بيرانوند و حسنوند و نمايشي مضحك!

ماجراي ورود يكي از مقامات مدعي پست رياست جمهوري كشور! به دانشگاه آزاد خرم آباد و سخنراني ايشان را در دنياي مجازي پي گيري مي كردم كه چشمم به عكس هاي استقبال از او افتاد. پرده نوشته اي را به دست دو نفر شال و ستره پوش داده بودند تا در مقابل ديدگان آن مقام به نمايش بگذارند. روي پرده با خط درشت نوشته شده بود: عشاير ايل هاي بزرگ بيرانوند و حسنوند مقدم برادر…… را گرامي مي دارند!

بسيار تعجب كردم. دانشگاه، مركز علم و دانش، محل فهم و درك سياسي،كانون شعور و فرهيختگي كجا و عشاير و ايلات بزرگ و شال و ستره كجا!؟ من خود روستايي ام و آداب و رسوم و سنن و لباس هاي قديمي مردم هنوز برايم جاذبه دارد و براي ايلات و عشاير هم احترام خاصي قائلم ولي از كساني كه آن پرده نوشته را به دست آن ستره پوشان دادند، مي پرسم كه دانشگاه محل فعاليت و كار و تلاش آموزشي و پژوهشي اساتيد و دانشجويان است يا محوطه يك روستا در بخش چغلوندي(محل زندگي ايل سرافراز بيرانوند) يا يك كوره ده در منطقه كاكارضا(محل زندگي بخشي از ايل محترم حسنوند)!؟ اين كار و نمايش ناشيانه و سبك و غير واقعي به آن مي ماند كه در مدخل يك روستا پرده نوشته اي به دست دو جوانك آراسته با عينك دودي بدهيم كه بر روي آن نوشته شده باشد: دانشجويان دانشگاه هاي دولتي و آزاد استان لرستان مقدم برادر…. را گرامي مي دارند!

پدر اين بازار مكاره سياست بازي و سياسي كاري بسوزد كه چه كارها كه نمي كند! ورشكستگي و بي مشتري بودن اين بازار را ببين كه دكه داران و حجره نشينان آن عنان منطق و عقلانيت از دست داده و براي رونق بخشيدن موقتي به كسادي اوضاع خود، دست به هر ترفند و مستمسكي مي زنند بلكه خودي مطرح كنند و به موقعيتي هر چند كوچك و بي مقدار برسند!

دانشگاه محل علم و دانش و شعور و فهم و ادراك و آموختن و پرسيدن است يا صحنه نمايش هاي مضحك و ساختگي؟ هر كسي البته به شرط دعوت دانشجويان يا اساتيد،مي تواند براي سخنراني علمي يا ارائه ديدگاه هاي سياسي-اجتماعي خوددر فضايي در خور شان دانشگاه و دانشجو و استاد،به محيط دانشگاه وارد شود ولي بايد توجه داشت كه دانشگاه محل نمايش ها و شوهاي مضحك و ساختگي و ناشيانه براي خوشامدگويي و يا بدگويي نسبت به كسي نيست.

به هر حال مشاهده كنندگان چنين صحنه ها و چنين عكس ها وپلاكاردها و پرده نوشته هايي از خود مي پرسند كه عشاير محروم و زحمت كش و از همه جا بي خبر ايل هاي بيرانوند و حسنوند كجا و بازار ورشكسته سياسي بازي هاي مهوع كه عاملان و كارگزاران آن كاملا مشخصند،كجا!؟ حالا اگر اين دو ايل بزرگ تشكيلاتي،تشكلي يا صنفي داشتند و لاجرم برگزيدگان و منتخباني كه عشاير را نمايندگي مي كردند،باز هم حرفي و باز هم توجيهي قابل دست و پا كردن بود! اگر اين حركت ناشيانه و نمايشي خداي ناخواسته از تعداد انگشت شماري در داخل خود دانشگاه هم سر زده باشد،بدون شك ضربه اي است به حيثيت علمي و جايگاه رفيع دانشگاه كه بايستي توسط قاطبه اساتيد و دانشجويان از تكرار آن جلوگيري شود.

وانگهي، اين نمايش به اصطلاح اصلا «توي كَت» كسي هم نمي رود و همه كس به آن پوزخند مي زند! ايل بيرانوند با آن آبرو و احترامي كه در بين همتباران لر دارد را چه به اين تحركات سبك و سخيف؟ ايل حسنوند را چه به اين آبروريزي ها؟ بدون شك روح عشاير اين دو ايل و فرهيختگان آن ها از چنين ماجراهاي ساختگي خبردار نيست و از ناحيه آنان به شدت محكوم است و مذموم. به اين فكر مي كنم كه سوداگري بي ارزش سياسي به چه حال و روزي افتاده است كه از فرط استيصال به صورت خودخوانده! به نمايندگي از طرف ايلات و عشاير شوها و نمايش هاي مضحك وتمسخرآميز راه مي اندازد تا بازار ورشكسته و بي رونق خود را شاداب و پر مشتري جلوه دهد!

واقعا كه چه اوضاع «قاراشميش» ی ست!

مراد سپهوند

sepehr1337.blogfa.com

7 دیدگاه دربارهٔ «بيرانوند و حسنوند و نمايشي مضحك!»

  1. با سلام
    من خود بیرانوند و بیرانوند ها را نیز بسیار دوست دارم ولی دوست دارم که از ایلم جدا شوم چون شخصا ضرر زیادی به خاطر سنت های اشتباه بزرگان بیرانوند داده ام منظورم همین مشکل یکی اشتباه کردن و کل قبیله را تنبیه کردن است اگر روزی این مشکل برداشته شود شخصا اعلام میکنم از درون خود به خود که هیچ ایلی به خوبی و جوانمردی بیرانوند نیست واقعا از ته دل برای ایلو تبارم متاسفم.

  2. نماینده ها الان دارن خونه به خونه میگردن به عنوان یک بیرانوند ولی برادران چرا فقط نوک دماغ خودمان راببینیم فردا در مقابل لرستان باید پاسخگو باشیم

  3. نظر گذاشتم اما ثبت نشد.
    الان بنظرم همچین نوشته ای اصلالیاقت نظر هم نداره.
    با این دنیای کوچکتان خوش باشید

    1. بختیار

      دوست گرامی، ما نظری از شما دریافت نکرده بودیم که ثبت نشده باشد. آن نظر را اگر توهینی در آن به کسی نشده باشد دوباره بفرستید با کمال میل منتشر میکنیم. احتمالا در ارسال اشکالی پیش آمده یا مثلا کد را درست ننوشته اید. بهرحال متاسفیم.

  4. علی مصطفایی

    با سلام
    با نظر همه شما موافقم بنده هم از ایل بزرگ بیرانوندم وافتخار میکنم به لر بودن خودم یادم هست زمانی تلویزیون برنامه ای راجع به جنگ نمایش میداد که در آن برنامه گفته شد هر عملیاتی که داشتیم بجه های با غیرت لر گروه گشتی و شناساییی بودند وکمک زیادی به عملیا ت میکردند.بیران یعنی ویران گر ولی متاسفانه داریم ویران میشیم.البته به قول آقا عابدین خودمون تا حد زیادی مقصر هستیم.اتحاد نداریم.اگه خطایی از یکی سر میزند ربط میدیم به کل طایفه.تیره تیره میشه.در صورتی که این کار صحیحی نیست وباعث تفرقه میشه.باید به بیران توجه کرد نه به تیره.یکی شویم نه چندتا.باید به لرستان فکر کرد نه به شهر.ازاستان ایلام قربا ن شما.

  5. عابدین بهاروند

    مراد عزیز حرف بسیار به جا و خوبی بود که ما متاسفانه مردم لرستان و لر زبانان قدر خودمان را نمیدانیم درد بسیار است و نمیدانم کدام را برایتان بازگو کنم و اما دوست عزیز ما مردم لر به خودمان هم ظلم میکنیم اخیرا” هر مسیجی که برایم میآید 90 درصد آنها دست انداختن لر و لرزبان ها است . یکی از عواملی که باعث میشود خود ما لرستانی ها هستیم که برای همدیگر احترام قائل نیستیم به مسخره کردن خودمان ادامه میدهیم ببینید چه حمله ای به لرها شده است هر جوک که مربوط به قومیت های دیگر است به لرها میچسبانند هنوز نمیدانیم چه ضربه فرهنگی داریم به خودمان وارد میکنیم . بارها شده وقتی کسی میپرسد اهل کجا هستی جواب من را با یک نیشخند پاسخ میدهد بیایید قدر خودمان را بدانیم برای همدیگر احترام قائل شویم بیایید همت کنیم از ساختن و انتشار جوک های لری خودداری کنیم و اما مراد عزیز این را میتوانی در مطبوعات لرستان به صورت یک مقاله و یک هشدار بیاوری به تمام لرها بگوییم که برای همدیگر ارزش قائل شویم به صدا و سیمای خودمان بفهمانیم که از این مسخره کردن همدیگر دست برداریم به امید اقدام همه جانبه

  6. جناب آقای سپهوند دمت گرم ، خودت می دانی که این شوهای تبلیغی با فرارسیدن انتخابات مجلس راه خواهد افتاد و از هر فرصتی استفاده می شود آنان که این شوها را بر گزار می کنند مطمئناً تحت تاثیر کسانی هستند که چند صباحی با دخل بازی پست هایی را از آقایان صاحب نفوذ دریافت داشته اند و من به بیرانوند بودن آنها یا حسنوند بودنشان شک دارم . اینان همان هایی بودند که شب را در ستاد فلان و روز را در ستاد فلان دیگر بودند . یادت هست که در زمان اصلاحات اینان اصلاح طلبان را کلافه کرده بودند و با ندای چپ ، چپ سر می دادند و امروز نیز منافقانه شعار عدالت سر می دهند و نوکران حلقه به گوش فلان نماینده اند که انتظار دارند دوباره رای بیاورند اما پشت گوششان را خواهند دید و … اینها را باید شناخت و بنده هم هم صدا با این مهندس با غیرت ایل بیرانوند این مرد نترس می گویم خجالت خوب است برای آدم فهمیده ایل بیرانوند شناخته است و نیاز به نمایش دو نفر بیرق به دست که در بین جمعیت و در بین آن همه پلاکارد بدست بادمجان دور قاب چین گم می شود . تورا بخدا بس است و بس است .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا