آینده زبان لری؛ نابودی یا پویایی؟

e.khodaei
ابراهیم خدایی

وضعيت آينده زبان لري، به عنوان جزئي از سرنوشت فرهنگي ما، طرحي است كه گويشوران لر آن را نقاشي مي كنند اما نه بر كاغذي سفيد بلكه بر بافتي كه تار و پود آن را دو فرايند ملي شدن (فارسي شدن) و جهاني شدن هر لحظه دگرگون مي كنند. پيامد هاي زباني ملي شدن (فارسی شدن) مستقيم تر است اما پيامدهاي جهاني شدن در مقوله زبان در سطح محلي غير مستقيم است. به عبارت ديگر انگليسي يا زبان جهاني ديگري “حداقل فعلا و در كوتاه مدت” در حال جايگزيني لري نيست.

رولن رابرتسون يكي از صاحب نظران جهاني شدن فرهنگي، مي پذيرد كه جهان در حال يكپارچه شدن است، هم مسايل و مشكلات جهاني (مثل گرم شدن كره زمين) پديدار شده اند و هم مسايل و مشكلات يك محل پيامدهايي براي محل هاي دوردست يافته اند (كشف يك معدن يا رخ دادن يك حادثه طبيعي در ينگه دنيا پيامدهايي فوري براي زندگي روزانه مردمي در سمت ديگر جهان دارد).

تاسيس يك كارخانه در چين روي وضعيت معيشت يك روستا در لرستان موثر است، همين كافي است تا مجبور باشيم در اين شعار ملي گرايي تجديد نظر اساسي كنيم كه “همه جای ایران سرای من است”، استدلال ملی گرایی این بود “که نیک و بدش از برای من است”، حالا کم کم مردم در زندگی روزمره شان با گوشت و پوست خود درک می کنند که “همه جای دنیا سرای من است”، استدلال شان هم همان است که “نیک و بدش از برای من است”.

اما این یکپارچه شدن به معنی یکسان شدن نیست، تقریبا اغلب صاحب نظران جامعه شناسی و انسان شناسی جهانی شدن (مثل گیدنز، رابرتسون، تاملینسون، آپادورای، گل محمدی، فکوهی و..) متفقند که جهان در راستای گوناگونی و ناهمگون سازی فرهنگ ها پیش می رود. این مساله از همه آشکار تر در نظریه آرجون آپادورای بیان شده است که نشان می دهد جهانی شدن چگونه با شناور کردن فرهنگ، مردم، کالاها، افکار و…، تنوع بیکرانی در سطح جهان بشری ایجاد می کند (آپادورای، 2010). لیکن در این نوشتار با توجه به موضوع، بحث را با تکیه بر اندیشه های رابرتسون یکی از برجسته ترین اندیشمندان این حوزه ادامه می دهم.

رابرتسون برای توضیح این شرایط جدید از اصطلاح دیالکتیک عام (جهانی) و خاص (محلی) سخن می گوید که در دو گزاره خلاصه می شود؛ عام شدن امر خاص و خاص شدن امر عام. (نک: گل محمدی 143-146)

در مورد گزاره نخست جمله درخشان رابرتسون این است که اساسا در عصر جهانی جدید “خاص بودن یک ارزش جهانی می شود”. در طول تاریخ بشر به ندرت شاهد آن هستیم که مثلا یک نوع لباس به این خاطر پوشده شود که “لباس خاص” فلان منطقه است. اگر لباس خاصی پوشیده می شد به خاطر مزیت های آن (در فرایند تولید، توزیع و مصرف) نسبت به لباس های جور دیگر بود. اما در عصر جهانی یک نوع لباس ممکن است نه از نظر تولید، نه از نظر توزیع و نه از نظر مصرف هیچ مزیت، ارزانی و مقبولیتی نسبت به انواع دیگر نداشته باشد اما فقط چون “محلی” و “خاص” است مورد استقبال و تقدیر قرار گیرد.

به تعبیر رابرتسون “خاص” ها “عام” می شوند، یعنی غذای ژاپنی در ایران طرفدار پیدا می کند، و در کنار مزه و کیفیت و قیمت آن، ژاپنی بودنش هم یکی از برجسته ترین مزایای آن است و باعث استقبال از آن می شود.

نیم دیگر سخن رابرتسون اینست که “عام” ها، “خاص” می شوند. غذای ژاپنی در تهران همان معنی و مصرف را که در توکیو دارد نخواهد داشت، اصول و جریان های جهانی در هر محلی خاصیت آن محل را می گیرند تا با استقبال مواجه شوند، مثلا در طبخ آن از گوشت حلال استفاده می شود.

به طور خلاصه به نظر رابرتسون خاص شدن عام و عام شدن خاص، جهانی شدن محلی و محلی شدن جهانی دو فرایند دخیل در ایجاد تنوع فرهنگی هستند و از یکسان شدن و همسان شدن فرهنگ ها و محل ها جلوگیری می کنند. 

lurian-languages

زبان محلی؛ یک ارزش جهانی

من در این نوشتار با تکیه بر آراء رولن رابرتسون به این مساله پرداخته ام که با جهانی شدن، نگرش به “امر محلي” به طور کلی و زبان محلی به طور خاص دگرگون خواهد شد. این تغییر نگرش هم اکنون نیز در حال وقوع است، جهانی شدن موجب یکپارچه شدن جهان و افزایش تماس فرهنگ ها می شود، این تماس روزافزون جامعه بشری را به سمت افزایش تنوع فرهنگی می برد تا جایی که تنوع و محلی بودن، یک ارزش جهانی می شود.

