غروب یک روز پائیزی که منواکسید هوای پایتخت انسان را به کوچه پس کوچه های مالامال از گاز گوگرد زادگاه می برد، یکی از دوستان عزیز و قدیمی یادی از «سمینار مسجدسلیمان بدون نفت» که نزدیک به دو دهه پیش برگزار شد را به میان آورد. سمیناری که از مفید بودن یا نبودن نفت برای ولایتمان می پرسید! بودن یا نبودن! مسئله اینست!؟ و این یادداشت پاسخ به پرسش فلسفی آن دوست است:
چه بخواهیم و چه نخواهیم، ایران کشوری است که جهانیان آنرا بنام نفت می شناسند و «دره خرسون» ما آغاز نفتی شدن ایران است یکصد و چند سال است که از مسجد سلیمان و ایران نفت تولید می شود و در این یکصد و چند سال گذشته اتفاق و رویدادی را نمی توانیم بیابیم که به نوعی با نفت ارتباط نداشته باشد! در چنین شرایطی تصور این نکته که با انکار نفتی بودن مسجد سلیمان بتوانیم نسخه جدیدی برای این شهر بپیچیم، تصوری غیر اجرایی بنظر می رسد! همه می دانیم که راجع به چه شهر و با چه شرایطی صحبت می کنیم. سابقه درخشان گذشته، دوران فترت میانه تاریخ مسجد سلیمان و انسان امروز این شهر چنان با فراز و فرود تولید نفت از آن عجین است که اگر قرار بود مسجد سلیمان بدون نفت به نتیجه ای برسد، تا به حال رسیده بود! نبض حیات مسجد سلیمان بسته به فشار سنج ولهد(wellhead) چاه های نفت «بی بیان» و «تل بزان» و زیلایی و مناطق نفتخیز همجوار است و چرخش متأثر از نفت در زندگی عامه همشهریان قابل مشاهده.
رویکرد جدید وزارت نفت به عمران مناطق نفت خیز که در دوران دولت جدید به مناطق محروم تعمیم داده شد و هزینه هایی که توسط نفت در اکثر مناطق محروم انجام می گردد قابل کتمان نیست. نیروهای پیمانکاری و پیمانی و قراردادی و مدت معین شاغل در نفت در شهر مسجد سلیمان در کنار بازاریانی که هنوز بهترین خریدارانشان خانواده های کارکنان نفت هستند و سایر افراد و خانواده هایی که بی واسطه یا با واسطه از مواهب نفت برخوردار هستند بهترین شاهد بی نیازی به توهم نجات مسجد سلیمان بدون نفت است!
بدیهی است که نفت ثروتی ملی است و همه ملت صاحب و مالک آن هستند و از جهت ارائه خدمات منتهی وجود ندارد. اما خانواده کارگران زحمتکش فعال در بخش های مرتبط با نفت که درآمد و معاش خود را از دستمزد زحمتی که در نفت می کشند تأمین می نمایند، شاهدی هستند از بدون نفت بر سر سفره مردم!
مشکلات اجرایی، ناهماهنگی های احتمالی و مشکلات که در بحث معیشت و امکانات رفاهی و زندگی مردم ایران و از جمله مسجد سلیمان وجود دارد مواردی است که در عملیات اجرایی گریز ناپذیرند، اما این امر به معنای نامطلوب بودن اقدامات بعمل آمده نبوده و نیست!
علاوه بر بعد اقتصادی نشاط و روحیه اجتماعی متأثر از حضور نفت در مسجد سلیمان نیز قابل کتمان نیست. بهترین شاهد این ادعا حضور تیم نفت مسجد سلیمان در عرصه فوتبال است که خاطرات دارایی و تاج و شاهین و نفتون را در اذهان تداعی می کند!
کوتاه سخن اینکه وجود نفت در مسجد سلیمان امروز منشاء خیرات است و تا زمانی که بخشی از درآمد این شهر نفتی به عمران و آبادانی آن اختصاصی می یابد، باید خداوند را از جهت این نعمت ازشمند سپاسگذار بود. بدون شک نفتی بودن مسجد سلیمان منافاتی با سرمایه گذاری در سایر زمینه های اقتصادی نداشته بلکه یاری گر آن نیز هست.
یکی از مباحث مطرح شده در سمینار یاد شده توجه به بحث گردشگری بود و باید توجه داشته باشیم وجود تأسیسات نفتی در مسجد سلیمان چنانچه بارها آمده است می تواند راهکار خوبی برای سرمایه گذاری در مقوله گردشگری صنعتی باشد. سایر موارد نیز منافاتی با حضور نفت ندارند و نیاز نیست برای سرمایه گذاری در آنها منتظر بمانیم تا مسجد سلیمان بدون نفت شود!
مشکل مسجد سلیمان هر چه باشد، نفتی بودن این شهر نیست. اگر ممکن بود که سمیناری تحت عنوان مسجد سلیمان بدون نفاق! مسجد سلیمان بدون جهل! مسجد سلیمان بدون نخبه کشی یا عامیانه تر مسجد سلیمان بدون زیر آب زنی!!؟ برگزار می شد و راه هایی برای اتحاد بیشتر، دوری کردن از تهمت و افترا بستن به همشهریان یکرنگی و برادری واقعی و به دور ریختن بخل و حسد و دورویی و تزویر بررسی میشد نتایج حاصله می توانست اجرایی تر و کاربردی تر باشد!
مسجدسلیمان بدون نفت، کارون بی آب است و کُنار بی پَر و پیر بی مُنجز! دعا کنیم دعا کنیم که فسیل دایناسورها و فیتوپلانکتونها در اعماق مسجد سلیمان بیشتر از آن باشد که روزی نفت تمام شود که آن هنگام مسجد سلیمان جایی خواهد بود شبیه «نفت سفید» و «عنبل» و مردمی که بیش از تعداد امروزی شان آواره اینجا و آنجا، به M.I.S پشت شیشه ماشین شان دلخوشند.
فرشید خدادادیان
برگرفته از: پایگاه خبری شوشان