فرهنگ گلایه به جای چیستان

صادق هدایت در روزگاری که به جمع‌آوری فرهنگ عامیانه مشغول بود در بخشی از یادداشت های خود آورده بود: “هر قومیتی، هر طایفه‌ای فرهنگ عامیانه خاص خودش را دارد و دستیابی و اطلاع از آنها کار سهلی نیست”. تامل در فرهنگ عامیانه نه تنها دقت و ممارست خاصی را می‌طلبد بلکه به نوعی با آن فرهنگ نیز باید دلبسته بود. شناخت ترانه‌ها، لهجه‌ها، شوخی‌ها، متل‌ها، باورها و… همگی اجزای این فرهنگ در هم تنیده است. اما یکی از این اجزا چیستان‌ها است. چیستان‌هایی که گاهی برای سرگرمی به کار می‌رفت و گاهی برای رساندن منظوری. مثلا: “این چیست، دخترکی دارم یک وجب، موی سرش دو وجب”؛ “سرش سرخ و میانش لاجوردی، اگر خوردی و به گریه نیفتادی، مردی”؛ “چنه چنه، صد تا قیطی میون یه قیطی”؛ “قرقر میکو ولی نه قلونه” که اینها از جمله چیستان‌هایی است که در فرهنگ ایرانی استفاده‌ می‌شد. شاید اکنون بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شده و کمتر کسی حال و حوصله چیستان‌گویی و یا حل چیستان داشته باشد. اما هستند کسانی که چه در گذشته افرادی مانند صادق هدایت، احمد شاملو، انجوی شیرازی و …. به فرهنگ عامه ایرانی علاقمند بودند و سعی در حفظ و تعمیم آن داشتند و چه اکنون نسل جوانی که برخی از آنها از شاگردان این افراد بودند به دنبال پژوهش در حوزه مردم‌شناسی هستند.

چیستان‌ها از کهن‌ترین زمان‌ها، در میان همه اقوام ابتدایی و مردم جامعه‌های سنتی و پیشرفته جهان شناخته شده بودند و به کار می‌رفتند. از این روست که فولکلور همه اقوام جهان آکنده از چیستان است. در حقیقت با پیشرفت تمدن، چیستان‌ها، پیچیده‌تر و دقیق‌تر شدند اما با ساده‌تر و پیش پا افتاده‌تر شدن روابط، علاقه به چیستان نیز رنگ باخته است.

چیستان‌ها که زمانی آموزۀ تعلیمی برای نوباوگان و موضوعی برای دوره‌های شبانه روستاییان، شب‌نشینی خانواده‌ها و محفل قهوه‌‌خانه‌ها در شب‌های بلند زمستان بودند، در حال حاضر موضوعی بیگانه به شمار می‌آیند و جای خود را به پیامک‌های تلفن همراه، موسیقی، عکس، فیلم یا گفتگوهای روزمره که از آن به “فرهنگ گلایه” یاد می‌شود، داده‌اند. به عبارتی چیستان‌ها را می‌توان “مقبول دیروز و مغفول امروز” دانست که کاربردهای خود را در خانواده و میهمانی‌ها و شب‌نشینی‌ها از دست داده است.

به تازگی کتابی توسط سید علیرضا هاشمی با عنوان “چیستان؛ مقبول دیروز، مغفول امروز” توسط انتشارات سروش منتشر شده که به بحثی درباره چیستان‌ها و معماها می‌پردازد. این کتاب با هدف آشنایی بیشتر مخاطبان خود با دو موضوع “چیستان” و “معما” و منابع قابل دسترس در این دو موضوع نگاشته شده است. کتاب از دو بخش تشکیل شده که در بخش اول تفاوت چیستان و معما بررسی شده و در بخش دوم نمونه‌های مختلف چیستان‌ها با دسته‌ بندی‌های مختلف ذکر شده است. این دسته بندی‌ها عبارتند از: چیستان‌های گیاهی، چیستان‌های جانوری، چیستان‌های مربوط به انسان، چیستان‌های مادی و مربوط به زندگی، چیستان‌های پدیده‌های طبیعی، چیستان‌های امور انتزاعی و مقدس و چیستان‌های متفرقه.