به عبارت دیگر، حرکت جهان به سمت تساهل و پذیرش تکثر فرهنگی امکانات جدید و فرصت هایی در اختیار زبان های محلی می گذارد که در طول دوران مدرنیته و در روند ملی شدن و ملت سازی همیشه محدود و محدودتر می شدند، زیرا مدرنیته، دوران ملت سازی و در پی آن یکسان سازی فرهنگی بود.

اما در عصر جهانی، “محلی بودن” تبدیل به دکانی می شود که مشتری پیدا می کند. موسیقی محلی، غذای محلی، لباس محلی و… همگی به خاطر “محلی بودن” مورد استقبال قرار می گیرند. واضح است که خصلت و فضیلت “محلی بودن” به تنهایی نمی تواند برای این پدیده های فرهنگی بازاری ایجاد کند و آنها را رونق دهد و انگیزه ای می شود برای تولید و بازتولید این پدیده ها، اما یک فاکتور مهم به شمار می رود.

همانطور که جاذبه طبیعت لرستان پتانسیل بی نظیری برای صنعت پر درآمد گردشگری به شمار می رود (و البته مزایای بی شمار دیگری هم دارد) موسیقی لری، لباس لری، آیین های لری و لری بودن لرستان هم می تواند پتانسیل بی نظیری برای همان صنعت گردشگری (در کنار مزایای دیگرش) به شمار رود. در اینجا بنده وارد اهمیت و اولویت مساله زبان لری نسبت به سایر مواردی چون موسیقی لری، آیین های لری و… نمی شوم.

 نتیجه گیری

سرنوشت زبان های لری در سال فرضی 2050 میلادی میان “نابودی” کامل و “پویایی” کامل (من از حفظ زبان و عدم تغییر نمی گویم، آن را نه ممکن می دانم و نه مطلوب) در نوسان است، در صورت نابودی کامل زبان و در ادامه آن فرهنگ محلی، لرستان برای بازار تنوع جهانی در حال شکل گیری “دستی خالی” خواهد داشت، همان طور که نابودی دریاچه گهر یا رودخانه های کارون یا تالاب های پلدختر برای سرزمین لر یک فاجعه شمرده می شود، و مثلا روی درآمد صنعت توریسم تاثیر می گذارد، نابودی و فراموشی زبان های لری (و به دنبال آن موسیقی، ادبیات و شیوه زندگی لری و..) نیز چنین فاجعه ای به شمار می رود.

اما در صورت تقویت و پویایی زبان لری، در کنار طبیعت و موسیقی و زندگی محلی لر در سال فرضی 2050 کالایی قیمتی برای عرضه در بازار جهانی خواهیم داشت.

در وضعیت فعلی ما به سوی حالت نخست (نابودی و فراموشی) می رویم، شرایط جهانی برای گریز از این نابودی روز به روز بهتر می شود، حق حیات فرهنگ های مختلف به رسمیت شناخته می شود، اما به خاطر شرایط خاص لری در کشور ایران، موقعیتی که در ادامه روند صد ساله اخیر تاریخ ایران نصیب مردم لر شده است، روند کنونی اینست که این مردم زبان ها و آیین های خود را “مزاحم” بهتر شدن زندگی خود می بینند و اصرار می کنند با فرزندان خود لری سخن نگویند، مزاحمی که در آینده شاید حسرت آن را بخورند، زمانی که نسخه های تنک شده و کم مایه شده لری را نزد نسل های بالاتر از پنجاه سال خود می توانند بیابند و به فکر احیاء آن بیفتند، آری کارون اگر خشک شود هم همواره می توان به زنده کردن آن اندیشید.

ابراهیم خدایی

برگزفته از: سایت لور

 منابع: ———————————————–

تاملينسون، جان (1388). جهاني شدن و بررسي فرهنگي. در: نظريه هاي جهاني شدن، ديويد هلد و آنتوني مک گرو، تر: مسعود کرباسيان. تهران: چشمه، چاپ اول

رابرتسون، رولند (1380). جهاني شدن: تئوري هاي اجتماع وفرهنگ جهاني. ترجمه کمال پولادي. تهران: نشر ثالث

فکوهي، ناصر (1381). شکل گيري هويتي و الگوهاي محلي، ملي و جهاني (مطالعه موردي لرستان). در: فصلنامه جامعه شناسي ايران، دوره 4، شماره 4

گل محمدي، احمد (1381). جهاني شدن؛ فرهنگ، هويت. تهران: ني

 Appadurai, Arjun (2010). Disjuncture and Difference in the Global Cultural Economy. IN: Thussu, Daya Kishan. Ed. International Communication; a Reader. London: Routledge 

1 دیدگاه دربارهٔ «آینده زبان لری؛ نابودی یا پویایی؟»

  1. دوست عزيز زبان شيرين لري زيزشاخه اي از زبان پارسي كهن است.
    پس تا زماني كه زبان فارسي زنده است به زبان لري هيچ گزندي نخواهد رسيد، خيالت راحت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا