فصل جدید لیگ فوتبال باشگاههای ایران هم زمان با فوتبال بوندس لیگای آلمان آغاز شد. موضوع گسترش فساد در مدیریت فوتبال ایران، در فصل جدید نیز، سرخط موضوعات ورزشی کشور است. خشایار محسنی، رئیس باشگاه دسته اولی استرادا در اسلواکی در گفت و گو با دویچه وله از جزئیات آلودگی طبقات متفاوت جامعه فوتبال ایران سخن میگوید.
دویچه وله: آقای محسنی، مسئلهی داد و ستد دلالان در فوتبال ایران الان موضوع داغی است و اکثر کارشناسان فوتبال ایران دلالان را متهم کردهاند به فاسد کردن فوتبال ایران و وضعیت ناگواری که فوتبال ایران در این چند سال اخیر داشته است. شما از دیدگاه خودتان بهعنوان رئیس یک باشگاه فوتبال حرفهای در اروپا که بهرحال با مدیر برنامهها، ایجنتها و دلالها برای قراردادها و نقل و انتقال بازیکنها در تماس هستید، موضوع دلالی در فوتبال ایران را چه طور از دیدگاه خودتان توصیف میکنید؟
خشایار محسنی: باید بگویم که اولاً شما باید لغت دلال را از ایجنتها جدا کنید. یک شخص میتواند دلال باشد در نقش یک مربی، در نقش یک داور، در نقش یک مدیرعامل و در نقش سرپرست تیم و حتا روزنامهنگار. متأسفانه من باید بگویم که روزنامهنگاران در ایران واقعاً در نقش دلال مشغول به کار هستند. من خودم این را شخصاً در مدتی که در ایران کار میکردم تجربه کردهام. مشکل اصلی ما مشکل مدیریت فوتبال ما است. یعنی عدم مدیریت صحیح باعث میشود اشخاص در نقش دلال ظاهر بشوند و ما را به قول معروف بچاپند. مثلا پولهای کلانی را که باشگاه پرسپولیس برای بستن قرارداد میدهد، اکثر کارشناسان در ایران و مسئولین هم خودشان میدانند که چه اتفاقی دارد میافتد. از آوردن مربی به تیم ملی بگیرید تا باشگاه استقلال و پرسپولیس و حتا باشگاه خصوصی مثل استیل آذین.
دویچه وله: آقای محسنی، به عنوان مثال به چند نمونه نگاه کنیم که این مسئله قابل درک بشود. نگاه عمیق بکنیم به فوتبال ایران. مسایل حاشیهای انتقال بازیکنی یا یک مربی از باشگاهی به باشگاه دیگری در فوتبال ایران به چه صورت است؟
خشایار محسنی: ببینید یک فوتبالیست یا یک مربی در کل دنیا یک مدیر برنامه دارد. حداکثر زمان قراردادشان دو سال بیشتر نمیتواند باشد. اگر بیشتر از دوسال باشد، آن قرارداد دیگر باطل است و معتبر نیست. مدیر برنامه معمولا میتواند مابین ۵ تا ۱۵درصد از مبلغ قرارداد مربی یا بازیکن دریافت کند. در ایران هم طور همین هست. ولی متأسفانه عدهای میآیند و خودشان را بهعنوان ایجنت جا میزنند و بر فرض مثال میگویند بازیکن صد میلیون تومان میگیرد و ما باید به آقای ایکس و ایگرگ هم صد میلیون پرداخت کنیم. حالا آقای ایکس و ایگرگ کی هستند، میشود حدس زد. به نظر من مسئولین امنیتی مملکت باید با این اشخاص برخورد کنند، چون فوتبال ما دارد به نابودی کشیده میشود. شما حساب کنید، متأسفانه الان خبر آمده است بعضی از مفسرین ورزشی ما که در تلویزیون مشغول به کار بودند هم، با دلال کار کردهاند. درنتیجه هم خبرنگاران، هم مربیان و هم مدیرعاملها در این موضوع دست دارند. همان طور که از اول گفتم باید یک فکر اساسی کرد برای فوتبال ایران تا این مسئله به کلی از بین برود. زمان میبرد، زمان زیادی هم میبرد.
دویچه وله: آقای محسنی، شما اشاره کردید به این که خود مسئولین ورزش هم آگاه هستند و مسئولین باید جلوگیری کنند. اگر مسئولین هم خودشان آلودهی این مسئله شدهاند، پس چه جوری میتوانند جلوگیری کنند؟
خشایار محسنی: بالاخره مملکت ما قانون دارد. اگر یکسری مسئولین و مدیران هم آلوده شده باشند، ارگانهایی هستند که بالاسر اینها قرار گرفتهاند. حالا اسمش را بگذاریم حراست، اشخاص امنیتی یا نیروی انتظامی. من نمیدانم به کدام ارگان این مسئله ربط پیدا میکند، ولی صددرصد ارگانهایی هستند در کشور ما که میتوانند جلوی این کارها را بگیرند. حالا قوه قضاییه است یا نمیدانم حالا اسمش را چی میگذارند در ایران، ولی صددرصد اشخاصی هستند که میتوانند برخورد صحیح و محکم به این اشخاص بکنند.
دویچه وله: لطفا چند مثال مشخصتر در رابطه با فعالیت ژورنالیستها، روزنامهنگارها، مفسرین ورزشی در رابطه با چند بازیکن بگویید که چه طور این نقل و انتقالها انجام میشوند.
خشایار محسنی: راجع به خودم صحبت میکنم. من به مدت چهار سال داخل فوتبال ایران بودم. بعد از زمانی که پایم را به ایران گذاشتم، متأسفانه برخی از خبرنگارها که اکثرشان آدمهای “معتبری” هستند میآمدند، متأسفانه حتا سردبیرهای روزنامههایی ورزشی ایران، و میگفتند که اگر این کار را برایمان انجام ندهی آقای خشایار محسنی، موفق نخواهی شد و چیزهایی را خواهیم نوشت. یعنی علناً من را تهدید میکردند. میتوانم به شما بگویم که یک سیل عظیمی از این “دوستان” متأسفانه علیه من خیلی نوشتند در ایران و من واقعاً از این مسایل خسته شدم و برگشتم به کشور اتریش و به باشگاهداری در کشور اسلواکی شروع کردم. یا یک مثال خیلی ساده برایتان بزنم. من همیشه میگویم، الان مثلاً باشگاه ما خصوصی است. یک بازیکن، اسم نمیخواهم ببرم، در ایران میگرفت سالی سیصد میلیون تومان. حالا از این سیصد میلیون پول صدمیلیون گیر خودش میآمد، بقول خودش. الان این بازیکن در تیم من دارد بازی میکند و ماهی سه هزار و پانصد یورو دریافت میکند. یعنی میشود سالی پنجاه هزار یورو، یا هفتاد میلیون تومان. پس این پول کجا رفته در ایران؟ این پول را کی گرفته؟ اینهاست که واقعاً فساد ببار میآورد در فوتبال ما. یک مثال دیگر میتوانم سادهتر بزنم. کرانچار، سرمربی سابق تیم من که در باشگاه پرسپولیس ایران مشغول به کار شده، اعلام میکنم در دویچهوله، حقوق ایشان ماهی چهارهزار یورو بود. شما الان بروید سوال کنید ایشان با آن تیم محبوب ایران دو ساله چقدر قرارداد بسته.
دویچه وله: چقدر؟
خشایار محسنی: خودش به من گفت یک میلیون یورو بسته، دو ساله. کرانچار خودش با ۱۵۰ میلیون تومان راضی بود. خودش به من گفته بود من ۱۵۰تا بگیرم حاضرم بروم ایران مربیگری کنم. مگر میشود یک دفعه سه برابرش را بگیرد. حالا نمیخواهم وارد مسایل جزیی بشوم، فقط میخواهم بگویم که متأسفانه این پدیده دلالی فوتبال ما را به نابودی کشانده است.
دویچه وله: یکدفعه از کجا این همه پول وارد فوتبال ایران شده؟ فوتبالی که مثلاً دوازده سال پیش بازیکنانش خیلی خودشان را خوشبخت احساس میکردند، اگر میآمدند بوندس لیگای دو آلمان بازی کنند و ماهی حدود پنج هزار یورو دریافت کنند. چه طور میشود که الان مقدار زیادی پول وارد فوتبال ایران شده؟
خشایار محسنی: فوتبال “حرفهای” در ایران بوجود آمده است. به عنوان مثال سپاهان و فولاد که باشگاههای دولتی هستند، پولهای کلانی خرج کردند و بالطبع فوتبال مخصوصا در پرسپولیس اشخاص و آدمهای سیاسی را هم دور خودش میکشاند. فوتبالیستهای ما این کیفیت را ندارند که این مبالغ به آنها پرداخت بشود.
اگر بخواهند فوتبال ما درست بشود، یا چهار پنج سال در فوتبال را ببندند و بگویند ما قهرمان نمیخواهیم، جام جهانی نمیخواهیم، باشگاه آسیا نمیخواهیم و بیایند از صفر درست بکنند و فوتبال نیمه آماتور بوجود بیاورند. یک حقوق به قول معروف معقولی باشد که بازیکنها در حد توانشان بگیرند. پول که در فوتبال زیاد نباشد، سیاسیون دنبال کار خودشان میروند، باشگاههای صنعتی دنبال کار خودشان میروند، فوتبال دست فوتبالیها و ورزشکارها میافتد و مطمئن باشید خود این آقایان فوتبالی که خاک این فوتبال را خوردهاند، میتوانند فوتبال ایران را دوباره متحول کنند. این نظر شخصی من است.
مصاحبه گر: فرید اشرفیان
تحریریه: مصطفی ملکان