سیزده به در از آیینهای کهن نوروزی است. این سنت پایان سلسله جشنهایی است که از چهارشنبهسوری آغاز شده، با نوروز به اوج خود میرسد و در روز سیزدهم ماه فروردین پایان مییابد.
در ایران قدیم تصور بر این بوده که جهان هستی در دوازدههزار سال به وجود آمده است. به همین دلیل ۱۲ روز فروردین را طی میکردند و در روز سیزدهم، کار و زندگی شبانی و کشاورزی را با شادی آغاز میکردند؛ با شادی که رکن جداییناپذیر تمامی مراسم ایرانیان بود.
محمدعلی دادخواه، نویسندهی کتاب “نوروز و فلسفهی هفتسین”، دربارهی پیوند شادی و مراسم ایرانیان میگوید: «در دین بهی غمگین بودن و افسرده بودن را دادهی اهریمنی و شیطانی میدانند و شادی را مائدهی خداوند ذکر میکنند. در باور بهدینان این است که هنگامی که حضرت زرتشت متولد شده به جای اینکه گریه بکند خندیده است.
بدان گه که صبح زمان دیمه داد/ زراتشت فرخ ز مادر بزاد/ بخندید چون شد ز مادر جدا/ درخشان شد از خندهی او سرا/ عجب ماند در کار او باب او/ و زان خنده و خوبی و آب او/ به دل گفت کاین فرّهی ایزدیست/ جز این هر که از مادر آمد گریست
شیطان غم برو هر آنچه توانی بگو، بکن/ من بردهام به بادهفروشان پناه از او
متأسفانه فعلا فرهنگ واقعی و حقیقی مردم با فرهنگ رسمی دولت فاصله پیدا کرده و دولت نام این روز را روز طبیعت گذاشته، در حالی که هر روز، روز طبیعت است. سیزده به در یک روز پذیرفته شده است. سعدی میگوید:
ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند/ زمین لگدکوب شد به پای نشاط
یعنی عارف و عامی و هر کس که عقیده و نیت و اندیشهای داشته در این روز به شادی گام برداشته تا سال جدید را با شادی آغاز بکند
در ایران باستان سیزدهمین روز هر ماه را “تیر” مینامیدند. اعتقاد مردم بر این بود که سرپرست این روز ایزدتیر یا “تیشتری” است که همواره با دیو خشکسالی در نبرد است. روز سیزدهم مردم به دشت و دمن میرفتند و پیروزی ایزدتیر بر دیو خشکسالی را جشن میگرفتند. محمدعلی دادخواه دربارهی پیشینهی “سیزده به در” چنین توضیح میدهد:
فارغ از این مورد، چون این تیر برمیگردد به جشن خودش، تیرگان، یعنی روزی که آرش کمانگیر جان خودش را برای اینکه خونریزی به وجود نیاید از دست داد. یعنی باید بگوییم، نخستین و برترین “شهید تاریخ زرتشتیان” آرش است که در تیرگان روز تیر برای اینکه عدالت پا بر جا شود و مرز ایران و توران مشخص شود، جان خودش را بر تیری نهاد که این تیر در شبانهروزی در حرکت بود و بعد در فرغانه به کنار درخت گردویی نشست و جنگ خاتمه یافت و مرز ایران مشخص شد. این نکته را باید توضیح بدهم که اصولا “شهید”، معرب واژهی فارسی “سهید” است. “سهید” در شاهنامه آمده و کسی است که خداوند به او نظر میکند و این سابقهی طولانی از دین بهی در اسلام راه یافته که “شهید” کسی است که خداوند به او عنایت دارد.»
محمدعلی دادخواه میگوید، در تمدن ایرانی انسان در انتخاب سرنوشت و تعیین بهروزی یا بدبختی خود مختار است. به همین دلیل سال نو باید با شادی و کوشش در “کنار طبیعت که مادر انسانی است” و آب که “مادر طبیعت” است آغاز شود: «به همین علت یکی ستایش آب را میکنند و یکی اینکه به صحرا میروند به در و دشت گام برمیدارند تا از آنها مدد بگیرند. رازها و رمزهایی که در “سیزده به در” هست به گونهای است که انسان را برای ساختن زمان نو یاری میکند. فردوسی هم در اشارهای به این موضوع میگوید:
تو بینی در و دشت رنگین شده/ نکوتر ز صورتگر چین شده
در اینجا به “چهارشنبه سوری” اشاره شده است. در هر صورت این تیرروز که روز سیزده هر ماه تلقی میشود، بر آن مبادی است که ما آب و آبادانی را گرامی بداریم و بر همین مبادی در طول تاریخ طولانی ایران همواره این مسئله مورد توجه بوده، اعم از اینک دولتها بخواهند یا نخواهند با آن موافق باشند یا همانند زمان متوکل (دهمین خلیفهی عباسی) بر آن باج و خراج بگذارند. این رسوم پابرجاست و تا ایران هست اینها هم هستند.
برگزقته از: دویچه وله فارسی