موسيقي تنها، وسيله سرگرمي و تفريح نيست بلكه از آن ميتوان جهت رسيدن به اهداف والاي اجتماعي، فرهنگي، حتی درمان اختلالات روانی و جسمانی استفاده كرد. از منظر قومي ميتوان موسيقي را راهبردي مناسب براي اشاعة فرهنگ قومي، استحكام بخشي به هويت قومي، انتقال و ترويج زبان و گويش اصيل قومي و نيز تقويت همبستگي قومي دانست.
براستي كسي هست كه تأثير موسيقي را نه تنها بر انسان بلكه بر همه موجودات زنده انكار كند؟
گرايش به موسيقي و استفاده از آن يكي از اساسيترين نيازهاي بشر است. طبيعت آدمي تمايلي فطري به موسيقي دارد و از نظم و هماهنگي آن لذت ميبرد و قاطعانه ميتوان بيان داشت كه انساني وجود ندارد كه از موسيقي لذت نبرد.
اشتر به شعر عرب در نشاط است وطرب
گر ذوق نيست تو را كز طبع جانوري
موسيقي همواره در زندگي بشر نقش آرامبخش، سبكساز، ايجاد كننده نشاط و سرزندگي، حزن و همدردي، بيقراري و شيدايي داشته است. بشر همواره از موسيقي براي ابراز و بيان افكار و احساسات خود استفاده كرده است و به عبارتي موسيقي شكل غيرگفتاري بيان احساسات، عاطفه، ادراك و شناخت انسان است. موسيقي شكلي از هنر است كه در تمامي فرهنگها موجود است وبه لحاظ جهاني بودن به زبان بينالمللي نزديكتر از ساير هنرهاست. اين هنر يكسره در دلها راه مييابد و هيچ يك از هنرهاي زيباي ديگر بهتر از آن نميتوانند سرشت مردمي و نهاد آدمي را نمايان سازد و چه خوش گفته است شاعر كه:
پاره سيمي، پاره چوبي، پاره پوست
از كجا ميآيد اين آواي دوس
به راستي كه موسيقي انعكاس نجواي دروني آدمي است. موسيقي به مانند شعر و فلسفه بياني از افكار انسان است و به مانند آنها نيز قابل تفسير است. جائي كه شعر باز ميايستد، موسيقي آغاز ميگردد و وقتي كه انسان از سخن گفتن باز ميماند، موسيقي به صدا درميآيد. موسيقي مؤثرترين و زيباترين هنر ارتباط بشري است.
نتيجه اينكه موسيقي تنها، وسيله سرگرمي و تفريح نيست بلكه از آن ميتوان جهت رسيدن به اهداف والاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و مذهبي و حتی درمان اختلالات روانی و جسمانی استفاده كرد. از منظر قومي ميتوان موسيقي را راهبردي مناسب براي اشاعة فرهنگ قومي، استحكام بخشي به هويت قومي، انتقال و ترويج زبان و گويش اصيل قومي و نيز تقويت همبستگي قومي دانست. در اين خصوص كنفوسيوس، انديشمند بزرگ چه زيبا گفته است كه:
«اگر بخواهيم وحدت يك ملت و استحكام يك دولت را ارزيابي كنيم با توجه به مقياس واحد (مقياس كلي هنر)، موسيقي آن ملت را ارزشيابي ميكنيم.»
موسيقي لُري يكي از زيباترين و اصيلترين موسيقي فولكوريك است كه در برخي موارد نزديكي آن به دستگاههاي موسيقي ايران باستان بسيار مشهود است. اين موسيقي غني و پربار در خصوص اشاعه فرهنگ اصيل لُري، ارتقاء اعتماد به نفس قومي لُرزبانان و استحكام بخشي به هويت قومي آنها، تقويت همبستگي بين مردمان لُر زبان (لك، فيلي (خرم آبادي)، بختياري، بويراحمدي و ممسني) و نيز انتقال و ترويج واژههاي اصيل ولي كم كاربرد و حتي فوت شده لُري نقش مؤثري ايفا كند. موسيقي لُري براي ايفاي نقش در خصوص موارد ذكر شده در بالا پتانسيل بسيار خوبي دارد ولي دريغا كه تا حال به شكل مناسب از آن در اين راستا بهرهبرداري نشده است.
