سرانجام چند هفته کار جمعی بروبچه های مسئول در انجمن ستین نتیجه داد و غروب روز جمعه 16 دسامبر جشن یلدا که مظهر پیروزی نور بر تاریکی ست با شرکت بیش از 200 نفر از اعضاء انجمن و میهمانانشان در یکی از تاریکترین روزهای سال اما در فضایی گرم و روشن برگزار گردید. البته ما امسال چند روزی زودتر به استقبال یلدا رفته بودیم. در این موقع سال در سوئد روزها بسیار کوتاهتر از شبها هستند و ایکاش لااقل گفته زنده یاد مهدی اخوان ثالث « حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است» قدری با اوضاع جوی این ولایت جور بود که نیست.
کثرت روزهای کوتاه خاکستری ماههای نوامبر و دسامبر همراه با شبهایی که تو پنداری از آسمان سرمه می ریزد، در سوئد کم نیست و در واقع باید چندین بار یلدا را جشن گرفت تا بتوان از تاریکی سال عبور کرد! اما بهرحال با همت مسئولین ستین و همکاری درخور توجه شرکت کنندگان، یلدای امسال ما در شهر بندری گوتنبرگ بخوبی برگزار شد.
برنامه های جشن یلدای امسال از تنوع خاصی برخوردار بود.
سالن Kortedala Forum بسیار گسترده و دلباز بود و جمعیت براحتی در آن حرکت میکردند. سن بزرگ سالن، اجرای برنامه ها آسانتر میکرد و تلفیق، دیسکو، موسیقی سنتی، رقص کرشمه، رقص های محلی و بزن و بکوب « دی جی» ها حرف نداشت. دقتی که در ورود هنرمندان به صحنه و خروج آنها از صحنه انجام میشد چشمگیر بود. سرویس آشپزخانه و توزیع غذا خوب عمل کرد. راحتی مدعوین و فاصله بین ردیف میز و صندلی ها کار درستی بود که از پیش به آن فکر شده بود. میهمانان در حفظ نظم سالن همکاری بسیار کردند و سنگ تمام گذاشتند. آن دو نگهبان سوئدی هم که برای حفظ نظم جلو سالن ایستاده بودند، در واقع هیچ کاری نداشتند بکنند جز تماشای ملت. دعوت به شام مجانی زرشک پلو با مرغ هم برایشان مثل آب نطلبیده، مراد بود! توی جشنهای خودشان از این خبرها نیست.
اما این وسط اجرای موسیقی سنتی زیاد موفق نبود و کوتاهتر از آنچه برنامه ریزی شده بود، گروه موسیقی سن را ترک کردند. شاید سازهایشان کوک نبود و شاید هم جمعیت آنطور که باید سکوت را رعایت نمی کردند ولی بهرحال این قسمت خیلی چنگی به دل نزد.
رقص های بختیاری و لری طبق معمول «سرجهازی» جشنهای ستین است. باز چوقا بود و شلوار دبیت و قر شولار. از آنطرف هم شال و قبای بلند و دستمال بسته برکلاه نمدی لرستانی ها.
اما دقیقه نودی ها واقعا عرق ما را درآورده بودند! دوستانی که در آخرین ساعات قصد شرکت در جشن یلدا را داشتند. عجیب اینکه از یکماه پیش به علاقمندان اطلاع داده شده بود که بلیط جشن را تهیه کنند. ئی میل و پیغام و پسغام هم رفته بود. آگهی جشن نیز مدتها بالای صفحه اول سایت ستین لر چشمک میزد. اما با این احوال، دو سه روز قبل از شروع جشن رادیاتور تلفن انجمن جوش آورده بود! درب سالن هم اوضاع همین بود.
امیدواریم که برای جشن نوروز پیش رو اینطور نباشد و دوستان بموقع بلیط های خود را تهیه کنند تا چند روز مانده به شروع جشن آردها را بیخته و الک را به گل میخ استرس و عجله آویران کرده باشیم. الهی آمین!
در پایان سپاس فراوان داریم به هیئت مدیره ستین که هسته اصلی تشکیلات بودند و همچنین سایر بروبچه ها، از آنها که پشت صحنه یا روی صحنه بودند، از گروه موسیقی، تدارکات، آشپزخانه، بلیط فروشی، رختکن و همه آنهایی که برای برپایی این آئین ملی ما ایرانیان کار کردند و وقت گذاشتند، دم همه تان گرم.
نظرات خود را چه مثبت و یا منفی در خصوص این جشن برایمان بفرستید تا از آنها بهره بگیریم و نوروز را بهتر از گذشته برگزار کنیم.
وعده ما 21 ماه مارس 2012 و جشن نوروز.
محمد حسین زاده
————————–
عکس: حجت بیرانوند
دم هرچی لر گرم علی کارشناس معماری از خورموه
.Bravo det var mycket fina bildar! tack alla