عصر امروز عصری متمایز است و بشر درحال بیرون رفتن از تک محوری فرهنگی است تکثر فرهنگها تنوع اقوام در عین حال تناقضاتی که برخی از جوامع برای برون رفتن از مشکلاتشان بدان دچارند امری حیاتی ست از طرفی دیگر جامعه ایرانی در کنار هند یکی از متنوع ترین جوامع از حیث تکثر قوم و قبیله و ملل و فرهنگهای بومیست. هند توانسته است با حفظ و در عین حال نقد منصفانه فرهنگ بومی خود و آوردن منطقی آن البته به دامن مدرنیته فرمی جدید از دموکراسی را به جهان امروز هدیه کند.
رویای دموکراسی نیز در وجود ایرانیان و لرها به عنوان یک قوم کهن درحال انگیزش است به تعبیری مردمانی که فکر می کنند و در پی خود یابی خویش حرکت میکنند در مسیر دموکراسی توقف ناپذیر خواهند بود بنابراین اینکه یک شخصیت فرهیخته و متمدن مانند جناب خویشتن در ایالات متحده آمریکا دست به چنین کاری (جمع آوری ترانه های لر ی) زده است نشانه ایی پویا و با ارزش از این خودیابی قومی – ملی در سطحی بکر وکلان است که جا دارد همه لرهای محقق و پژوهشگر به یاری ایشان برخیزند
فرهنگ لرها به خاطر ریشه داشتن در زیست بوم اصلی امپراتوری پارسیان و مراودات سیاسی -فرهنگی با اقوام وقت جهان کلاسیک دارای لایه های ناشناخته شگفت انگیزی است که با تمامی ابزار تحقیق می توان به سراغش رفت روح حماسی لرها و ریشه داشتن در فرهنگ دامپروری اقوام هند و اروپایی مستقر در زاگرس راهی به جهانهای ناشناخته زندگی انسانهای کهن ومعرفی آن به دنیای خالی از هویت باز میکند ومیتواند رابطه ایی بهینه را باطبیعت وشادیانه و سوگینه های انسان برقرار نماید، چیزی که در فرهنگ فولکلوریک لرها و ترانه های لری سرشار است.
جالب اینجاست که بخشهای زیادی از این ترانه هاکه از زیست شبانی لرهای ایلی برمی جوشد وجه اشتراک با ترانه های «کانتری میوزیک» کابوهای آمریکایی و فرهنگ گله داری اقوام انگلو ساکسون و حتی اقوام کوه نشین اروپایی در کوستانهای آلپ دارد که لازم است جناب خویشتن با نگاهی تطبیقی به سراغ ترانه های لری برود تا ابهت آنها بیشتر آشکار گردد.
برای همه شما آرزوی موفقیت دارم با بهترین شادباشها و آرزوها.
رضا جودکی نژاد
سلام بنده هم با نظر دوستی به نام مومنی کاملا موافق هستم من خودم لر خر م آباد هستم ولی لر فیلی (خرم آبادی) فقط بخش کوچکی از قوم بزرگ لر است.موفق باشید
مطلب خوبی بود.. ممنون جناب جودکی.. ای کاش جناب خویشتن حتما منظورشان از ترانه های لری همه گروه ها و زبان ها و گویش های لری باشد و مثل کارهای تکراری برخی نویسندگان که قبلا چنین کتابهایی با چنان نامی منتشر کرده اند اما فقط ترانه های رایج منطقه گویشی خودشان را میراث همه لرها مطرح کرده اند. اگر بناست مثلا من کتابی بنویسم و فقط در حوزه خرم اباد یا بختیاری باشد بهتر است نام آن را ترانه های لری خرم ابادی یا ترانه های لری بختیاری و.. بگذاریم تا تعریف لر تحریف نشود.