علیمردان خان؛ غرور بختیاری

K.Asadpour
کورش اسدپور

علیمردان خان پسر علی قلی خان که وی پسر الله کرم خان و نهایتا پسر ابدال خان از طایفه محمود صالحی بختیاری است. مادر او بی بی مریم دختر حسینقلی خان ایلخانی است،مادر او بی بی فاطمه دختر رضاخان کیانرسی است.وی در همان کودکی پدر را از دست داد واز خانه پدری به خانه حاجی علی قلی خان سردار اسعد نقل مکان کرد ودر خانه سردار اسعد و سردار ظفر زندگی سپس به مکتب رفت و از دوران نوجوانی اش اطلاعاتی در دست نیست در زمستان 1301 در حالیکه شورش فارس و قشقایی ها به آرامش نرسیده بود علی مردان خان جمعیتی به نام (هیئت اجتماعیه بختیاری) مرکب از دوازده نفر از سران و کلانتران تشکیل داده و اعلام کرد برای استیفای حقوق از دست رفته عشایر برعلیه دولت مبارزه خواهد کرد

رضاشاه، محمدرضا خان سردار فاتح و محمدتقی خان امیرجنگ را برای گفتگو و فروکش کردن قیام علیمردان خان به گرمسیر فرستاد ولی مبارزان بختیاری پل شالو را منهدم کرده و در دره تنگ گزی و شوراب اجتماع نمودند و از پرداخت مالیات و اعزام سرباز برای دولت امتناع کردند و از سمت پشتکوه فریدن قصد حمله کردند و طوایف زرسواند،احمدی،احمدی خسروی بابادی به نهضت پیوستند در نیمه خرداد 1308 شورشیان به سوی دهکرد(شهرکرد امروزی) حرکت کردند،سردار فاتح و سردار اقبال نیز به او پیوستند اما سردار اسعد دایی علیمردان خان که سمت وزارت جنگ را برعهده داشت چندان موافق قیام نبود، یاران علیمردان خان به اتفاق مبارزان از 27 تیر 1308 شهرکرد را تصرف نمودند، در آغاز حمله سرهنگ محمد خان میمند با ستون نظامی با کلیه امکانات موتوری از تنگ بیدکان تا سفیددشت را تصرف کرد،اما بختیاریها با شجاعت سرهنگ جلوه را که از بروجن قصد حمله به سفیددشت را داشت اسیر کردند و سروان عنایت در پادگان دیگری اسیر و نظامیان دستگیر شدند.

اما رضاشاه صمصام السطنه و امیرمفخم را برای راضی نمودن علیمردان خان گسیل نمودو در همین زمان قوامی مستحکمی از ستونهای نظامی که توسط سرهنگ محتشمی و سرتیپ شاه بختی هدایت میشدند به سمت تنگ بیدکان روانه شدندو قوای کمکی نیز از خرم آباد و یزد و اصفهان به فرماندهی سرتیپ تاجبخش از محور پل وره گون در آزاد سازی دهکرد وارد عمل شدند، آخرین حمله نظامی هنگامی شروع گردید که علیمردان خان با یارانش در زرد یا نزدیکی قهوه رخ با نمایندگان دولت در خصوص بخشودگی مالیات ده ساله و معافیت از نظام وظیفه و انتصاب رهبران شورش به مقامات دولتی وارد مذاکره شده بودند،چون بیشتر قوا و رزمندگان بختیاری در ارتفاعات مشرف به تنگ بیدکان متمرکز بودند،انتظار می رفت یورش قوای دولتی با توجه به آرایش جنگی آنها از آن سمت آغاز شود اما ترفند نظامی فوج پیاده پهلوی با پشتیبانی توپخانه به فرماندهی سروان هدایت و یک لشکرسواره نظام زیرفرمان ستوان نصرت الله خان معتضدی حمله اصلی را از تنگ انجیره آغاز کردند و پس از سه روز عملیات و جنگ سخت و نابرابر بختیاری ها ناگزیر به عقب نشینی شدند و تنگه بدست دولتی ها افتاد و دولتی ها پس از بیست روز جنگ و آتش توپخانه توانستند هر دو سمت چپ و راست منطقه بیدکان و سفید دشت را تصرف کنند و پس از زد و خورد کوتاهی قهوه رخ و سپس دهکرد را تصرف کردند،بختیاریها دوباره متمرکز شدند و در سه فرسخی دهکرد با قوای دولتی مبارزه کردند اما آتش توپخانه و خمپاره و امکانات موتوری دولتی ها مجال به آنها ندادند.

