زلاتان ابراهیموویچ ا در اولین جلسه تمرین تیم جدیدش، بارسلونا، شرکت کرد و با آنکه کمی در پایش احساس درد میکرد 9 شوت از 10 شوتاش به سمت دروازه را گل کرد تا نشان دهد تلاش کاتالونیاییها برای خرید او بیهوده نبوده.
شبکه ایران-ابراهیموویچ بازیکنی است که پای حرفی که میزند میایستد و به آن عمل میکند. هیچ نشانی از کلیشههای تکراری در حرفهای او دیده نمیشود. قاطعیت لحن این مهاجم سوئدی آنقدر زیاد است که هر کسی را در همان بار اول متقاعد میکند.
ستاره جدید آبی و اناریها در اولین مصاحبهاش با شبکه بارسا به هواداران اطمینان خاطر داده در نوکمپ بهتر از آن چیزی باشد که در سنسیرو بوده است.
جلسه معارفهات در نوکمپ را چطور دیدی؟ چه حسی داشتی؟
-روز پر مشغلهای بود. اول معاینات و تستهای پزشکی بعد ناهار و بعد امضای قراردادی که دل بسیاری از مردم را شاد کرد. آخر هم جلسه معارفه. بیان احساسم در قالب کلمات کار سختی بود. این احساسات را هیچ جوره نمیشود توصیف کرد. باید آنجا باشی و ببینی تا حس مرا درک کنی.
به خاطر این مراسم مضطرب، عصبی یا نگران نبودی؟
-کمی عصبی بودم چون همه میگفتند مردم زیادی برای این جلسه آمدهاند. در شرایط عادی آدم آرامی هستم اما این بار فرق میکرد. بارسلونا رؤیای من بود و جایی که همیشه دوست داشتم برایش بازی کنم. به رییس اینتر گفته بودم تنها باشگاهی که حاضرم به آن ملحق شوم بارسلونا است. بقیه باشگاهها هم میتوانند پیشنهادهایشان را بدهند اما جوابی نمیگیرند چون فقط بارسلونا را میخواستم. پیشنهاد بارسا حس فوقالعادهای به من داد. انتقالم از مالمو (یکی از باشگاههای دسته اولی سوئد) به آژاکس خوب بود و من خوشحالم بودم. از آژاکس به یووه رفتم. انتقال مهمی بود اما از لحاظ روحی و روانی برای من اتفاقی عادی بود. از یووه به اینتر پیوستم اما این جابجایی هم تغییری در شرایط روحیام ایجاد نکرد اما آمدن به بارسا حس دیگری داشت البته کمی عصبی هم بودم.
گفتی کمی عصبی. چرا؟
-بارسا رسوم تاریخی خاص خودش را دارد. هر کسی دوست دارد عضوی از این باشگاه بزرگ باشد. من هم میخواهم بخشی از این تاریخچه باشم. به نظر من فوتبالی که بارسلونا امروز بازی میکند را سایر تیمها در 10 سال آینده هم نمیتوانند ارائه کنند. بارسا همانطوری بازی میکند که من دوست دارم و به عقیده من همه کسانی که برای تماشای بازی این تیم به ورزشگاهها میروند لذت میبرند. 50 درصد فوتبال هوادارانش است.
از تاریخچه بارسلونا و بازیکنانش چه میدانی؟
-بزرگان زیادی برای بارسا بازی کردند. رونالدو، روماریو، استویچکوف، هاجی، مارادونا، رونالدینیو و… هر کسی آنها را میشناسد. پیوستن به اسامی تاریخ بارسلونا یکی از اهداف من است. هر بازیکنی میخواهد به بارسلونا بیاید اما هر کسی نمیتواند.
به نظر خودت آیا میتوانی با شیوه بازی بارسلونا کنار بیایی؟
-فکر کنم بتوانم آن هم خیلی خوب چون سبک بازی بارسا همانی است که من دوست دارم. نه تنها سبک بازی بلکه شیوه تمرینهایش هم مورد علاقه من است. شیوه بارسا مثل همان شیوهای است که من در آژاکس تجربه کردم.
