فرهنگ و هنر ایران
بتول عزیزپور، شاعر ایرانی مقیم پاریس
سومین فستیوال بینالمللی شعر پاریس از روز شنبه ۲۶ سپتامبر، چهارم مهرماه آغاز به کار کرد. در این فستیوال که ۷۳ شاعر زن و مرد از کشورهای مختلف دنیا شرکت دارند، دو خانم شاعر ایرانی نیز به شعرخوانی خواهند پرداخت؛ بتول عزیزپور شاعر ایرانی مقیم پاریس و مهری شاهحسینی که از ایران به پایتخت فرانسه آمده است. بتول عزیزپور در گفتوگو با رادیو فردا از کم و کیف این فستیوال گفته است.
بتول عزیزپور: اين فستيوال از طرف انجمن فرهنگی به نام «شاعران در پاريس» به رياست آقای تتل بوم برنامهريزی شده که خودش يک شاعر شناخته شده و مدرن است.
۷۳ شاعر از تمام کشورهای جهان، از شاعران مطرح در دنيا تا شاعرانی که در کشور خودشان اسم و رسمی دارند، دعوت شدهاند تا در اين فستيوال بينالمللی شرکت کنند از جمله کشورهای آمريکای لاتين، اسرائيل، کشورهای عربی، الجزاير، تونس، مراکش، ايران، فرانسه، بلژيک، سوئد و نروژ.
اين فستيوال از چه زمانی آغاز و تا کی ادامه خواهد داشت؟
اين فستيوال روز شنبه ۲۶ سپتامبر آغاز شده و تا سوم اکتبر ادامه خواهد داشت و هر روز برنامههای مختلف شعرخوانی و معرفی آثار دارد. البته برنامههای جنبی ديگر هم دارد که اهالی بروتون به زبان خودشان شعر و آواز میخوانند.
شاعران حاضر در اين فستيوال به زبان خود شعر میخوانند يا به زبان فرانسه؟
به هر دو زبان. اشعار شاعران به زبان فرانسه ترجمه شده و شعرها هم به زبان اصلی شاعر خوانده میشوند و هم به زبان فرانسه.
اين فستيوال از طرف نخستوزير فرانسه به شدت حمايت شده و در شهرداری منطقه نهم پاريس آغاز شده است و در شهرداریهای مختلف پاريس و از همه مهمتر در سن ژرمن دپره معروف که محل روشنفکران فرانسوی است برگزار میشود.
خانم عزيزپور، شما يکی از شاعرانی هستيد که به زبان فارسی شعر میگوييد و در پاريس اقامت داريد. به جز شما کسی از ايران در اين فستيوال شرکت کرده است؟
بله، خانم مهری شاهحسينی از ايران در اين فستيوال شرکت کرده است.
شما در اين فستيوال چند بار شعر خواهيد خواند؟
به جز آن روزی که اهالی بروتون به زبان محلی خود شعر میخوانند، هر روز مرا در برنامه جا دادهاند و خانم مهری شاهحسينی هم دو روز در برنامه جا دارد. البته من گفتهام که هر روز نمیتوانم در برنامه شرکت کنم.
يکی از شعرهای خود را میخوانيد؟
بله، شعری به نام «امضا» از کتاب مجموعه دفترهای شعر، از دفتر «فصلها فرو میريزند»:
سنگ سکوت بالهايم را خم نکرد
تا درخت و آسمان را از شاخه و پرواز پاک کنم
از قلههای بیرنگ پايين بيايم
جنگل را در دستمال زرد بپيچم
و اعلام کنم نام مستعار همه فصلها پاييز است
مشتی خيال، مشتی ترانهام
پوست باران بر تن حرفها میپوشانم
و جملههای خزان را میشويم
پيراهن زمين را عوض میکنم
گره تقدير را از موهايم میگشايم
و به آغوش سيارهای میوزم
که پای هيچ حريقی را امضا نمیکند
منبع : رادیو فردا