AliMardanKhan
علیمردان خان بختیاری

بیشتر روسای شورش دستگیر شدند و مورد عفو قرار گرفتند و مرتضی قلی خان صمصام به حکومت بختیاری منصوب گردید تنها علیمردان خان با تنی چند تسلیم نشد و توسط سرتیپ تاج بخش و قوای نظامی لرستان،تا میانکون بختیاری تعقیب شدند وسرانجام پس از مدتی او هم تامین گرفت و به خانه خود بازگشت،اما رضاخان و دولت او را دستگیر و به تهران بردند سیدجعفر پیشه وری هم سلولی علی مردان خان می گوید علی مردان خان شخصا چیزی در زندان نداشت اما هر چیزی بدست می آورد بین زندانیان تقسیم می کرد و او همچنین بنای حوض و گلکاری زندان نیز از اوست،وی بسیار متواضع ،رشید، جوانمرد و با گذشت بود،وقار و هیبت او مثال زدنی بود و هنگامی که وی را برای آماده شدن جلوی جوخه اعدام آگاه نمودند با وقاری بی نظیر همچنان که لبخندی بر لب داشت از قاصد خبر بسیار تقدیر کرد و آن شخص که عمادی نام داشت درب اتاق زندان با سری افکنده گفت خان مطلبی هست باید بگویم و علی مردان خان خنده ای کرد و گفت مطلب را دریافتم و این خجالت و سرافکندگی ندارد،بفرماید چای آماده کردیم بنوش تامن آماده شوم، خان رشید تمام اثاثیه، کتابها و لوازمش را جمع آوری کرد و برروی آنها مطالب تقدیمی نوشت و بدوستان هدیه کرد و یادگاری داد وبا کمال خونسردی صبحانه را میل نمود و بهترین لباس هایش را پوشید،عصایش را برداشت و گفت برویم حاضرم،و در بیمارستان زندان با تک تک بیماران خداحافظی کرد همه گریه می کردند اما علیمردان خان نهیب زد که این ننه من غریبم ها را کنار بگذارید و با گریه وزاری آبرویم را نبرید، اگر ما هم موفق میشدیم همین کار را با آنها می کردیم.

در سپیده دم یکی از روزهای اسفند 1313 حیاط زندان قصر فضای غم انگیزی بخود گرفته بود وسط سنگفرش حیاط زندان چوبه داری دیده میشد و صف جوخه اعدام آماده دستور شلیک بود و شیرمرد بختیاری با قامتی استوار و لبخندی بر لب گام برمیداشت و حلاج وار بدون ذره ای ترس به قتلگاه نزدیک می شد و شهادت عاشقانه اش را در دل جشن می گرفت هنگام اعدام با جبینی باز و لبانی پر ازخنده به احوالپرسی با قاتلان و ماموران اعدام پرداخت وبه یکی از دژخیمان که می خواست چشمانش را ببندد گفت:پسرم بگذار تا این صحنه جالب و تماشایی را با چشمان باز ببینم چون تاکنون من شیری را با دست و پای بسته در مقابل مشتی شغال و روباه ندیده ام، و کلاه پهلوی را که بر سر او گذاشتند از سر برداشت و زیر پا له نمود و گفت زنده باد ایران، زنده باد آزادی و با صفیر چند گلوله به افلاک پیوست.

 [media id=78 width=320 height=240]

 نظام پهلوی از ترس آنکه آرامگاهش مکانی برای زیارت و اتحاد بختیاریها نشود از آشکار نمودن قبر او امنتاع کرد. مقامهای حماسی در اقوام لرزبان به ویژه بختیاریها جایگاه ویژه ای دارند،مقامهایی که از زد و خورد و رشادت مردان ایل در منازعاتت درون ایلی همانند آعلیداد،سیدال،بختیارو ….. حکایت می کنند و نوازندگان و خوانندگان محلی نیز آنها را سینه به سینه منتقل کرده اند در منازعات برون ایلی که با حاکمان کشوری درگیر بوده اندکه محمد تقی خان چارلنگ کیان ارثی،ابوالقاسم خان بختیار و شیرعلیمردون خان از زمره آنها محسوب میشوند در مقام آوازی شیر علیمردان خان بصورت بدون ریتم اجرا می شد و بیشتر شبیه به نوعی گاگریوه که با روح حماسی سازگار بوده و در ساز و کرنا و در حنجره مردان و زنان ایل نواخته و خوانده میشده این مقام آوازی که در دستگاه شور و آواز دشتی اجرا میشود در گذر زمان به صورت آهنگی با ریتم مشخص در دهه چهل شمسی توسط سرکار خانم پروین عالیپور بصورت صفحه گرامافون به بازار ارائه گردید.

بقول بزرگان موسیقی ایران مقام آوازی یا ترانه شیر علیمردان خان یکی ازماندگار ترین ،بهترین و عاطفی ترین ترانه های فلکوریک و محلی کشور است که در کنسرتهای ملی واجراهای بزرگ نیز به آن اشاره میشود و اجرا می گردد و مورد توجه اکثر افراد جامعه ایرانی است، اشعار فلکوریک علیمردان خان از سینه سوخته و دلهای داغدار بختیارهای شکل و قوام یافته است و از استحکام ادبی و مضامین زیبای حماسی واشک و اندوه و رشادت حکایت دارد و قطعا این ملودی و آهنگ زیبا همیشه بر تارک آسمان هنر و موسیقی و شعر اقوام لرزبان ایران به ویژه بختیاری میدرخشد و آیندگان به داشتن انسانهای بزرگ و فرهیخته ای همچون علیمردان خان افتخار میکنند.

روایت کورش اسدپور

برگرفته از ویژه نامه علیمردان خان بختیاری- سایت لور loor.ir

1 دیدگاه دربارهٔ «علیمردان خان؛ غرور بختیاری»

  1. درود به روان پاک شیرمرد بختیاری که برای سربلندی مردمش سینه و قامت فرازش را در برابر گلوله قرار داد. و سپاس از کورش اسدپور فرزند همین ریشه. و در پایان سپاس از ستین که با آوردن این نوشته در سایت مان این شیرمرد را به آنها که از او کم میدانند شناساند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا