سنت یک حقیقت بیدار است و هرگز نمی میرد ، حتی اگر همه در خواب باشند .
دانشنامه قوم بختیاری نوشته: سریا داوودی حموله
در معناشناسی واژه ی بختیاری علامه دهخدا در فرهنگ لغت خود به واژه هایی چون : بختیار و بختیاری اشاره کرده اند و این دو واژه را به مفهوم بختیار : بختمند ، بختور ، بخت آور ، خوشبخت ، متمول و با دولت بکار برده اند و در مقابل واژه ی ذکر شده، نابختیار را متذکر شده اند که به معنای نادولتمند و بدبخت است. واژه ی بختیار ی را به معنای نیک بختی ، اقبال ، خوشبختی، سعادت، تمول، دولت و نام مقامی در یکی از دستگاه ههای موسیقی ایران بکار برده اند . بنابر شواهد و قراین واژه ی بختیار به معنای کسی است که بخت و افبال با او یار و همراه شده است که البته در ابعادی با مواردی که ذکر آن رفت همخوانی معنایی دارد.
این واژه بنابر اسناد موجود در دوران صفویه ( 880_1101خورشیدی)بکار رفته و به کسانی اطلاق می شده که از مرتعی به مرتع دیگر کوچ می کرد ه اند . آنچه محتمل است این که در آن زمان به رهبر یا سرکرده ای که او را ” بخت یار”می دانستند، اطلاق شده باشد و به تدریج افراد گروه یا دسته ی او را بختیاری خوانده باشند . در تاریخ گزیده در مورد اصل و نصب بختیاری ها آمده است :این قوم از سوریه و شامات وارد ایران شده اند و مواردی که در ادامه مبحث همین مورخ، ذکر کرد ه اند ، گمان نمی رود صحیح باشند و مورخ نامبر جناب حمداله مستوفی در ریشه یابی و منشاء تاریخی این قوم دچار اشتباه شده اند، زیرا که ایلات لر بزرگ و لر کوچک اصل و نصب خود را از دوره های باستانی می جویند و تاریخی فراتر از مباحث ذکر شده دارند که از این منظر آریایی ( نجیب زاده ) هستند و از معدود اقوامی هستند که از حیث زبان ، فرهنگ و هنر بکر و به بیانی دیگر دست نخورده مانده اند.
با تبار شناسی قوم بختیاری در می یابیم که این قوم تاریخی دیرینه دارد و این تاریخ طبق اسناد و مدارک به قرن چهاردهم میلادی و دوره ی زمامداری 200 ساله خوانین دورکی بر می گردد. با التفات به قدمت دیرینه این قوم بنظر می رسد قوم بختیاری به لحاظ نژادی بازمانده ، اقوام پارس و قوم لر ( که ممکن است برگرفته از نام لی لی بی ها دیگر قوم قدیمی ساکن در این منطقه باشد) بازمانده ی سکاها ، دیگر قوم آریایی منطقه شمال ایران باشند .
رومن گیرشمن باستان شناس فرانسوی می نویسد : ” من جای جای این سرزمین (بختیاری)پا نگذاشته ام ، مگر اینکه تمدن عیلامی را یافته ام ” بنابر این موقعیت جغرافیایی و پراکندگی این قوم و در مجموع قوم لر نسبت به دیگر اقوام ایرانی بشتر است ،زیرا که بختیاری ها در استان های چهار محال بختیاری ، کهکیلویه و بویر احمد ، خوزستان ، فارس ، و قسمتهایی از لرستان سکنی گزید ه اند و پراکندگی جغرافیایی این قوم در دیگر استان های کشور نیز مبرهن است . بنابراین این قوم دارای خصیصه های زبانی ، فرهنگی و هنری است و با سنت ها و آداب و رسوم و شیوه های خاص زندگی که از خود نشان داده ( و تاریخ مصداق بارز این مهم است ) توانسته به عنوان یکی از مناطق طبیعی و اجتماعی بی نظیر و چشم گیر ایران در زمینه ی قابلیت ها و زمینه های گردشگری باشد .
آثار باستانی و تاریخی، جاذبه های طبیعی و آبی و زندگی ایلی با بهره گیری از الگوهای بی بدیل درون محیطی و آداب و رسوم ویژه ، منجر به علقه و علاقه ی گردشگران داخلی و خارجی شده که یکی از دیدنی ترین و زیباترین آداب و رسوم این قوم کوچ ایل بختیاری است که در ایران و سایر نقاط جهان در نوع خود تک تاز است . بنابراین نظر به صنعت توریسم با توجه به قابلیت ها و زمینه هایی که ذکر آن رفت، می تواند کمک شایانی در جهت تبدیل نمودن این منطقه را به عنوان یکی از قطب های گردشگری جهان در ابعاد مختلف نمایان سازد .
لذا در این زمینه محققین و پژوهشگران بومی ، دست به آفرینش آثاری زده اند که این آثار به نوبه خود در جهت رشد و بالندگی این قوم در ابعاد مختلف موثر و گارساز بود ه اند. از عمده کارهایی که در این زمینه انجام گرفته و در نوع خود بی همتاست کتاب دانشنامه ی قوم بختیاری از سریا داودی حموله است که توسط انتشارات معتبر ( وابسته به موسسه ی فرهنگی هنری آداب در سال 1393به زیور چاپ آراسته شده است .کتاب نزدیک به هزار صفحه می باشد که در قطع وزیری به چاپ رسیده است . بی شک به اندازه ی صفحات کتاب محقق زحمت کشیده اند و روش های تحقیق نیز به ویژه روش پیمایشی(میدانی) در این اثر در برگ برگ کتاب به چشم می آید و خوانندگان محترم این زحمت طاقت فرسای نویسنده را نبایستی نادیده بگیرند این کتاب شامل بیست بخش می باشد که هر بخش دارای زیر فصل هایی متفاوت و متنوع است .
بخش ها از ساختار سیاسی و اجتماعی قوم بختیاری آغاز می شوند و به بخش ادبیات شفاهی بختیاری خاتمه می یابند که هر کدام از این بخش ها دارای ذیر فصل های خاص و مرتبط با بخش است. اغلب بخش های کتاب مختص به آیین و آداب قوم بختیاری است . و نویسنده تنها در بخش نخست ، بخش سوم ، بخش هفتم و بخش بیستم به ترتیب به ساختار سیاسی و اجتماعی قوم بختیاری ، اکولوژی کوچ قوم بختیاری ، صنایع دستی و فرآورده های سنتی و ادبیات شفاهی بختیاری به طور خلاصه و مفید و البته علمی پرداخته است . در دیگر بخش های کتاب که ذکر آن رفت نیز نویسنده سعی بر آن داشته تا که به آیین و آداب قوم بختیاری در ابعاد مختلف بپردازد و در این زمینه کاملا” چارچوب مند و مستند کار کرده است .
نگاه نویسنده در این کتاب شامل دو نگاه مردم شناسی و جامعه شناسی و در ابعادی علم بوم شناسی نیز بکار رفته است . به تعبیری دیگر پدیده ی قوم شناسی را نویسنده از این سه نگاه که در بالا آمد مورد وارسی قرار داده است . در اغلب بخش های کتاب چون نویسنده با آداب و رسوم و آیین و البته اعتقاد و باور داشت های یک قوم سر و کار دارد لذابا نگاه مردم شناسی وارد دایره ی تحقیق شده و بخش ها را بیشتر از این نگاه تصویر کرده اند. جامعه شناسی قومی نیز در بخش هایی از کتاب به زیبایی انجام گرفته است که می توان به آیین جانور شناسی قومی ، آیین گیا ه شناسی قومی ، آیین هواشناسی در بختیاری اشاره نمود .
با این تفاسیر جامعه شناسی انسانی و حیوانی و شاید بتوان گفت موالید چهار گانه در تحقیقات نویسنده پیداست . این کتاب مبانی آداب ، آیین ، سنت ، اعتقاد و باور داشت های قوم بختیاری است . به بیانی ساده نویسنده پایه ها و ریشه ها ی زبانی و فرهنگی و موسیقیایی قوم بختیاری را که در لابه لای کتاب تاریخ این سرزمین مهجور مانده اند را مکشوف کرده و نویسنده را بایستی احیاگر فرهنگ و سنت این قوم در نوع کارخود دانست .
مهمترین بار علمی کتاب این است که نویسنده تحقیق و پژوهش جوانان این قوم را آسان کرده و این کتاب می تواند به عنوان کتابی مرجع راه ناهموار محققین این دیار را هموار سازد . دیگر نکته این که برای ” پویایی سنت و فرهنگ ” یک قوم نیاز به احیای آن سنت و فرهنگ می باشد که این محقق این کار را انجام داده است .
کتاب این نویسنده نگارنده این قول را به یاد کتاب چشم انداز گردشگری ایران و جهان خودم می اندازد که با آن همه سال زحمت و تلاش بی وقفه ، برخی از خوانندگان بدون این که کتاب را باز کنند ،نظر مغلط می دادند که باید به مطالعه کنندگان محترم یادآوری کرد در مورد کارهای حجیم و طاقت فرسا نظر دادن ساده نیست. بنابراین خواهش بنده این است که خوانندگان کتاب دانشنامه ی قوم بختیاری ، حتما کتاب را با تامل و تفقد مطالعه نمایند و بر اساس تجربه ای که در این زمینه دارند نظرات خود را برای نویسنده در جهت لحاظ نظراتشان در چاپ های بعدی ارائه نمایند. نویسنده تا می نویسد زنده است / پس ما می مانیم / اما بسان رسید ه ای در جمع کال …!
با سپاس عابدین(آرام) پاپی 28/2/93 تهران
برگرفته از: سایت لورloor.ir