کولیهای خرمآباد در دو گروه لوتیها و گورنیها شناخته میشوند، لوتیها در کنار ایلات و عشایر لرستان استقرار داشته و ضمن نواختن موسیقی درداوِت [dawet] (عروسی) و چَمَرčæmær] [(مجلس ختم) و با ساخت انواع وسایل کشاورزی از جمله غربال، داس، انواع آشیر( وسیله باد دادن خرمن جهت جدا کردن دانه از کاه) و نیز سلاحهای گرم دست ساز با عشایر وارد مبادله اقتصادی نیز میشدند. علاوه بر آن به کشاورزی بسیار محدودی در زمینهای نامرغوب پر شیب که حق مالکیتی نسبت به آن نداشته نیز مشغول بودهاند. که در جریان اصلاحات ارضی، زمینهای یاد شده ملی و مرتع اعلام شده و از کشاورزی در آنها جلوگیری شد. گورنیها سابقه حضور خود در لرستان را به حدود هفتاد سال پیش برمیگردانند. آنها از کرمانشاه به این منطقه نقل مکان کردهاند، انتقال درابتدا به صورت دورهگردی بودهاست که پس از آن در کنار برخی از طوایف ساکن شده و به کار خراطی و ساخت ابزار آلات کشاورزی مشغول شدهاند. یکی دیگر از مشاغلی که دو گروه لوتی و گورونی به آن اشتغال داشتهاند کار ختنه کردن بودهاست، البته امروزه با گسترش مراکز درمانی بهداشتی تقاضای کمتری برای انجام آن توسط کولیها وجود دارد. کولیها به خاطر برخی ملاحظات از بیان انجام این کار خودداری مینمایند. همکاری در امور زراعی با طوایف دیگر که این کارها معمولا در مقابل دستمزد که اقلب به صورت کالا پرداخت میشد از دیگر فعالیتهای کولیها بودهاست.
امروزه در شهر خرمآباد کولیها درمحلههای حاشیهای شهر زندگی میکنند. آنها در این محلهها در راستههایی مشخص و در کنار یکدیگر ساکن میباشند. محله کورش و محله باجگیران که هر دو از نظر موقعیت شهری در حاشیه و از نظر ارزش مادی زمین در سطح پایینی هستند، دو منطقه اصلی سکونت کولیها است. در این محلهها معمولا کولیها در نامناسب ترین نقاط محله مانند دره کورش در حاشیه جویباری فصلی و یا قسمت پرشیب محله باجگیران که به خاطر خاکسفیدش به گِلسفید مشهور است قرار دارند. این مکانها فاقد راه دسترسی مناسب و امکانات شهری هستند و این ویژگیها سبب بروز مسائل اجتماعی مانند اعتیاد، فقر، روسپیگری و … در میان ساکنین این مناطق شدهاست.
کولیها علاوه بر خواستگاه قومی متفاوت دارای زبان خاص خود میباشند. آنها به زبان خود نام رمزی را نسبت میدهند. منظور از این نام ناشناختگی آن برای افراد خارج ازگروه و رمزبودگی این زبان برای افراد خودی جهت انتقال مفاهیم و پیامهای خاص گفته شدهاست. امانالهی بهاروند و نوربک (1975) با مقایسه چندین واژه از زبان لوتیها و گویش لری و زبان فارسی با این نتیجه میرسند که ارتباط نزدیکی میان این زبانها وجود ندارد. آنها در ادامه با مقایسه این واژهها و چند واژه از زبان کولیهای ایران به نزدیکی بین این زبان و زبان هندی میرسند.