با جستجو در چیستان‌ها و معماهای فارسی، با توجه به منابع معدودشان، به این نتیجه می‌رسیم که معماهای فارسی جای ویژه‌ای در ادبیات مکتوب و شفاهی ما دارند. اگر کمی به گذشته‌های دور برگردیم، شیوه زندگی مردم را ساده و معیشت آنها را مبتنی بر کشاورزی و دام پروری می‌یابیم. از آنجا که در گذشته استفاده از فرهنگ مکتوب میان مردم محدود بود، ادبیات شفاهی سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می‌شد. آن زمان مردم مناطق مختلف خسته از کار روزانه، اوقات فراغت خود را با شب نشینی‌هایی که نقل مجلس آنها یا “شب چره”شان قصه‌ها و روایت‌ها و بازی‌ها و چیستان‌ها بود، سپری می‌کردند. در فرهنگ ایرانی برخی از چیستان‌ها رنگ و بوی ادبی هم گرفته‌اند. چنانچه طبع شاعرانه بسیاری از مبدعان چیستان‌ها به گونه‌ای بود که با بیان شعری به چیستان‌ها روی می‌آوردند:

آن چیست این سر کوه اره اره
آن سر کوه اره اره
میان کوه، گوشت بره
حالا بگو من چیستم
 
همچنین در فرهنگ و ادب فارسی، چیستان به دو صورت نوشته یا مکتوب و نانوشته یا شفاهی رایج بوده است. چیستان‌های مکتوب همه منظوم و غالبا زاده اندیشه و احساس گروهی شاعر پارسی گوی بوده و در دیوان‌ها و دفترهای اشعار آنان آمده‌اند. مانند کهن‌ترین چیستان که قطعه‌ای از رودکی است:
 
لنگ و دونده است گوش نی و سخن یاب
گنگ و فصیح است چشم نی و جهان بین
تیزی شمشیر دارد و روش مار
کالبد عاشقان و گونه غمگین
 
چیستان‌های غیر مکتوب نیز که بخشی از ادبیات شفاهی یا ادبیات عامه را در فرهنگ مردم شکل می‌دهند، زاده اندیشه تیز و احساس لطیف توده مردم هستند. گاهی نیز نظام نوشتاری زبان به بازی گرفته می‌شود: آن چیست که من یکی، شما سه تا و ایشان شش تا دارد.
 
در برخی از چیستان‌ها آموزش غیر مستقیمی از درک قافیه و ریتم به چشم می‌خورد:
 
رفتم لب باغ در شکسته
دیدم صنمی سر پا نشسته
گفتم صنما قبله نما بوسی به ما ده
گفت امروز نه و فردا نه چند روز دیگر
هم بشکن و هم واشکن و هم چیز دیگر
 
گاهی وسعت تشبیهات به کار گرفته شده در چیستان‌ها نشان دهنده مهارت تفکر خلاق است. چنانکه در این چیستان تشبیهاتی این چنینی به کار رفته است:
 
یک معما از تو پرسم ای حکیم پر هنر
اندر این صحرا بدیدم  یک عجایب جانور
مور چشم و ماردم، کرکس پر و عقرب شکم
گاوزانو، پیل گردن اره پا و اسب سر
 
این کتاب را شاید بتوان حاصل تلاش‌های مولف دانست که با دیگر آثار فولکلور متفاوت است. کتاب حاضر را می‌توان عصاره و منتخبی از اسناد موجود در برنامه رادیویی “گنجینه فرهنگ مردم” دانست که به همت انجوی شیرازی، فرهنگ‌شناس برجسته ایرانی، چهار دهه پیش از رادیو پخش می‌شد. این برنامه که روزگاری از برنامه‌های پرطرفدار رادیو بود به ارائه چیستان‌ها و معماهای مختلف می‌پرداخت که مخاطبان از سراسر کشور چیستان‌های محلی را برای این برنامه می‌فرستادند. در سایه تلاش انجوی گنجینه‌ای بسیار غنی از اسناد فولکلوریک گرد آمده که شامل صدها هزار سند از آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی است.
 
برگرفته از: جدید آنلین 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا