تا برگزاری جشن نوروز باستانی روزهای زیادی باقی نمانده است. با توجه به اینکه امروز چهارشنه 25 ژانویه است برابر است با ششم بهمن ماه 1389 خورشیدی.
اما موضوع بر سر این است که در این هوای سرد و همه جا پوشیده شده از برف، چگونه می شود نزدیکی های عید خانه تکانی نمود؟! البته شاید تا آن زمان آب و هوای منطقۀ غرب سوئد و بخصوص گوتنبرگ ما کمی ملایم تر شده و از شدت سرما کاسته و بر گرم شدن بیفزاید. امیدوارم که چنین باشد.
هفتۀ گذشته که هیئت رئیسۀ انجمن ستین در سالن اجتماعات این انجمن جلسۀ دو هفته یکبار خود را داشت، بحث بر سر برگزاری یک جشن بزرگ برای نوروز نیز پیش کشیده شد. چرا که این سومین نوروزی خواهد بود که ستینِ لُر قرار است نوروز این سنت باستانی را پاس بدارد.
دلیل پیش کشیدن این موضوع این است که دوستان را ترغیب به نوشتن خاطرات دور و نزدیک خود از نوروز نمایم. یقینا هر کدام از ما جسته گریخته خاطرات زمان ایران بودنمان را بخاطر می آوریم. چقدر دلپذیر می شود که بتوان هر نفر حتی اگر شده در قالب چند خط یک خاطره را به قلم کشیده و بقیه که این سایت را تماشا می کنند را به یاد روزهای گذشته بیندازیم.
پس برنامۀ Word را باز نموده و خاطره نویسی خود را آغاز کنیم. با اجازۀ دوستان من هفتۀ آینده یکی از خاطرات خوش دوران کودکیم در ایام عید نوروز در خرم آباد لرُستان را برای دوستان نگارش کرده بر روی سایت قرار می دهم. پس بشتابید و تا نوروز نرسیده خاطرات خوش گذشته را تا قبل از نوروز مجددا بخاطر آورده و از بازنگری آن هم خود لذت بُرده و هم سایر عزیزان را سهیم کنیم.
با تشکر کامران پیامانی