افزایش حمایت از حزب بیگانه ستیز (Sverigedemokraterna(SD دموکراتهای سوئدی، نگرانیهایی را در باره احتمال گسترش پایگاه این حزب در سوئد دامن زده است. علت افزایش محبوبیت حزبی که مخالفت با پناهنده پذیری هسته اصلی سیاست آن است در چیست؟ آیا دموکراتهای سوئدی خواهند توانست به یک حزب ناراضی و بیگانه ستیز و نیرومند مانند آنچه در فرانسه، هلند و یا دانمارک شاهد بوذهایم تبدیل شوند؟ چگونه میشود پیشرفت محبوبیت این حزب را متوقف کرد؟
برخی نظرسنجیها که اخیرآ انجام شده حاکی از آن دارد که حمایت از حزب دموکراتهای سوئدی که یک حزب مخالف پناهنده پذیری است حدود دو و هفت دهم درصد افزایش پیدا کرده و به 8.5 درصد رسیده است. این افزایش محدود نگرانیهایی را در افکار عمومی و بخصوص مطبوعات سوئد دامن زد و این سئوال را مطرح آیا که آیا دموکراتهای سوئدی با تبدیل شدن به سومین حزب بزرگ کشور به یک عامل قدرت در فضای سیاسی تبدیل خواهند شد؟
برای پاسخ به این سئوال نخست باید دید چه عواملی در افزایش میزان محبوبیت این حزب تاثیر گذار بودهاند و سپس به راههای مقابله با این حزب، که در صورت موفقیت میتواند تهدیدی علیه ساختار سیاسی و دستاوردهای نظام دموکراتیک در سوئد باشد، پرداخت.
افزایش حمایت از حزب دموکراتهای سوئدی در نظرسنجیها میتواند به چند عامل مربوط باشد. یکی از این عوامل اصولا سکون و عدم جنب و جوشی است که فضای سیاسی کشور معمولا در سال میانی بین دو انتخابات عمومی در آن قرار میگیرد. احزاب سیاسی معمولا در سال منتهی به انتخابات در کارزار سیاسی وارد میشوند. در خلاء سیاسی ناشی از عدم تحرک احزاب اصلی معمولا فضا برای احزاب حاشیهای که عمدتا بر طبل اعتراض و مخالفت خوانی میکوبند باز میشود.
عامل دوم این است که دو نیروی اصلی در سیاست سوئد (حزب دستی مودرات و حزب سوسیال دموکرات) چند سالی است که به یکدیگر نزدیک شدهاند و بازی سیاسی در میانه محور مختصات سیاسی جریان دارد. این وضعیت فضای سیاسی را از تب و تاب انداخته است. ائتلاف دولت دست راستی در مجموع بر اوضاع مسلط است. اقتصاد سوئد در وضعیت مطلوبی قرار دارد، از کسری بودجه خبری نیست و دولت توانسته است در در دورهای که رکود اقتصادی گریبان اقتصاد کشورهای عضو اتحادیه را گرفته است سوئد را از این مهلکه در امان نگه دارد. علاوه بر این حزب مودرات که اصلیترین حزب تشکیل دهنده دولت است طی هفتههای اخیر توانسته است با موفقیت در برابر زورآزمایی حزب سوسیال دموکرات ایستادگی کند و مانور سیاسی سوسیال دموکراتها را تا حدودی خنثی کند. حزب سوسیال دموکرات تحت رهبری استفان لووین که به داشتن مواضع عمل گرایانه مشهور است، با ارائه یک برنامه سیاسی رفاه- محور از جمله ایجاد اشتغال و افزایش امکان برای ورود مجدد بیکاران به بازار کار و نیز سرمایه گذاری برای گسترش دورههای آموزشی برای نیروی کار و مواردی از این نوع، دست به یک زورآزمایی و به چالش کشیدن اقتدار دولت دست راستی زده بود. مودراتهای سوئد در برابر این ابتکار تقریبا تمامی موارد و راه حلهای مطرح شده توسط سوسیال دموکراتها را در برنامه سیاسی و بودجه سال آینده خود گنجاندند و به این طریق اصلیترین حزب اپوزیسیون را خلع سلاح کردند.
این شگرد حزب مودرات نتیجه رویکر جدید دست راستیهای سوئد است. پس از نزدیک به یک قرن تاکید بر برنامه لیبرالی که پایه اصلی آن کاهش مالیاتها و تاکید بر دولت کوچکتر بود اینک با رهبری راینفلت جوان مودراتها سیاست سنتی خود را کنار گذاشتهاند و با پذیرش نظام رفاهی سوئد به عنوان یک واقعیت موجود در مقام آن برآمده بودند که مدیریت این سیستم را در دست بگیرند. استراتژی آنها این است که در یک روند تدریجی با ایجاد تغییرات محدود و گام به گام میزان سخاوتمندی در سیستم رفاهی را کاهش دهند و با این اقدام سیستم رفاهی سوئد را به سیستمهای رفاهی در اروپای مرکزی نزدیکتر کنند. این اقدام مودراتها که عملا به معنی تلاش در جهت خلع سلاح حزب اصلی رقیب است منجر به آن شده است تا نارضایتیهای اجتماعی از طریق احزابی که اصولا هسته اصلی سیاستهای آنها را طرح نارضایتیهای اجتماعی تشکیل میدهد پیگیری شود.
عامل سوم، سادگی و روشن بودن سیاستها و استدلالهایی است که توسط حزب دموکراتهای سوئدی طرح میشود. این حزب سال هاست که علت همه دشواریها در سوئد را سخاوتمند بودن سیاست مهاجرپذیری کشور میداند. بخش بزرگی از بیکاران در سوئد را مهاجرین تشکیل میدهند و تامین کمک هزینه بیکاری و کمک هزینههای اجتماعی که به پناهجویان پرداخت میشود توسط این حزب برجسته میشود. این حزب همچنین هزینه بالای پناهنده پذیری را دلیل کاهش بودجه در سایر بخشها خدماتی و رفاهی میداند.
