دو نویسنده لرتبار اخیرا طی یادداشت هایی در سایت وزین «لور» زبان به انتقاد از ستین لر گشوده اند که گویا ستین یان در آن ور آب دیگر به لریت دلبستگی ندارند و هویت شان فلان شده و «ستین لُر» شده است ستین یه جای دیگه!
ستین لُر با حسن نیت تمام بلافاصله نوشته های یاد شده را در ستون اصلی سایت قرار داد تا دوستان بدانند که ما این ور آب ی ها یاد گرفته ایم که از انتقاد با روی باز استقبال کنیم. اصلا همین که شما به ستین لر توجه دارید یعنی که وجود این انجمن و سایت ش برایتان مطرح است و ما را از خودتان میدانید.
اما «عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی»
دقیقا دو سال پیش یعنی همین اوئل ماه سپتامبر، بقول بختیاری گفتنی «کلاهمان را کندند» و خبر رسید که ستین لُر در ایران فیلتر شده است! چرا، سی چه، جا چه؟
اینکه سایت های زیادی در ایران فیلتر شده و میشود و کسی هم جوابگو نیست که چرا، چیز عجیبی نیست البته و دیگر این جا افتاده که چه این ور آب باشی و چه آنورش وقتی توی فضای مجازی ایرانی کار میکنی باید پیه فیلترینگ را محض احتیاط از پیش بخودت بمالی تا بعدش هم که در سایت را تخته کردند سورپریز نشوی. و به فکر پی گیری هم نباشی چون تنها خواجه حافظ شیرازی است که هنوز نمی داند «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من – آنچه البته بجایی نرسد فریاد است.»
بهرحال دو سال است که لُر تباران ساکن ولایت بجز با مدد گرفتن از فیلترشکن- که عمرش دراز باد- نمی توانند با سایت ستین لُر ارتباط برقرار کنند. اما بقول مش قاسم تا قبر آ آ آ آ… ما هنوز هم نمی دانیم چرا در گردونه «جرایم رایانه ای» قرار گرفته ایم و آن تشکیلاتی که درِ ستین لر را بروی همتباران بختیاری، لرستانی، بویراحمدی و دیگران بسته است چرا حتی زحمت اینرا بخودش نداد که دو خط ئی میل برایمان بنویسد و علت را بگوید.
جالب اینکه چندی بعد تنی چند از دوستان ساکن ولایت هم با فیلترکاران همصدا شدند و سلام و علیک گرم خود را با ما از بیخ قطع نمودند. بطور مثال شاعری که در لرستان بهرحال اسمی دارد و علاوه بر شعرهایش کیسه کیسه عشق و محبت هم بخاطر «کار بزرگ!» ما در غربت برایمان میفرستاد، یکمرتبه از ارسال شعر به ستین لر خودداری کرد. یا آن نویسنده ای که از فرهنگ و زبان لُر برایمان مقاله می فرستاد سراسیمه ئی میل زد تا تمام نوشته هایش را از روی سایت برداریم که البته مشکلی نبود، برداشتیم.
در یک چنین کار زاری معلوم است که دستمان کوتاه و خرمای نوشتن از لریاتی برنخیل میماند.
این از این. اما آیا واقعا در دنیای لرتباران اتفاق خاصی می افتد که ما از روی آن پریده ایم و یا چشممان را بسته ایم که نبینیم؟ ما میگوئیم خیر چنین نیست. شما به همین سایت خوب «لور» نگاهی بکنید. آیا نوشته ها و از لُر نوشتن در همان سطح گذشته است؟ آدمهای استخوانداری همچون ابراهیم خدایی و امثالهم کجا رفته اند که دیگر چیزی نمی نویسند؟
از آنطرف هم باید یادمان باشد که غربت نشین ها براساس یک جبر تاریخی بتدریج از ریشه های خود دور می شوند و اگر ما چهارتا لرستانی و بختیاری داریم در این سن و سال چراغی از فرهنگ قومی ملی خود را اینسر دنیا روشن نگه میداریم بی تعارف بایستی برایمان کف زد چرا که در خیلی از کشورها حضرات لریاتی همین یک انجمن کوچک که ما داریم را هم ندارند. اینست که بالاغیرتا هی نگوئید ستین لر از لریت دور شده است و غیر و ذالک.
کلام آخر اینکه نسل در حال رشد ما در خارج از کشور نه تنها با لر بودن خود مسئله دارند بلکه برای ایرانی ماندن هم خیلی به دل و دماغ نیستند چون فرهنگ غالب برای انسانها همیشه فرهنگ جامعه ای ست که در آن بزرگ می شوند و زندگی می کنند. براین هیچ حرجی هم نیست، مهاجرت خواه و ناخواه بریدن از فرهنگ و تبار است. نسل اول مهاجرین که دوسر دوجان است و بین زمین و آسمان هویت سرگردان. نسل دوم نشود نسل سوم بی بروبرگرد در فرهنگ جدید حل خواهد شد و برای وابستگی های قومی ملی پدر بزرگ و مادر بزرگش یک فاتحه بی الحمد هم نخواهند خواند. بچه من از چشم و ابروی مشکی اش که بگذریم باقی اش چه بخواهم و چه نخواهم سوئدی است. ما بزرگترها هم که در انجمن ستین گرد هم آمده ایم و تشمال می گذاریم یا سنگین سماع می رقصیم برای اینست که اینجا چیزی نداریم که به آن دل خوش کنیم، به گذشته چسبیده ایم که کارمان به دیوانگی نکشد!
