سیل اخیر پاکستان به بیش از یک پنجم خاک این کشور آسیب رسانده و در واقع خرابی از حد گذشته است. بررسی تلفات انسانی، ویرانی شهر و روستا، از بین رفتن مزارع، پلهای شکسته و … حسابش با کرام الکاتبن است. صاحبنظران ابعاد این بلای آسمانی را از سونامی سال 2004 تایلند بزرگتر ارزیابی میکنند چرا که میلیون ها انسان بی خانمان شده اند. نه راه پس نه راه پیش! امداد رسانی حرکتی لاک پشتی دارد و مردم دنیا هم بی تعارف دیگه رغبتی به کمکهای خود جوش آنچنانی ندارند. هر روز کمیت دنیا از یک جهت لنگ میزند، دریغ از یک خبر خوش. همین یکی دو هفته گذشته را برگردید نگاه کنید. چین، سیلاب و توفان. روسیه، آتش سوزی وسیع در جنگلها و دود خفه کننده ناشی از آن روی شهرها. پاکستان هم که نور علی نور.
به این پسر بچه پاکستانی خوب نگاه کنید. گرسنه، خیس و سرما زده با چشمانی ترسخورده و پرسشگر از پل چوبی که عبور موقتی را بر روی سیلاب ممکن کرده است رد میشود. خدا میداند پدر و مادرش کجا هستند. او در پشت سر چه دارد و اینطرف پل چه در انتظارش نشسته است؟
برای یک لحظه فکر کنید که این بچه خود شماست! توی فتو شاپ صورتش را با صورت پسرخودتان عوض کنید و ببینید چقدر زندگی میتواند خشن و بیرحم باشد.
اگر میتوانیم باید به این پاک باختگان کمک مالی کنیم. اینقدر هم هی نق نزنیم که ای داد چرا … چرا فلانی پولش از جارو پارو بالا میرود و خانه اش بهمان میلیون می ارزد و … تا صبح میشود ردیف کرد این نشخوارها را. خیلی هم غره نباشیم که عمر نوح می کنیم و بابت سیل و دیگر بلاهای زمینی و آسمانی بیمه کامل هستیم. مگر قرار است همیشه مرگ برای همسایه باشد؟ یه وقت دیدی نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان.
محمد حسین زاده