آیا کسی هم تو را برای پیوستن به بارسا تشویق کرد؟
-نظر همه کسانی که با من حرف میزدند مثبت بود. با لارسن، فیگو، کومان و… هر کس دیگری که صحبت کردم فقط از خوبی بارسا شنیدم. هیچ کسی از این تیم بد نگفت بلکه همه آنها به اتفاق معتقد بودند اگر فرصت بازی در این تیم را به دست آوردم تعلل نکنم. از وقتی شنیدم که بارسلونا مرا میخواهد، خودم را عضوی از این تیم میدیدم. آنها فصل قبل 3 جام برده بودند یعنی هر جامی که میتوانستند. معمولاً تیمها وقتی پیروز میشوند خریدی نمیکنند بلکه با همان ترکیب قبلی به کارشان ادامه میدهند. برای همین ابراز علاقه بارسا به من مورد خاصی بود. این برای من خیلی ارزش دارد. آمدهام تا به همراه بارسا جام ببرم.
از نگاه خود آیا این قرارداد میتواند مهمترین قرارداد عمرت باشد؟
-میخواهم از لحظه لحظه زندگیام در اینجا لذت ببرم. اصلاً آمدهام که لذت ببرم و فوتبال را بهتر یاد بگیرم. میخواهم در کنار بهترینهای جهان بازی کنم تا از چیزی که الان هستم بهتر شود. مطمئنم بهتر هم میشوم اما برای رسیدن به این هدف تلاش و کار زیاد لازم است.
با گواردیولا صحبت کردی. او به تو چه گفت؟
ـ از آمدن من خیلی خوشحال بود و از روبه راه بودن اوضاع خوشحالتر. من هم خیلی خوشحال بودم چون رسما یک بارسلونایی شدهام. گواردیولا گفت اگر من خوشحال باشم او هم خوشحال است مهم هم این است و بقیه کارها روبهراه میشود.
مهاجم با تکنیکی هستی. این طور بازیکنان معمولا خیلی تک روی میکنند اما تو ثابت کردی که بازیکن تیمی.
ـ این یکی از آن قابلیتهایی است که در ایتالیا یاد گرفتم. بازی در کنار تیم خیلی مهم است. اگر با تیم همکاری نکنی محال است که به موفقیت برسی و باشگاه را هم از آن محروم میکنی.
باید به همتیمیها کمک کرد تا آنها به تو کمک کنند.
خب حالا از خودت بگو.خودت را چطور توصیف میکنی؟
ـ من فردی خانواده دوست هستم. اگر خانوادهام خوشحال باشد من هم خوشحالم واگر تیمام خوشحال باشد من هم خوشحالم. هر کسی احساسات خاص خودش را دارد که با سایرین فرق دارد. برای رسیدن به آنچه میخواهم هر کاری که بتوانم انجام میدهم. در کل فرد معمولی هستم.
سوئدی هستی اما پدر و مادرت اهل بالکان هستند. آیا این موضوع تاثیری در شخصیت تو داشته؟
ـ شاید. پدرم بوسنیایی است و مادرم کروات. من در سوئد دنیا آمدهام، سوئدی بزرگ شدم اما ذهنیتم با سوئدیها فرق دارد. فکر کنم بیشتر به پدرم رفته باشم.
سرگرمیهایت چیست؟
ـ ورزشهای رزمی را خیلی دوست دارم مخصوصا تکواندو. از دیدن فیلم هم لذت میبرم. مسافرت و دنیاگردی به همراه خانوادهام را هم دوست دارم. سرگرمیهای من معمولی است.
و بازیکن ایدهآلات؟ تو را با فان باستن مقایسه کردهاند…
ـ کاپلو مرا با فان باستن مقایسه میکرد که این برای من خیلی خوشایند بود اما به نظر من نباید بازیکنان را با هم مقایسه کرد چون هر کدام استعدادها تواناییهای خاص خودشان را دارند. فان باستن یک اسطوره است. ورزشکار مورد علاقه من محمدعلی کلی است.