لرنا: مهاجرت و آوارگي همزاد وهم سرنوشت آدميان بوده واز سپيده دم تاريخ بشري تا امروز به شيوه ها وچهره هاي گونگون جريان داشته ودارد ودر حقيقت نمي توان مقطعي از تاريخ وسرگذشت آدميان را يافت كه عاري وتهي ازهجرت ونقل مكان افراد وگروهاي بشري باشد وانسانها هميشه در جستجوي ماواي بهتر وزندگي پر رونق تر بوده اند.
اما با اين توصيف ضمن اينكه ميدانيم تاريخ وتقويم بسياري از ملت هاو كشورها با مهاجرت آغاز مي شودواصل مهاجرت به عنوان يك پديده اجتماعي نيز منفي قلمداد نمي شود. اماعلل عمده اي را مي توان بر شمرد كه اگر به درستي مورد بررسي وكنكاش قرار گيرد مردم لرستان اكنون وارث چننين مشكلات غامض و پيچيده اي نبودند وهركس براي آنان دايه مهربانتراز مادر نمي شد ، دراين گفتاربه مهمترين گروهاي مهاجر وعلل و عوامل مهاجرت در استان لرستان به عنوان يك آسيب اجتماعي پرداخته مي شود تا شايد دلسوزان وبرنامه ريزان را هشداري باشد كه از مرحله شعاربه مرحله فعل وعمل وارد شوند. وبيش از پيش شاهد نگراني مردمي كه همه ما متعلق به آنهاهستيم، نباشيم وادعاي برنامه ريزي ونجات استان از اولويت هاي جدي متوليان ومسؤولين امر باشد وهمواره فرياد چرا لرستان توسعه نيافته سر ندهيم؟
عمده ترين گروهاي مهاجر عبارتند از:
1- بيكاران وجويندگان شغل
اين گروه كساني هستند كه به دليل بيكاري ونداشتن شغل مناسب در زادگاهشان راهي ديار غربت مي شوندو براي تامين مايحتاج اوليه زندگي يا در حاشيه كلان شهرها سكني مي گزينندكه خود مشكلات عديده اي به دنبال داردو بيشتر به مشاغل كارگري ويا شغلهاي كاذب روي آورده ويااينكه به علت قرار گرفتن در محيطهاي نا آشنا وآلوده مرتكب برخي جرايم وبزه هاي اجتماعي نيز مي شوند يا اينكه درصد كمي از آنان با سفارش و يا توانايها ي فردي ميتوانند به اندك مشاغل آبرومنديدست يابند كه از دلايل عمده اين مهاجرت مي توان به تعطيلي كارخانجات موجود دراستان،رابطه بازي شديد در اندك پذيرش افراد جوياي كار ، عدم راه اندازي پروژهاي صنعتي، عمراني وزير بنايي در استان وتوسعه نيافتگي در مقايسه با ساير استانها مشابه اشاره نمود.
2- خروج افراد متمكن وداراي سرمايه اقتصادي
اين گروه كه در حقيقت به دليل داشتن سرمايه وتوان مالي از مؤثر ترين گروها مي باشند درصورتي كه شرايط زندگي مناسب براي آنان چه ازلحاظ فرهنگي، اجتماعي واقتصادي وامنيتي فراهم نشود به علت آماده بودن زير ساخت ها در ساير استانها ومناطق كشور مهاجرت را بر قرار در استان ترجيح داده وهمه استعدادمالي واقتصادي وفرهنگ كار وتلاش را از استان خارج مي نمايند.كه ضرورت دارد برنامه ريزان با حمايت هاي گونا گون امنيتي ، فرهنگي وبستر سازي لازم اگر نمي توانند سرمايه داران برون استاني را جذب نمايندعامل خروج متمكنين درون استاني نيز نباشند زيرا خروج اين گونه افرادبه دليل خروج سرمايه ،نيروي اقتصادي با برنامه ، احساس ايجاد ناامني اقتصادي، ايجاد فقر وبيكاري ومحروم شدن استان از توان مالي آنان بيشترين صدمه و آسيب را به توسعه استان وارد مي كند.
3-نخبگان ، تحصيل كردگان و مديران
گروه مهم وموثر ديگري كه بنا به دلايل متعدد همواره استان لرستان نتوانسته از پتانسيل ارزشمند وبالقوه آنان استفاده لازم را ببرد ويا اينكه در حفظ ونگهداري آنان در جهت رشد وتوسعه استان سرمايه گذاري نمايد اين گروه مي باشند وبه دليل اينكه امروزه اعتقاد براين است كه نيروي انساني كار آمد مهمترين سرمايه محسوب مي شود متاسفانه در استان همواره عملكرد گروهاي سياسي ، نمايندگان مجلس ، عدم تحمل طيف هاي سياسي رقيب، تنگ نظري هاي بي مورد، و گاه بي كفايتي مديريت ارشد استان وبرخورد هاي ناصواب ويا كم توجهي به اين تجربه هاي گران سنگ و فراهم نبودن شرايط مساعد زندگي به خروج ومهاجرت اين قشر توانا، كار آمد وتاثير گزار كمك كرده واستان را از خدمات شايسته و توانايي علمي وتحصيلي وتخصصي آنان محروم ساخته است، ودر عوض پس از ورود به ساير مشاغل وپست هاومراكز علمي از برترينهاي كشور شده اند كه نمونه آن بسيار فراوان است.
4- گروه چهارم چهره هاي سياسي
اين دسته افرادي هستند كه اغلب به علت توانايي هاي فوقالعاده از مرز فردي عبور نموده با دغدغه تاثير گذاري وايجاد تحول در سطوح سياسي ،اجتماعي وفرهنگي به عنوان چهره هاي موثر استان و در شهرستان اقداماتي را به عمل مي اورندو به دلايل گونا گون ازجمله ورود به مجلس ويا پست هاي سياسي از استان خارج مي شوند ومتاسفانه اين گروه نيز به دلايل پيش گفته امكان برگشت به زادگاه واستان محل تولد را ندارند واگر هم تعدادي ازسياسيون فعال وتوانا در استان وشهرستان باقي بمانند به دليل تغييرات مستمر دولت ها، تنش گروهاي سياسي، فشار بي مورد نمايندگان در حوزه هاي غير مربوط،حاكميت مديران ضعيف غير بومي، عزل ونصب هاي مغرضانه و گاهي پرونده سازي وبي تقوايي كردن در حق اينگونه افراد زمينه هدر رفتن توان واستعداد آنها را فراهم ساخته وعامل خروج ومهاجرت آنان نيز فراهم مي گردد.
5-درگيريهاي محلي وقومي وقبيله ای
به علت وجود برخي ناهنجاريهاي موجود دراستان ووجود عوامل تنش آفرين و پيامد هاي ناگوارحوادث غيرمترقبه نيز بخشي از نيروي انساني در حوزه شهري وروستايي نيز به اين دليل از استان مهاجرت نموده وبه نوبه خود باعث مشكلاتي در جامعه ميشوند.
6-روستاييان.كشاورزان وعشاير
آخرين حلقه از مهاجرين كه معمولا جابجايي آنان بيشتر جنبه درون استاني دارد اين گروه هستند كه به علت شرايط نامطلوب زندگي عدم دسترسي به آموزش ، بهداشت، درمان و رفاه وحمايت هاي دولتي وهمچنين خسته شدن از زندگي سخت ويكنواخت ،عدم تمايل فرزندان به ادامه زندگي والدين وروي آوردن به زرق و برق جامعه شهري اغلب در مرز استان باعث مهاجرت اين قشر مولد به ساير استانها ودر بقيه مناطق منجر به مهاجرت به شهر ها مي شود. حال در پايان به اين نتيجه مي رسيم كه آيا باشرايط موجود وروند حاكم بر استان وبرنامه هاي ضعيف براي توسعه ومديريت تنگ كردن عرصه براي بهره مندي از توان واستعداد اين همه پتانسيل ارزشمند اميدي به اينكه در 4 سال اينده لرستان گلستان شود وجود دارد ؟ انشاء… كه چنين باشد
مجيد بختياری