ، کمی بعد خود تیمی تشکیل دادند و روبروی بازیکنان خارجی عرض اندام کردند . خاطره ها وعکس های فوتبال جوانان مسجدسلیمانی که خوشبختانه در آرشیو روابط عمومی مناطق نفتخیز موجود می باشد یک گزارش صد ساله است ، یعنی عمری بیشتر از رواج فوتبال و تأسیس فدراسیون فوتبال ایران در سال 1325 شمسی . 28 سال پیش از آن اولین مسابقات باشگاهی در مسجدسلیمان بین باشگاه های شرکت نفت درسال 1297 به راه افتاد و از اینجا می توان تاریخی برای تأسیس اولین لیگ فوتبال در ایران منظور نمود .

در هرم نیازهای انسانی ابراهام مزلو نیازهای هنری و ورزشی مؤخر است بر نیازهای اولیه خوراک ؛ پوشاک ؛ مسکن و … در شهر صنعتی مسجدسلیمان دغدغه بیکاری و به تبع آن دغدغه نان هم نبود ، پدرانی نان آور و فرزندانی که سرگرمی کودکی شان جستن توپ های گم شده گلف و تنیس در دره نره های بی بیان و کلگه و نفتک بود و از همان زمان با ورزش های دنیای جدید آشنا می شدند و به اقتضای محل سکونت و عضویت خانواده در باشگاه های فرهنگی ورزشی محله در رشته های مختلف ورزشی و از جمله فوتبال فعالیت می نمودند ، نه سرگرمی تلویزیون و ماهواره ، نه دغدغه کلاس کنکور و نه رویای یافتن شغلی دهان پرکن ، روزی 4 ساعت درس در مدرسه و باقی وقت پی توپ دویدن . با ششم ابتدائی به آموزشگاه حرفه ای و پس از آن از کارگری در شرکت نفت سر در می آوردند و یا با سیکل اول دبیرستان به دانشسرای تربیت معلم و در صورت ادامه تا دیپلم با درجه کارمندی در شرکت یا اداره ای استخدام می شدند .

باشگاه های شرکتی محله های شهر ( ایران ، نفتون ، بی بیان ، تمبی ، کاوه و … ) و دبیرستان های ( 25 شهریور ، امیر کبیر ، سینا ، سیروس ، سبزآباد و ….) همگی تیم داشتند و مسابقات رشته های مختلف ورزشی فوتبال ، والیبال ، بسکتبال ، دو و میدانی ، اسبدوانی ، شنا ، تنیس ، بدمینتون و … همیشه برقرار بود و طبق تقویم در زمان تعطیلی این دو دوره ، مسابقات باشگاه های شاهین ، تاج ، دارائی ، پاس ، ایران جوان ، دیهیم ، شهاب و …. برگزار می گردید و بجز ایامی کوتاه در زمان امتحانات ، جوانان شهر به دور از هرگونه آلودگی مشغول ورزش بودند و از دل این مسابقات بود که مستمرا” چون چشمه ای جوشان قهرمانانی تولید می شدند که از قراردادهای نجومی خبری نداشتند و اغلب لباس ورزشی شان راهم خانواده تأمین می کرد ، تنها دلخوش به اینکه پیراهن فلان تیم را به تن می کنند و تا پایان عمر ورزشی بدون دریافت دیناری تا پای جان در میدان مبارزه می کردند ، این گونه بود که شهر صنعتی مسجدسلیمان فوتبالی زنده داشت و نگرانی نزول اقتصادی و سقوط به لیگ پایین تر در کار نبود .

نام های زندی ، بیژن زاده ( غلامعلی سیاه ) نخشب ، استوار ، مهماندوست و … را در گذشته ای دورتر شنیده ایم ، اما مرور خاطره بازی های هنرمندانه فوتبالیست های مسجدسلیمانی از اوائل دهه 40 شمسی و آن روزهای طلائی نگین خاورمیانه ، یکی از لذت های زندگی امروزنسل میان سال و کهن سالی است که هر کدامشان در گوشه ای از جهان پراکنده گشته و در قاب خاطره ، مسجدسلیمان گذشته را به تماشا نشسته و با نوستالژی آن روزگار میگذرانند .

با هجرت مرکزیت نفت از مسجدسلیمان به اهواز به مرور آن کاخ رویا ئی آجر به آجر فرو ریخت و زیر ساخت هائی که آن ورزش پویا را پشتیبانی می کرد ویران شد و از منظر جامعه شناسی بعید است شرایطی فراهم شود تا یاران موافقی چون دکتر دولتشاهی و طهماسبی و قویدل سرپرستی کنند و مردان بی ادعایی چون منوچهر یاوری و سلطانی «نبات!» مربی گری نمایند ، رجبی تزریقات چی کیف در دست کنار زمین به دکتری نوع خودش پرداخته ، عسکر پور گزارش گری نماید و خادمان بی مزد و مواجبی چون القاص و مردون توپ جمع کنند .

در هر حال چنانچه اراده استمرار حضور نفت در لیگ برتر وجود داشته باشد . مسئولین آن باید تیم را از هر نظر ترمیم نموده تا امید جوانان پر شور و هزاران هوادار این تیم در سراسر جهان به یأس تبدیل نشود .

 فریدون کرائی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا