شبی از رادیو پیام مصاحبهای با استاد “کامبیز روشنروان” در خصوص سمفونی فلکالافلاک انجام میشد، همانگونه که میدانیم این سمفونی بر اساس نغمههای لری ساخته شده و ترانههای دیار مادری ما الهام بخش استاد در ساختن این اثر بوده است.
در آن شب جناب کاکاوند مجری و نویسنده کاربلد رادیو از استاد روشنروان پرسید به چه علت در سمفونی فلکالافلاک موسیقی لری دست مایه قرار گرفت و جه توانهای در موسیقی لری بود. موسیقیدان بزرگ کشورمان قریب به مضمون پاسخ داد: «همیشه وقتی از خرمآباد عبور میکردم، در مقابل قلعهی فلکالافلاک می ایستادم احساس میکردم تمام شکوه و عظمت ایرانی در این قلعه وجود دارد و موسیقی لری نیز توانهای زیادی دارد که این شکوه و عظمت را میتوان در آن دید» وی در بخش دیگری با اذعان به اینکه موسیقی لری میتواند جهانی باشد توضیح داد: «من سمفونی فلکالافلاک را با همراهی ارکستر فیلارمونیک لندن در اروپا اجرا کردم»
نگارنده بر این اعتقاد است که که اجرای این سمفونی با ارکستر فیلارمونیک لندن در سطح اروپا خود دلیلی بر تواناییهای موسیقی لرستان است، هر چند گوناگونی گویشها و تنوع خردهفرهنگها را داریم، اما موسیقی میتواند به عنوان زبان مشترک و عامل وحدت فرهنگی در بین ما نقش مهمی ایفا کند. کیست که از شنیدن نوای «هئلاؤ هئلاؤ» به سرخوشی نرسد و کدام طبع میتواند با «بزران» به اوج طراوت نرسد. همه نواهای موسیقی در لرستان زیبا و لطیف است و روح را مینوازد، چنانکه نوای خوش آبشارهای این نقطه از ایران بزرگ دلبر و روح نواز است.
بدون شک توانایی موسیقی لرستان در حدی است که اگر توسط محققین و پژوهشگران ژرفنگر مورد کنکاش قرار گیرد خواهد توانست پشتوانهای غنی برای فرهنگ و موسیقیایی کشورمان تأمین کند.
به یاد داریم در دههی 50 با دریافتن روح اصیل موسیقی لری دریچه های آشنایی برای ایرانیان و بلکه جهانیان با لرستان گشوده شد. وقتی برای اولین بار از طریق صفحهی گرامافون مرحوم حشمت رشیدی با صدای جاودانه خود “دایه دایه” را به عالم هنر تقدیم کرد و رضا سقایی از همان طریق «حالوئ گنم خرئ» را با صدای زلال و شفاف اجرا نمود همهی نظرها به طرف لرستان معطوف شد. به یاد داریم که در آن زمان از رادیو ایران به کرات از موسیقی لری یاد و آنرا پخش مینمود.
در همان سالها شاهد ظهور امامقلی امامی بودیم پیرمردی از دیار طرهان که تنبور را جادوگرانه و مسحور کننده مینواخت. وقتی امامقلی امامی در تالار رودکی تهران زخمهی ناخن بر تنبور مینواخت موی بر پیکر هر ایرانی سیخ میشد.
و همچنین بود اوج این هنرنماییها در اجرای ترانه جاودنه «زندگی» که در آن سالها توسط رضا سقایی اجرا شد وهمه را متوجه پتانسیل نهفته در موسیقی لرستان کرد. ترانه زندگی به عنوان یک کار ماندگار در برنامه گلها توسط عبدالوهاب شهیدی نیز خوانده میشد و دیگر کسی نمیتوانست اوج شکوهمندی هنر لرستان را انکار کند و این اتفاقات باعث شد تا جامعهی هنری در برابر این پدیدهی شگرف به رسم احترام کلاه احترام از سر بردارد.
عشق، عرفان، زندگی تلاش برای ماندن، امید، حماسه، شور و وحدت و تحرک و پویایی درونمایهی موسیقی لرستان را تشکیل میدهد.
منبع: نشریه لور www.loor.ir