آنجا هنوز هم شقایق می روید! هنوز هم با وزش نسیم فروردین آسمان دست از کدورت برمیدارد و آبی میشود. سیلابها دره های خشک و سنگلاخی لالی و مسجدسلیمان را پر آب می کنند. صدای آشنای ساز و دهل تشمال جان می گیرد و ریزگردهای عربی از نفس می افتند. همه چیز یک شبه روی میدهد.
حاشیه جاده ها، بستر گندمزارها، فاصله بین دو تپه، سینه خیز بلندیهای پوشیده از سبزه، کنار لوله های فرسوده نفت و در سایه امن درختچه های کُنار، شقایق فرش میشود، شقایق موج در موج و ناشمردنی. گلهای بنفش چهار برگ و گلهای سفید باوینه (بابونه) هم در انبوه شقایق ها جا باز می کنند تا به سهم خود بهار لالی و مسجدسلیمان را جار بزنند.
آنجا با وجود آنهمه پلشتی هنوز هم بهار به روز میشود!
محمد حسین زاده
عکسها از: taryana.ir
محمد جان, عکسهای فوق العاده زیبایی هستند, حداقل برای ما خوزستانیها که با آن شقایق ها بزرگ شده ایم. حیف که آنها را فقط در ایام نوروز داریم و خیلی زود از شدت گرمای خوزستان میمیرند. با این حال ما به عشق آنها که سال بعد و سالهای بعد از آن هم خواهند آمد, هنوز زنده ایم تا شعر سهراب را کامل کنیم و بگوییم “تا بهار هست, شقایق هم هست”و “تا شقایق هست, زندگی باید کرد”.
به هر حال محمد جان, ما را بردی به سی-چهل سال قبل. همان سالهایی که در ایام نوروز از ته دل, از شقایق هایمان لذت میبردیم و سیزده بدر ها میرفتیم به دشتهای پر از شقایق تا با آنها وداع کنیم و از آنها بخواهیم که بهار بعدی نیز بازگردند و بدانند ما به عشق دیدن آنها, سال را سپری کرده ایم.
دانش گرامی. همانطور که در نوشته آمده: آنجا هنوز هم شقایق می روید،آنجا با وجود آنهمه پلشتی هنوز هم بهار به روز میشود! درود بر تو پیا بختیاری
براستی و فارغ از هرگونه تعصب؛یکی از زیباترین بهارها را مسجدسلیمان دارد و بس. زمینهای این شهر در تابستان دشتی تفتیده و هُرم گرمای نفس برآن زبانزد خاص و عامست. ولی در بهار هرچه از زیبایی این شهر و حومه های آن مثل لالی و اندیکاو تمبی و…..بگوییم باز کم گفتیم ؛نمیدانم شایدهم جلب توجه کردن آن ؛ناشی از خاطرات زیبا و رویایی ست که ما از آنجا داریم. ولی هرچه هست زیبا و رویاییست