لازمه اين مهم تركيب انديشهورزي اجتماعي- فرهنگي با هنر از جانب دستاندركاران موسيقي لُري و ساير حوزههاي هنري مرتبط با آن است. تجربه نشان داده هرگاه اين تركيب مبارك رخ داده و از اين رهگذر محصولي فرهنگي ارائه گرديده است تأثيرگذاري آن شگفتانگيز بوده است. شاهد اين مورد كارهاي ارائه شده توسط استاد ايرج رحمانپور است. در كارهاي ارائه شده توسط ايشان ما شاهد همنشيني انديشهورزي فرهنگي عميق لُري، اشعار اصيل و پرمحتواي لُري و آهنگهاي بسيار زيباي ساخته ايشان و ساير آهنگسازان لُرستاني هستيم. نتيجه اين همنشيني توليد آهنگهاي ماندگاري نظير سرزمينم است كه بر شنونده تأثيرگذاري فوقالعادهاي دارد و حاوي ترسيم مرزهاي فرهنگي- تاريخي قوم لُر از همدان و الوند تا بختياري و از ايلام تا دنا و كهكيلويه و بويراحمد است.
به نظر ميرسد كه در اين خصوص و جهت جذب مخاطبان جوان لُر بايد به تنوع و گستردگي موسيقي لُري همت گماشت و با تركيب نواهاي زيبا، به روز و در عين حال داراي رنگ و بوي لُري و نيز حاوي واژههاي اصيل لُري از يك طرف جوانان لُر زبان را در برابر تهاجم فرهنگي-موسيقيايي اقوام ديگر مصون داشت و از طرف ديگر فرهنگ، ادبيات و زبان اصيل لُري را در بين آنها ترويج داد. براي گام برداشتن در اين راه مهم و حياتي پيشنهاد ميگردد
1- كانون و حلقهاي با شركت دستاندركاران موسيقي، روانشناسان، جامعهشناسان، شاعران و نويسندگان لُر زبان جهت همفكري و تدوين راهبردهايي در اين زمينه تشكيل گردد.
2- توسط مؤسسات غيردولتي و نيز ارگانهاي دولتي شاعران لُريسرا به سراييدن اشعار پرمحتوا و حاوي كلمات اصيل لُري تشويق و نيز دست اندركاران موسيقي لُري براي استفاده از اين اشعار ترغيب گردند.
3- خوانندگان و موسيقيدانان لُر زبان تشويق گردند كه دايرة ارائه كارهاي هنري خود را طوري گسترش دهند كه دربرگيرندة همه خرده فرهنگهاي لُري باشد. مثلاً خوانندگان لُر زبان فيلي (خرمآبادي) در همه آلبومهاي خود علاوه بر آهنگهاي فيلي و لكي آهنگهاي بختياري، ممسني و بويراحمدي جاي دهند تا از اين رهگذر ارتباط فرهنگي مردمان لُر زبان بيش از پيش گسترش يابد و همبستگي بين آنها افزون گردد.
4- جشنوارههاي موسيقي لُري با شركت همه نواحي لُرنشين هر ساله برگزار و اساس ارزيابي كارهاي ارائه شده نيز موارد ذكر شده در بالا يعني تقويت همبستگي قومي، اشاعه فرهنگي، انتقال آموزههاي فرهنگي اصيل لُري و… قرار گيرد.
5- تهيه و تدوين كليپهاي تصويري و نماهنگهاي زيبا جهت جذب مخاطبان و ترويج فرهنگ اصيل لُري
منبع: وبلاگ دکتر کیانوش زهراکار k-zahrakar.blogfa.com