نتایج به دست آمده از مشاهده و مصاحبه نشان میدهد که، کولیها اقلیتی واپس زده شده و متمایز از سایر ساکنین شهر میباشند. این جدا افتادگی و تمایز گروهی در تمام مولفههای فرهنگی- اجتماعی کولیها قابل مشاهده است. در حوزهی اقتصاد و معیشت کولیها بجز مشاغل سنتی خود، یعنی نوازندگی، ختنه کردن و خراطی از حضور در مشاغل دیگر محروم هستند. البته باید توجه داشت که این محرومیت هیچ گونه مشروعیت قانونی ندارد بلکه باورهای فرهنگی این محدودیتها را اعمال مینمایند. به عنوان مثال در هیچ جایگاه قانونی یا مرجع رسمی از فروشندگی مواد خوراکی توسط کولیها جلو گیری بهعمل نیامدهاست. اما آنچه که در فرهنگ بومی منطقه موجب ناپاک شمردهشدن کولیها میگردد، حتی اگر آنها به این کار اقدام نمایند کسی بجز کولیهای دیگر از آنها خرید نمیکند. در مصاحبه با مردم دلیل ناپاک شمردن کولیها را عمدتا استفاده از گوشت گراز به عنوان غذا، عدم طهارت و پاکی و نداشتن اعتقادات مذهبی، اشتغال به نواختن موسیقی(این مورد بیشتر توسط افراد مسنتر اظهار شده است)اعلام میشد.
البته باید عنوان کرد که در سالهای اخیر نمونههای متعددی از شکسته شدن این تابوها دیده شده است، که از آن جمله میتوان به آموزش و پرورش یکسان برای کودکان مردم عادی وکولیها، ازدواج افراد کولی با افراد خارج از گروه خود، پذیرش نسبی کار نوازندگی کولیها به عنوان هنر، تنزل منزلت برخی از مردم عادی از نظر معیشتی و قرار گرفتن در سطح اقتصادی برابر با کولیها، اشتراک در برخی آسیبهای اجتماعی مانند تکدی، اعتیاد و… با دیگر گروههای اجتماعی، همگی از دلایل کم رنگ دیدگاههای یاد شده میباشد. در حوزهی خویشاوندی نیز ازدواج کولیها درونگروهی میباشد. البته درونگروهی بودن ازدواج نیز تحت تاثیر عوامل فرهنگی از بیرون به آنها تحمیل شدهاست. طوایف دیگر از ازدواج با کولیها را پرهیز نموده و اگر کسی مرتکب این عمل شود معمولا از طایفه رانده و طرد میگردد. همانطور که گفته شد کولیها خود نیز به دو گروه گورنی و لوتی تقسیم میشوندکه این دو گروه نیز تا چند سال اخیر نسبت به هم ساختار خویشاوندی بسته داشته و ازدواجهای آنان به صورت درونگروهی انجام میگرفته است. اعضاء طوایف دیگر در صورت ازدواج با کولیها از طایفه طرد و مورد تحقیر قرار میگرفتهاند.
در میان کولیهای خرمآباد نیز عقایدی مربوط به تحقیر دیگری نیز دیده میشود، به نحوی که لوتیها خود را نسبت به گورنیها به دلیل استفاده آنها از گوشت گراز مرتبهای بالاتر قلمداد میکنند، این در حالی است که گورنیها نیز لوتیها را به خاطر اشتغال به نوازندگی در منزلتی پایینتر از خود میدانند(به نقل از اطلاع رسانان محلی). البته باید توجه داشت که این پیش داوری ها نسبت به یکدیگر تحت تاثیر نگاه مردم عادی نسبت به این دو گروه می باشد. این عقیده باعث شده بود که تا سالهای اخیر این دو گروه نسبت به هم رابطه خویشاوندی درونگروه و بستهای را در پیش گیرند. امروزه بین این دو گروه از نظرمعیشت و فعالیت اقتصادی رابطههایی برقرار شدهاست، به این صورت که گورونیهای ماهر در کار خراطی به تولید قطعات مورد نیاز لوتیها جهت ساخت انواع سازها روی آوردهاند، بهعلاوه گورنیها نیز به آموختن موسیقی و امرار معاش از طریق نوازندگی مشغول شدهاند. پیامد این رابطه اقتصادی شکل گیری رابطه خویشاوندی میان لوتیها و گورنیها نیز بوده است.
این مقاله را بطور کامل در انسان شناسی و فرهنگ بخوانید.