«موسیقی بندری مربوط به دوران معاصر است و هیچ هویت تاریخی ندارد. ولی در کل مناطق ساحلی جنوب در هر دو استان هرمزگان و بوشهر و همچنین خوزستان اجرا میشود. این موسیقی مخلوطی از فرهنگ عربی و فرهنگ آفریقایی است و یک موسیقی اصیل و دارای پیشینه نیست. درست اینها هم مثل ترانههایی بود که در چهل پنجاه سال گذشته در شهرهای بزرگ ایران به وجود آمد و خودش را یک نوع موسیقی عامه پسند معرفی کرد، اصالت زیادی ندارد. ترکیب سازهای ثابتی هم ندارد. در همه جا از هر سازی که در اختیارشان باشد استفاده میکنند …» محمد رضا درویشی پژوهشگر موسیقی نواحی ایران.
اگر چه تاثیر پذیری از موسیقی عربی و آفریقایی، موسیقی بندری را برای پژوهشگران غیر اصیل جلوه میدهد، ولی نباید از یاد برد که شرایط جغرافیایی و تاریخی گاه اینگونه تاثیر پذیریها را غیر قابل اجتناب میسازد. آن چه واقعیت دارد این است که موسیقی بندری در بخشهای جنوبی ایران سخت رایج است و رد پایش را حتی در موسیقی شبه عامیانه پایتخت نیز میتوان پیدا کرد.
پدیده ای بنام آغاسی
https://setin.se/2011/musik/aghasi_amene.mp3[media id=163 width=320 height=240]
یکی از معروفترین مروجان و مبشران موسیقی بندری «نعمتالله آغاسی» است.
او در سال ۱۳۱۸ در آبادان زاده شد و از همان نوجوانی میدانست که دو دانگ صدایی دارد، ولی فقر خانواده اجازه نمیداد آن را پرورش دهد. او حتی نتوانست دوره مدرسه ابتدایی را به پایان برساند. زیرا که میبایست برای تامین معاش خود و خانواده به کار گِل بپردازد. با این همه در فرصتهایی که پیش میآمد در عروسیها و جشنهای خانوادگی صدای خود را به کار میگرفت.
چندی بعد، در کافهای کوچک در اهواز به صورت حرفهای به کار خواندن پرداخت. مهاجرت آغاسی به تهران در سال ۱۳۴۵ نقطه عطفی در زندگی او پدید آورد. در آغاز در کلوب سوسن و بعد در کافه رستوران معروف به آقا رضا سهیلا در خیابان لالهزار نو به کار پرداخت.
حرکات ویژه صحنهای، با پایی که کمی میلنگید و دستمال سفیدی که همیشه در دست میچرخاند او را از خوانندگان دیگر کافههای سازضربی متمایز میساخت، به ویژه که بیشتر، ترانههایی را میخواند که ظاهرا از مناطق بندری جنوب میآمد و برای جمع شنوندگان کافههای لالهزاری تازگی داشت.
ترانه «لب کارون» و «آمنه» آن چنان شهرتی برای او فراهم آورد که راه دشوار دسترسی به رسانههای رسمی را نیز به روی گشود. آمنه از آن ترانههایی بود که خیلی زود فراگیر و ورد زبان مردمان کوچه و بازار شد.
آغاسی نیز پس از برپایی انقلاب اسلامی، مدتی را سرگشته و حیران به سر آورد و به ناگزیر از حرفه اصلی خود دست کشید. پس از چندی رستورانی را در گوهر دشت کرج باز کرد که بی مشتری ماند. بعد یک سوپر مارکت باز کرد که در آن نیز توفیقی به دست نیاورد و رهایش کرد.
در دهه هفتاد توانست اجازه برگزاری یک کنسرت را، در همان لالهزار قدیمی از کارگزاران فرهنگی نظام اسلامی بگیرد. بعد ولی اجازه دهندگان از کار خود پشیمان شدند و اجازه را پس گرفتند. آغاسی سپس توانست به اروپا و آمریکا سفر کند و به برگزاری چند کنسرت بپردازد… ولی نتیجه کار، آینده ساز نبود. زمانه عوض شده بود و چیز دیگری میطلبید. در نتیجه به ایران بازگشت و در آبان ماه ۱۳۸۴ به سبب سکته قلبی در خانه خود در شهر کرج درگذشت.
بی بی سی فارسی
اینقدر سنگ سنت را به سینه نزنید که ما ایرانی ها هر چه میکشیم از سنت گرایی ماست
سبک راک هم چندان پیشینه ای ندارد ولی از موسیقی مثلا لری که ازش توی سایت دم میزنید شناخته شده تر است
قدمت آمریکا به سیصد سال هم نمیرسد ولی پیشرفتش از ایران 7000 ساله بیشتر است