افول هویت و دوری گزیدن هموندان از تبار خویش

faraji
سامان فرجی بیرگانی

مدتی است، که با دقت در بخش نظرات و در پای مطالبی که در لور منتشر می شود، متوجه یک دیدگاه متعصبانه و فاشیستی ازجانب برخی خوانندگان لور نسبت به هویت لر شده ام، این دیدگاه که لابد از حس انسانی و شریف علاقه به هویت سرچشمه  گرفته، متاسفانه رو به شدت نهاده و بی محابا در کار کوبیدن و در نوردیدن، همه حرمتها و تمایزات طبیعی و جبری بشر و بخصوص طوایف لر با یکدیگر است. در مواردی، در همین نظرات پای مطالب است، که به سایر اقوام توهین و به نفی طوایف لر و خودزنی هم پرداخته می شود.

 تاجایی که اگر در این زمانه ی یکسان شدن فرهنگها یک بختیاری دلسوز و علاقه مند با احساس مسئولیت نسبت به زبان و فرهنگ خود اقدام به  نشر کتابی کند و در آن مثلا بنویسد شعر بختیاری یا جغرافیای بختیاری و دانسته پیشوند لر را بکار نگیرد، بجای تذکری برادرانه یا بحثی اقناعی، آماج توهینهای غیر اخلاقی و دور از ادبی قرار می گیرد، که نوشتن آن در شان هیچ قلمی نیست.

اگر این تعصب ورزی ها تنها از جانب چند خواننده بوده و در آن سو نظر مخالفی یا جدل عادلانه ای در کار باشد نیز جای تحمل باقی می ماند، اما مشکل اینجاست که این معادله بخوبی تنظیم نشده و همیشه سنگینی به سمت جانبی است که با آن نگاه شتابزده، انواع لر را در نام های رسمی خود نظیر بختیاری و… برنمی تابد.

 جای تاسف تر آن که این دیدگاه به رویه ای پر رنگ و به یکی از محوری ترین مباحث سایت لور تبدیل شده و علی رغم گذشت زمان هیچ گشایشی در حل آن نمی رود، بنده شخصن چند بار در همان قسمت نظرات آشتی جویانه لر بودن بختیاری ها را متذکر شده و خواهان خاتمه این جدلهای فرسایشی شده ام اما هرچه زمان می گذرد این جریان را پررنگ تر و جاندارتر می یابم، حال که این قضیه آنقدر اهمیت دارد که کسی جرات نکند بدون پیشوند لر خود را بختیاری یا بروجردی یا لک بداند، چرا طی سالیان گذشته نخواسته ایم که به نقدی درون قومی پرداخته و با یافتن دلایل دوری گزیدن از کلمه ی «لر»، اقدام به باز تعریف هویتی قابل اعتناء و قابل افتخار برای نسل جوان خود نکرده و کاخی بلند پی نیافکنده ایم.

 چرا با آلایندگان برند لر از هر جغرافیایی که باشند برخورد جدی نکرده ایم ؟

 با عنایت به اینکه هویت جویی لرها اقلن در سال های اخیر قابل بررسی و رصد است چرا در همین سایت لور از بالا برندگان این برند، تجلیل نشده.

ما با این واقعیت مواجه ایم که برخی از برادران و اغلب خواهران بختیاری یا لرستانی یا بویر احمدی  نمی خواهند خود را لر بدانند، انتساب این کلمه به خود را به هر دلیل کسری از شخصیت یا نقطه ای منفی در جایگاه و منزلت اجتماعی خود می دانند، اما حاضرند خود را لک، بروجردی، بویر احمدی، یا بختیاری بدانند، در هنگام مواجه با چنین حالتی وظیفه ی ما چیست؟ آیا باید آنچنان که در پای برخی مطالب لور به چشم می خورد هجمه آورده و صاحبان این نظر را به انواع تهمت ها منتسب کنیم یا اینکه قدری در خود فرو رفته و به دلایل زوال و افول هویت لر  و لاجرم دوری گزیدن هموندان از تبار خویش و قوت گرفتن برندهای دیگر بیاندیشیم. آیا تدبیرآن است که این حالت را جرمی نابخشودنی دانسته و شخص را از خود برانیم یا به همین اندک رشته ی مودت قبولدارِ بختیاری یا بروجردی بودن، چنگ زده و از دور شدنِ بیش از این از یکدیگر پرهیز کنیم؟

از شمال تا جنوب ایران هرجا که در شمول هویت لری آورده می شود، امکان بر شمردن میزان وفاداری باشندگان آن به میراث لری هم وجود دارد.

وقتی کسانی مورد انتقاد قرار می گیرند که چرا از لر بودن و لر دانسته شدن دوری میکنند، شرط انصاف است از آورده های کمی که لاجرم جذبه ی شراکت و همکاسگی را میان طوایف کاهش می دهد نیز گلایه شود، خوب است در کنار این هجمه ها، عیار زحمت  هر شهر و قبیله ای هم سنجیده و به پاس آنچه کرده یا نکرده ، ستوده یا سرزنش شود.

لذا اگر یک بختیاری به فرهنگ و لباس و گویش خود که به زعم او فرهنگ بختیاری و نه فرهنگ لر است وفادار باشد، یا به انتشار مقاله یا کتاب و برگزاری جشنواره همت کند، با در نظر داشتن این موضوع که  به هروی کار او در شمول کلی هویت لر شناخته شده و قدر سهم پویایی این فرهنگ را بالا می برد، نباید تخطئه شود.

اگر هرجا در شهرهای لرنشین از لرستان تا بختیاری و بویر احمد، کسانی در حفظ حرمت لر نکوشند، یا مرتکب عملی شوند که عواقب آن به پای همه نوشته شود، انصاف است که تقصیر این اهمال و سرشکستگی که دامنگیر همه ی قوم لر می شود بر همگان سرشکن شود؟

اگر بناست عده ای به باد انتقاد قرار گیرند، جای آن هم هست که آورده های کم و افزون همه در ترازویی سنجیده و به  قضاوتی عادلانه  داوری شوند.

  از این گلایه که بگذریم حرف نا گفته ی دیگری هم دارم که هرچند رابطه ی مستقیمی با موضوع نخستین ندارد اما بی ارتباط هم نیست، و جای شکافتن این گلایه را نیز در همین سایت عزیز و به زعم من پیشتر وزین لور می دانم.

بختیاری و گهر دورود

پس از صعود تیم گهر به لیگ برتر و دقت در احساسات مردم و شعارهای حول آن متوجه شدم که در لور نیز مانند سایر محافل لرستان و برخی دیگر از همسایگان پیرامونی بختیاری، خواسته یا ناخواسته حقوق اجتماعی و سنتی بختیاری ها روی در نادیده گرفتن نهاده است، ذکر این نکته را لازم می دانم که من همواره با علاقه و خوشبینی کامل مسایل مربوط به قوم لر را پی گیر بوده ام و تا آنجا که از انصاف به دور نشوم سعی نموده ام، فرقی میان بویر احمدی و لرستانی و بختیاری نگذاشته و با دقت رفتارهای فرهنگی و اجتماعی آنها را رصد کنم.

خیلی دلم می خواست که به قلم نویسندگان لور تحلیلی جامعه شناسانه پیرامون پویایی و سرزندگی مردم دورود که نمود و نتیجه ی آن در صعود تیم جوانان این شهر به لیگ برتر کشور بود ارایه گردد، وخیلی صریح بگویم که بر این باورم وجود جمعیت اغلب بختیاری دورود را در صعود تیم گهر دخیل می دانم،  دلم می خواست که کسی در لور  این سئوال را طرح کند که چرا تیمی از خرم آباد که شهری بزرگتر و مرکز لرستان است به لیگ برتر نرفت؟ چرا تیم شهر کوچک و بختیاری نشین دورود به لیگ برتر می رود و مایه ی افتخار همه ی لرها می شود.

جای آن بود دوستانی همچون آقای ابراهیم خدایی که اهل این شهر و علاقه مند به گهر دورود هستند، این قضیه را شکافته و برای تعریف الگوی پیروزی و پیشرفت تبیین و تشریح کنند.

مدتی است مشکوک شدم به آنکه آیا همان انگیزه یا غفلتی که در صدا وسیما و نشریات استانی لرستان نسبت به هویت بختیاری در استان وجود دارد، به  سایت لور هم که نگاهی فراتر از تقسیمات استانی به مسئله لر دارد، سرایت کرده است؟

دقت کرده ام به برخی شعارهای تکرار شونده در تشویق گهر، همچون گهر لرستان، یا اشترانکوه لرستان که سند این پدیده های طبیعی را از دست بختیاری بیرون می برد و می ترسم همچون آن بخش از جغرافیای بختیاری که از صفویه به این سو در حوالی شیراز و اصفهان تا جنوب بوشهر و خوزستان به حاتم بخشی حاکمان بختیاری یا تصرف عدوانی همسایگان از دست بختیاری بیرون رفت ، اشترانکوه و گهر و کمندون و الیگودرز و دورود و ازنا  هم فدای نگاه لرشمول ما و تعارف و دست دوستی مان با برادران لرستانی شده تا بخش دیگری از جغرافیا و اقلیم بختیاری اینبار به نام برادران لرستانی قباله شود.

انتظار آن است که نشریه ی لور نشریه ی واقعی مردم لر باشد و همچنانکه از هویت بختیاری درقبال هویت های پیرامونی دفاع می کند، صبغه ی بختیاری بودن جغرافیا و پدیده های طبیعی و اجتماعی بختیاری در استان لرستان را نیز محترم بشمرد. دیگر آنکه از تندخویی و جدلهای فرسایشی خصوصا در بخش نظرات پرهیز و مسایل به سمتی هدایت شود که نتیجه ی خیر از آن برخیزد.

 سامان فرجی بیرگانی
برگرفته از سایت لور: loor.ir

1 دیدگاه دربارهٔ «افول هویت و دوری گزیدن هموندان از تبار خویش»

  1. ایرانی

    من با شما هم رای نیستم.
    همه دوستان لر من با افتخار خوشان را لر و نوادگاه هخامنشیان و ساسانیان و اریوبرزن شیر مرد معرفی می کنند
    همه انها هم با مرام و کار درستند.
    من که با اونها خیلی خوش می گذرانم
    به ویژه که بیشترشان خوش صدا هم هستند و خوب اواز می خوانند و برخی ها هم شاهنامه خوان خوبی هستند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا