حالا دیگه علاوه بر قاچاق کالا، قاچاق میّت هم در ایران رواج یافته و برای مثال مردم در کرج مرده هایشان را قاچاقی دفن می کنند!!
خبرگزاری مهر در تاریخ چهارم آبان طی مقاله ای همراه با عکس در مورد قبرستانهای غیر مجاز نوشته است «… معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار البرز در این خصوص، اظهار داشت: علاوه بر قاچاق کالا باید قاچاق میت نیز مورد توجه قرار گیرد»
اینطور که معلوم است دیگر مردن هم در ایران کار آسانی نیست و خدا کند هیچکس نمیرد چونکه بازمانده ها بی برو برگرد خانه خراب خواهند شد و بایستی اول یه دل سیری گریه کنند بخاطر هزینه کمرشکن کفن و دفن متوفی.
مدیرعامل سازمان آرامستان های شهرداری کرج می گوید« بطور کلی 20 آرامستان در کرج وجود دارد. از این تعداد هفت آرامستان مجاز و 13 مورد غیر مجاز است». وی افزود«در آرامستان 400 دستگاه حدود 20 میت به صورت غیر مجاز و غیر بهداشتی دفن شده اند که حداقل 50 میلیون تومان برای دفن این افراد دریافت شده است»
هزینه خاکسپاری قاچاق که اینقدر باشد پس غیر قاچاقش چقدر آب میخورد؟
البته اسکله های غیر مجاز واردات کالا در بنادر را بسیار شنیده بودیم. یا بالفرض خروج غیر مجاز از کشور و یا نوشیدن یه چیزهایی که غیر مجازند اما به وفور گیر میاد! منتهای مراتب، قبرستان یا بقول مسئول بالا «آرامستان» -که فارسی و دلپذیر هم هست- بصورت غیر مجاز و قاچاق میت!؟ والا دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ… ما که هرگز نشنیده بودیم.
وقتی از خواندن مقاله فارغ شدم همین جوری بخودم گفتم: فلانی! فرض کن همین الساعه چشم باز کردی و دیدی در شهرستان خوش آب و هوای کرج زندگی می کنی و پیکانت پراید شده و فیلترشکن و دیش و غیره ات هم روبراه. و باز فرض کن که یه مادربزرگی هم داری که از بین همه برادرها بیخ ریش تو مانده و باید جورش را بکشی. و یکروز حدود بعدازظهر مادربزرگ دیگه سرش را از روی بالش بلند نکرد و از دار دنیا رفت. آنوقت توی این بازار سیاه قبر میخوای چکار کنی؟
بخودم جواب دادم: خوب معلوم است چکار میکنم. باید بفکر خاک سپردنش باشم دیگه، مادربزرگ که عمر خودش را کرده بود و مرگش مرگ مفاجا نیست که بخواهیم علم و کتل راه بیندازیم. اما یکمرتبه به مصیب اصلی یعنی کفن و دفن او که فکر کردم برق از کله ام پرید! حتی اگر بخواهیم غیرمجاز و مثلا در آرامستان 400 دستگاه کرج دفنش کنیم، طبق فرمایش مدیرعامل سازمان آرامستان های شهرداری کرج، بگو 50 میلیون تقسیم بر 20 میت، میشود به عبارت دو میلیون و پانصد هزارتومن بابت هزینه کف و دفن مادربزرگ به نرخ روز. تازه این قیمت قاچاقی و طبق گفته مسئول بالا، غیر بهداشتی آن است. وای برما اگر خواسته باشیم مادربزرگ را با قیمت دولتی و بصورت مجاز بخاک بسپاریم.
از دست و زبان که برآید..؟ خدا خیرت بدهد مادربزرگ فرضی! آخه توی این اوضاع چه وقت مردنت بود؟
البته این جریان «غیر بهداشتی» خاک کردن که مدیرعامل به آن اشاره میکند خیلی هم واضح نیست که یعنی چه. آیا مثلا طرف را نمی شویند و همین طور دیمی می پیچند لای کفن و می کنند زیر خاک؟
اما اگر مادر بزرگ فرضی من واقعا مرده باشد و من ساکن کرج باشم و زمان هم زمان حال، تنها یک کار میشود کرد و آن اینکه اول از هرچیز برادرها را خبر کنم که خودشان را برسانند. بعد که همه آمدند به چاره اندیشی می پردازیم، جمع و تفریق می کنیم. خاکسپاری قاچاق غیر بهداشتی مناسب جیب ما و حال و احوال مادربزرگ است یا غیرقاچاق و بهداشتی؟ بعد صبر میکنیم تا شب بشود. حالا تصمیم مان را گرفته ایم. مینی بوسی را آماده می کنیم که مادربزرگ تویش بخوابانیم و آخرهای شب بی سر و صدا و با احیتاط به طرف یکی از 13 آرامستان غیر مجاز کرج حرکت میکنیم. بعد همان دور و برها می پلکیم تا یه «قاچاقچی میت» خودش بیاید سراغمان – مثل اینها که طرفای چهارراه استانبول و میدان فردوسی تهران دلار قاچاق میفروشند و مشتری را از همان دور تشخیص میدهند- خلاصه یه ذره که ما خاطر جمع بشویم طرف مامور نیست و یه خورده که او باورش بشود اهل معامله ایم، می آید توی مینی بوس و همانجا معامله را جنگی جوش میدهیم.
پول نقد را که بگیرد حتما بعدش موبایل را درمیآورد و به کس یا کسانی میگوید بیایند و میت را تحویل بگیرند. بعد که مادر بزرگ را گرفتند و رفتند، ما دیگه توی اون تاریکی شب کاری نداریم. فقط میماند نشانی محل قبر که قاچاقچی خودش بعدا تماس می گیرد. برمیگردیم خانه و نقشه می ریزیم که مجلس ختم و بقیه کارها چطور باشد.
البته اینها را فقط فرض کرده بودم. یعنی گفتم که اگر …
محمد حسین زاده