“نفت سفيد” در جهنم و بهشت

naftفريدون كرائي

هرگاه از نفت و تاريخچه آن صحبتي به ميان می آيد نام مسجدسليمان به عنوان اولين منطقه نفتخيز ايران و خاور ميانه به خاطر می رسد و کمتر يادی از اقمار آن می شود مناطقی چون نفت سفيد ، هفتکل ، لالی و انبل که روزگاری به عنوان اقمار مسجدسليمان مرکز کار، فعاليت ، شادابی و سرزندگی بودند با کارخانه ها ، مدارس ، زمين های ورزشی ، باشگاه ها ، سينماها و ده ها پديده مدرن قرن بيستم . اين مناطق گذشته از ليره های نفتی فراوانی که سرازير خزانه کشور نمودند ، نسلی شامل هزاران تکنيسين، کارمند مالی اداری، هنرمند و تحصيلکرده نيز پرورش و تحويل جامعه نيمه روستائی و نيمه عشايری ايران دادند. جامعه اي که تا قبل از آن حتی نام ساده ترين ماشين های صنعتی مثل ماشين تراش ، ماشين جوش و امثالهم را نشنيده بود و هميننسل بود كه به مرور ظرف چند ده سال در احداث كارخانه هاي جديد كشور به عنوان نيروي كار ماهر و تكنيسين مورد استفاده قرار گرفت تا كشور به سوي جامعه اي نيمه صنعتي و ظهور طبقه متوسط امروزي گام بردارد.
با افت فشار مخازن نفت اين مناطق و کشف ميدان های نفتی جديد مثل اهواز و مارون ، به مرور سکه آنها از رونق افتاد. شرکت نفت دست به تخليه زد تا در اندک زمانی غباري هزار ساله بر هر چه بود نشيند.
يکی از اين مناطق نفت سفيد است که به عبارتی اولين جرقه وجود نفت در جنوب ايران را در ذهن اروپائيان زد و بدين سبب در اين گزارش مختصرا” به آن می پردازيم.
امام شوشتری در شرح نواحی شمال ولايت رامهرمز می نويسد:

…..شهرت اين اراضی به واسطه چشمه نفت سفيد بود که در پای کوه به نام نفت سفيد – دره بيد معروف است و اکنون به نام نفت سفيد برات حسن شاهی شهرت يافته . در سالی که خوانين بختياری رامهرمز را به نام خالصه از دولت خريدند تمام اراضی آنرا از خالصه و غيره تصرف نموده و حوزه رامهرمز را از هر طرف توسعه دادند ، از جمله ناحيه گزين از خاک مکوند و نفت سفيد از خاک شوشتر را جدا نموده ضميمه رامهرمز ساختند….1

اولين اروپائي كه نفت سفيد را ديده و در گزارش خود آورده سرهنري لايارد است كه در فاصله سالهاي1842-1840 با كسوت باستان شناس در منطقه فعاليت سياسي داشته و خاطرات خود را از درگيري محمد تقي خان چهارلنگ با دولت قاجاري به رشته تحرير در آورده است . او كه در طي اين درگيري ها چند بار مسير شوشتر تا قلعه تل را طي كرده و در طي يكي از اين سفرها از منطقه نفت سفيد عبور كرده مشاهدات خود را از چشمه نفت ( نفت سفيد ) اينگونه بيان مي كند :

… نزديكي ظهر به محلي بنام چشمه نفت رسيديم . از اين چشمه مقداري مايع تيره رنگ بنام موميائي توليد ميگردد . كه معمولا” ايراني ها جهت درمان كوفتگي هاي شديد و درد مفاصل بكار ميبرند . در اينجا ساختمان كوچكي احداث شده و چند نفر تفنگچي هم از آن چشمه حفاظت مينمايند….2

گزارش ليارد 18 سال قبل از حفر اولين چاه نفت توسط ادوين دريك در پنسيلوانياي امريكا در 1859 ميلادي است و بدين جهت ليارد هم مانند ديگران در آن دوره درك درستي از ارزش اقتصادي و استراتژيك نفت نداشته است.

اما شايد بتوان گفت اولين اروپائي كه به قصد تهيه يك گزارش فني و كارشناسي به منطقه سفر كرده و گزارشي در اينخصوص تهيه نموده لوفتوس بوده كه در سال 1885 شخصا” از منطقه ديدن كرده و اينگونه نوشته :

…احتمالا” تعداد فراواني از حوضچه نفت در كوهستان هاي بختياري در فواصل بين آتشكده كهن و مرموز ( سرمسجد فعلي ) و كوه هاي آسماري ( بين هفتكل و مسجدسليمان ) كه بطور طبيعي و خود كار از حوضچه هاي آن قير تراوش ميكند وجود دارد …. 3

ژاك دومورگان معدن شناس ؛ باستانشناس و مردم شناس فرانسوي كه چند سالي در ايران مأموريت داشته و از جمله درنواحي كردستان و كرمانشاه و خوزستان به كشفيات مهمي دست يافت و همچنين گزارش ها و عكس هاي بسيار با ارزشي نيز از اين سفر تهيه كرده بود. بين فوريه و مارس 1891از منطقه سرپل ذهاب بازديد بعمل آورده و براي اولين بار وجود منابع نفتي اقتصادي را متوجه شده ؛ گزارش مفصلي براي مجله معدن شناسي پاريس به رشته تحرير در آورده و در سال 1892با انتشارآن مدعي وجود منابع نفت در ايران مي گردد. اين گزارش در پاريس مورد توجه واقع نشد اما كتابچي خان ارمني يا به قول اعتمادالسلطنه ( كتابچي خان پدر سوخته نوكر امين السلطان؛ ارمني فرنگي نماي اسلامبولي …4) كه در آن موقع كميسر عالي ايران در نمايشگاه بين المللي پاريس بود و ارزش مقاله دومورگان را در يافته بود در اين خصوص با ويليام ناكس دارسي گفتگو و وي را به سرمايه گذاري در اكتشاف نفت در ايران تحريض مي نمايد. دارسي كه از نبوغ اقتصادي بالايي برخوردار بود ؛ اهميت موضوع را دريافته از اين امر استقبال و با تأسيس شركتي وارد عمل مي شود .
در سال 1901 شيخ محمد حسن سيرجاني ( شيخ الملك اورنگ ) كه در نمايشگاه بين المللي پاريس در غرفه ايران مشغول كار بود؛ به واسطه زيركي و كارداني از سوي شركت تازه تأسيس دارسي به سمت معاون كمپاني معادن نفت جنوب انتخاب مي گردد . او جهت تحقيق و بازديد از مناطق مورد نظر؛ از طريق فرانسه و دريا خود را به ايران مي رساند . شيخ ضمن سفر خود روز يكشنبه دهم محرم 1319 مطابق با 30آوريل 1901از معدن نفت (نفت سفيد ) ديدن و مشاهدات خود را در گزارشي اينگونه آورده است:

….روز يكشنبه براي تماشاي معدن نفط كه در دو فرسنگي دره بيد واقع است رفتيم . اين معدن در كوه واقع است و بالاي آن قلعه اي از قديم بوده كه حالا خراب است فقط دو اطاق داردكه در يكي از آنها پاسبان معدن نفط منزل دارد. اطاقي است بسيار كثيف و بد مانند يكي از طبقات جهنم . لاعلاج روز را در آن محل بسر برده گاهي از تابش آفتاب و گاهي از صدمه كيك و پشه در آه و فغان بوديم . طرف عصر از قلعه به زير آمده به تماشاي معدن نفط كه عبارت است از 7 چاه كوچك چشمه مانند رفتيم . افسوس كه از اين نفط خداداد به طوري كه بايد و شايد منتفع نمي شوند . صبحي يك خيك و عصري يك خيك از آن فراهم كرده جمع آوري مي نمايند و هر 10 روز يك مرتبه به شوشتر مي فرستند و از قرار يك من سه قران به فروش مي رسانند. عجالتا” اين معدن از چهار سال قبل تا كنون در تصرف سردار اسعد بختياري ( اسفنديار خان ) 5 است و فايده را او مي برد ….6

زبان داني ؛ كارداني و شهرت شيخ الملك و موقعيتي كه در نمايشگاه پاريس نزد مظفرالدين شاه قاجار برايش پيش آمده بود . اتابك را كه كوشش داشت كار نفت سر و سامان بگيرد بر آن داشت تا با استفاده از اين عطف نظر ملوكانه؛ شيخ الملك را طي حكمي در شهر شوال 1309 ( ژانويه 1902 ) به سمت نماينده ايران در شركت نفت معرفي نمايد .

….كه جميع مذاكرات و سئوال و جوابي كه در خصوص اين تحقيقات علمي و مأموريت موسيو رينولدس مهندس باشي با حكام ولايت و اهالي مملكت حاصل مي شود مطلقا” به صلاح و صوابديد مشاراليه باشد كه اشكالاتي در تأويل و ترجمه آن فروع نباشد…7

در واقع شيخ به نوعي مأمور دوجانبه بوده هم از سوي شركت و هم از سوي دولت ايران . الغرض سالها بعد از استخراج نفت در مسجدسليمان ؛ اولين چاه نفت سفيد برات حسن شاهي نيز در 1934 نفتي شد. كار حفر چاه ها يكي پس از ديگري توليد نفت خام را از صبحي يك خيگ و عصري يك خيگ در سال 1901 به بيش از 60 هزار بشكه در سال 1958افزايش داد و از پرتو همين افزايش توليد ؛ اين منطقه كه جناب شيخ الملك اورنگ آنرا به يكي از طبقات جهنم تشبيه كرده بود به زودي به يكي از بهشت هاي مناطق نفتخيز ايران با پيشرفته ترين امكانات اروپائي كه بعضا” شايد در پايتخت هم وجود نداشت تبديل گرديد . چيزي كه هرگز آن روزگار جناب شيخ الملك ؛ محمد تقي خان چهارلنگ وسردار اسعد بختياري هم تصور آنرا نمي كردند .
و اما امروز از آن بنگله هاي كارمندي ؛ سي برنچ ؛ پشت برج؛ استخر؛ سينما ؛ باشگاه ؛ مدرسه و آن آباداني ها؛ روستائي با حدود 100 خانوار محروم از همه امكانات بجا مانده محتاج آب شرب گالني 500 تومان .
و شايد روزي ديگر كسي از امروز نفت سفيد بيشتر بگويد كه به عبارتي به طبقه اي ديگر از جهنم باز گشته است.

——————–
1- تاريخ جغرافيائي خوزستان – امام شوشتري
2- ماجراهاي اوليه – سر هنري لايارد
3- گزارش لوفتوس
4- يادداشت هاي اعتمادالسلطنه
5- بعد از افول ستاره بخت محمد تقي خان و دستگيري او در شوشتر توسط منوچهر خان معتمدالدوله در 1842 حكومت بخش جنوبي بختياري نيز بعد از دست به دست گشتن به حسين قلي خان ايلخاني و بعد به برادر و فرزندانش از جمله اسفنديار خان سردار اسعد اول رسيد
6- خاطرات شيخ الملك اورنگ
7- از متن حكم مأموريت شيخ الملك اورنگ صادره از سوي اتابك اعظم

1













2








3








4









پیمایش به بالا