عباس کدخدا
از واکنش شما سپاسگزارم. اما یا حافظه تان خوب کار نمی کند و یا هنوز از جو خارج نشده اید. من از علاقمندان همیشگی شما هستم و هیچ وقت نشده هفته ای بگذرد و یاد شما و سایت شما و حرکات خوب فرهنگی تان نباشم. اما نمی توانم بپذیرم مطالبی که لینک شان را در زیر می گذارم در سایت شما منتشر شوند و در عین حال شما انتظار داشته باشید ساتتان فیلتر نشود. برادر عزیزم شما بعد از انتخابات سال 88 دیدید زمان زمان فروش اعتبار فرهنگی تان برای ضربه زدن به نظام سیاسی مورد انتقادتان است، این اشتباه شما بود. درس بگیرید و فعالیت های خالصانه لری تان را جز در خدمت فرهنگ قوم و تبارتان که عشق بدان محرک این کار فرهنگی است در نیاورید. مخالفت و موافقت با نظام سیاسی را بگذارید برای فعالان سیاسی که تعداد خودشان، احزاب شان و انجمن هایشان سر به فلک کشیده است، ما لرها فقط یک ستین داریم، تکدانه است دوستش داریم.
این برخی مطالبی است که موجبات فیلتر شدن ستین و ضربه خوردن لر در راه مطالبات سیاسی است:
شعر فتنه گران:
https://setin.se/video/2011/02/24374
بیانیه ستین در حمایت از اعتراضات هشتاد و هشت:
https://setin.se/culture/social/2009/06/5378
چند سال پیش بود که ایده تشکیل یک انجمن از لر تباران مقیم گوتنبرگ سوئد بین عده ای از دوستان شکل گرفت و همت این گروه به ُگل نشست و ستین با هدف پاسداری و گسترش فرهنگ لرها پا گرفت. بدنبال تشکیل انجمن فکر پیوند و داد ستد فرهنگی با دیگر اقوام ایرانی و همچنین دیگر فرهنگها باعث راه اندازی سایت ستین لُر گردید. تلاش بسیاری هم شد تا از این طریق انجمن بتواند با ریشه های خود در ایران و همینطور با دیگر علاقه مندان به این فرهنگ در سراسر جهان پیوند بر قرار کند و ستینی باشد برای همه آنانی که دل در گرو خاک و تبار خود داند.
در آن روزها ما به خوبی می دانستیم که به دنبال کار فرهنگی هستیم و تا امروز هم کوشش بر آن بوده که از حزبی کردن انجمن پرهیز کنیم و بر خلاف نظر دوستمان آقا یا خانم لرستانی، ستین هرگز جوگیر نشده و در بسیاری از مواقع مورد سرزنش قرار می گیریم که نسبت به حوادث ایران خنثی عمل می کنیم. بعد هم نوشته اند « جنبش فرهنگی لری تان را به جریانات سیاسی خاص فروختید» و یا «به خدمت گرایش سیاسی خاصی درآوردید» این شعارها بیشتر بوی زنده باد مرده باد هایی را می دهد که دیگر حتی در غیر دمکرات ترین جامعه ها هم ریش ش درآمده و صنار ارزش ندارد.
با سپاس عباس کدخدا
از جناب کدخدا تعجب می کنم که می گویند نمی دانند چرا فیلتر شده اند!!!! قربان شما هم در قضایای هشتاد و هشت جوگیر شدید و یک هو استقلال جنبش فرهنگی لری تان را به جریانات سیاسی خاص فروختید. ما لرها همیشه از این ناحیه ضربه خورده ایم، گاهی فدایی مشروطه خواهان شدیم و زمانی قربانی اصلاحات و روزگاری پرچمداران مذهب و… ناغافل از این که تمام این جریانات در یک نکته اشتراک دارند و آن نادیده گرفتن حق و حقوق لرهاست. خوشبختانه در مناطق لرنشین و حداقل در استان لرستان ما، جنبش جوان لرگرا در دو سه انتخابات اخیر تصفیه حساب خود را جریانات چپ و راست و حکومتی و اپوزیسیون را نشان داد و اعلام کرد مبنای تصمیم گیری ما در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی منافع مردم و سرزمین لر است.
در قضیه اعتراض به سریال سرزمین کهن چندین سایت لر دچار فیلترینگ و اخلال شدند اما اهل قلم لر سکوت نکردند و با صدور بیانیه، لابی و .. در رفع موانع اقدام کردند، بدون شک اگر ستین هم بر سر دعوای اصلی و موضوع محوری اش (لریاتی) مورد سانسور قرار گرفته بود کسی نمی خواست مطالبش را حذف کنید و با شما قهر نمی کرد پشتتان خالی نمی ماند، اما شما جنبش لری تان را یک باره به خدمت گرایش سیاسی خاصی درآوردید. ما دیگر خسته شدیم که جوانان لر را تشویق کنیم در راه هر مساله ملی، جهانی، مذهبی و.. به کشتن بدهیم و به قول معروف پیشتاز باشیم، پیشتازی را پیشکش هموطنانی می کنیم که چه راست سر کار باشد چه چپ، چه مذهب و چه ملی گرایی و… آن ها نانش را می خورند، ما لرها فعلا قضایای داخلی واجب تری داریم، ما فعلا خود نام هویتی مان “لر” زیر شلاق ستم است.
خسته نباشید انشاله که همیشه لر و لرتبار باشید جوابیه خوبی است .