عامل چهارم، البته به رهبری و تشکیلات این حزب باز میگردد که طی سالهای اخیر نمایش قابل قبولی را در نحوه حضور در عرصه سیاسی داشته است. رهبر جوان این حزب در مناظرهها و مصاحبهها تلاش کرده است تا استانداردهای رفتاری که در فرهنگ سوئد پذیرفته است را رعایت کند و همواره تلاش کرده است که مستدل و منطقی سخن بگوید. وی همچنین در برخورد با چهرهها و جناحهای افراطی در داخل حزب که به صراحت گفتههای نژادپرستانه را ابراز کردهاند مرزبندی کرده و حتی در مواردی آنها را از حزب کنار گذاشته است. این نحوه برخورد موجب شده است که اعتماد افکار عمومی سوئد به قابلیتهای اجتماعی و سیاسی وی افزایش یابد.
با وجود این، نباید محبوبیت دو تا سه درصدی حزب دموکراتهای سوئدی در افکار عمومی را نشانهای از رشد اقتدار یا گسترش و تحکیم پایگاه اجتماعی آن دانست. آنچه اما در رفتار سیاسی دموکراتهای سوئدی تامل برانگیز است و میتواند جای نگرانی داشته باشد این است که آنها در حال خارج شدن از دائره محدود مخالفت خوانی با سیاست پناهنده پذیری و وارد شدن و اعلام مخالفت در عرصههای جدید سیاسی هستند. اعلام مخالفت با برنامههای رفاهی در عرصههایی نظیر وضعیت سالمندان و ارائه پیشنهادی برای کاهش مالیات سالمندان، بهبود وضعیت رفاهی بیکاران و نیز اعتراض نسبت به نارساییهای موجود در عرصه خدمان اجتماعی و درمانی از دیگر حوزههایی است که این حزب به تازگی در آنها وارد شده است. حوزههایی که بطور تاریخی در حیطه فعالیت حزب سوسیال دموکرات، حزب چپ و یا سبزها بوده است. اگر افکار عمومی سوئد مجذوب گفتمان رفاهی دموکراتهای سوئدی بشود آنگاه میشود از نهادینه شدن آن به عنوان یک حزب مسئول و تمام عیار سخن به میان آورد و نسبت به افزایش محبوبیت آن نگران شد.
اشتباه بزرگ احزاب بزرگ، بویژه دولت دست راستی، در این است که عدم کاستیهای خود در حل مشکل اشتغال را که عامل اصلی بیکاری گسترده در میان گروههای مهاجر تازه وارد است نمیپذیرنند. در صورت پذیرش این ضعف حزب دموکراتهای سوئدی بهانهای برای انداختن گناه بیکاری به گردن مهاجرین تازه وارد نخواهند یافت. پذیرش این کاستی از اقبال عمومی نسبت به دولت و احزاب قدیمی کم نمیکند بلکه نشانگر مسئولیت پذیری آنها در برابر ضعفها و اشتباهاتشان خواهد بود.
اشتباه بزرگ دیگر دولت دست راستی و احزاب اپوزیسیون در این است که دموکراتهای سوئدی را وادار نمیکنند تا برنامه عملی خود را برای افزایش میزان اشتغال در جامعه ارائه کنند. ابراز نارضایتی و انداختن گناهان بر گردن احزاب مسئول که مدیریت جامعه را برعهده دارند کار آسانی است. مشکل آنجایی خواهد بود که یک حزب سیاسی ناگزیر شود که راه حلهای عملی و مسئولانه برای مشکلات واقعی ارائه کند. یکی از مشکلات بزرگ اقتصادهای پیشرفته ایجاد موقعیتهای شغلی جدید در شرایطی است که شرکتهای بزرگ در حال بالابردن راندمان از طریق انتقال تولیدات خود به کشورهایی با دستمزدهای ارزان هستند. حزب دموکراتهای سوئدی برای حل این مشکل چه راه حلی دارد؟
دموکراتهای سوئدی مدتی است که در پارلمان و در فضای سیاسی سوئد حضور داشته و حالا وقت آن رسیده است که بجای متمرکز شدن سیاست پناهنده پذیری در حوزه دیگر سیاست نیز به چالش کشیده شود. تنها در چنین صورتی است که ناتوانیها و سطحی نگری آن برای افکار عمومی روشن خواهد شد. احزاب مسئول و باسابقه سوئد در به چالش کشیدن این حزب چندان پیگیر نبودهاند. تصور آنها این بوده است که این حزب همانند حزب بیگانه ستیز دموکراسی نو، که در اوایل دهه نود میلادی از هیچ سربرآورد و تنها یک دوره در پارلمان باقی ماند، دیر یا زود در گرداب اختلافات داخلی گرفتار و به حاشیه رانده خواهد شد. رهبری دموکراتهای سوئدی اما رویه دیگری درپیش گرفتهاند و قصد دارند که با حفظ انسجام درونی بر نوار مخالفت خوانی و بازتاب دادن نارضایتیها از طریق مقصر دانستن مهاجرین و سیاست پناهنده پذیری ادامه دهد. اگر اقدامی برای خلع سلاح این حزب صورت نگیرد این احتمال وجود دارد که محبوبیت نسبی آن در نظرسنجیها تا روز انتخابات نیز دوام یابد!
علی حاجی قاسمی
برگرفته از: پرس ایران persiran.se