مشکل کار اینجاست که هر کدام از این آقایان، مازیار اشرفیان بناب و دیگران (گزارش دانشگاه پورت موس انگلیس) به شناخت فیل در اتاق تاریک پرداخته اند! یکی صرفا بر اساس آزمایش ژنتیک نظر می دهد آریایی با مهاجرت وارد ایران نشده از ایران به جاهای دیگر رفته!!! یکی هم حرف نادرست و سوء استفاده ی هیتلر را به کل مطلب تعمیم می دهد! آقای بناب محقق علم ژنتیک است اما زبانشناس و مورخ و محقق تاریخ و شرق شناس نیست. یعنی نگاهی همه جانبه به قضیه نداشته تا از یافته ها تحلیل درستی داشته باشد.
واژه ی آریا از ابتدا کاربرد نژادی قومی داشته اما مطلب قدری پیچیده است من سعی می کنم کوتاه نظر خودم رو بیان کنم.
اول این که ما باید بین اقوام آریایی و اقوام هندو اروپایی تمایز قایل بشیم. طبق مدارک موجود زبانشناسی و تاریخی، که در وداها و منابع سنسکریت از دوره ی باستان و اوستا و مورخان یونان باستان برجای مانده و ثابت شده است، اقوام آریایی بخشی از اقوام هندو اروپایی بودند که خود را به این نام یعنی آریایی نامیده بودند و در میان ملل دیگر هم به این نام مشهور بودند. یعنی از نظر نژادی و زبانی با اقوام هندواروپایی از یک ریشه و زیرمجموعه ی ایشان محسوب می شدند. اگر این گونه نیست و آریایی با مهاجرت وارد ایران نشده بلکه از ایران به جاهای دیگر رفته پس چرا در اروپا زبان های اقوام اروپایی با ایران و هند ریشه ی مشترک دارد اما ژنتیک ایرانی آقای بناب آنجا پیدا نشده؟؟؟؟ آریاها شامل هندیان و اقوام ایرانی و احتمالا بخشی از طبقه ی حاکمه ی مردمان میتانی و هوری مهاجر به غرب آسیا بودند که خدایان آریایی مثل میترا و ایندرا در میان ایشان پرستیده می شد. بنا براین بله ژرمن ها را آریایی نامیدن سوء استفاده و تحریف تاریخی توسط ایادی هیتلر و نژادپرستان نازی بوده، یعنی ژرمن ها و انگلو ساکسون ها و اسلاو ها و یونانی ها و … با آریاها همه زمانی دارای ریشه ی مشترک قومی بوده اند و با مهاحرت به نقاط مختلف اروپا پراکنده شدند.
در وداها به این مهاجرت اقوام آریایی به سرزمین هند مستقیما اشاره شده و خصوصیات آریاها که دارای پوست سپید و روشن بودند و مردمان بومی هند دراویدها که دارای پوست تیره و موی مجعد هستند بیان شده، در اوستا نیز به کرات واژه ی “اریانام ویجه” به معنی تحت الفظی “بیضه ی آریاییان” یا سرزمین اصلی آریاییان که متون اوستایی و پهلوی چنین توصیفش می کنند که دو ماه در آن تابستان بود و ده ماه زمستان (یعنی محل آریاییان در شمال و خارج فلات ایران بوده نه در فلات ایران) بارها اشاره شده و واژه های “اریانام دخیونام” یعنی سرزمین های آریایی =ملک طلق آریاییان، که دارای مراتع وسیع و خرم بوده و ایزد میترا با ده هزار چشم آن را برای احشام و مردم آریایی مراقبت می کرده، مخصوصا در مهریشت اوستا بارها و بارها ذکر شده.
در کتیبه ی بیستون داریوش زبان پارسی باستان “آریایی” نامیده شده، به گفته ی هرودوت یکی از هفت قوم اتحادیه ماد، “اریو -زنتو” (= آریا-زند یعنی “قبیله ی آریایی”) نامیده می شده است. بنا به اسناد به جای مانده از مورخان باستان، سکاها و سارماتها و آلان ها (=آریان ها) که با پارس ها و مادها و پارت ها و سغدیان و دیگر اقوام ایرانی، زبان، فرهنگ و اسطوره هایی مشترک داشتند و اصلی از یک ریشه و قوم که در سرزمین های اصلی آریاییان یعنی در شمال باقی مانده بودند، خود را آریایی نامیده و دارای موهای بور، قدی بلند و چشمانی روشن بودند.
مدارک باستانشناسی ورود اسب را در نیمه ی دوم هزاره ی دوم قبل از میلاد در فلات ایران و سپس تجارت آن را به بین النهرین تایید می کند و تغییراتی که نشان از ورود اقوامی تازه وارد می دهد! تا پیش از آن اسب در فلات ایران و جلگه های بین النهرین وجود نداشته و بعدها اسبان مادی (نسایی) شهرت جهانی در دوران باستان کسب می کنند.
یعنی هزار و یک دلیل متقن تاریخی، زبانشناسی و حتی باستانشناسی هست که مهاجرت اقوام آریایی را که با اسلاوها و اقوام اروپایی زبان و ریشه ای مشترک داشتند، به شبه قاره ی هند و فلات ایران ثابت می کند و نه برعکس آن را!
اما پس این اختلاف ژنتیک چه چیز را نشان می دهد؟ چرا مردم امروزی ایران به قول آقای بناب خصوصیات ژنتیکی بومیان فلات ایران را نشان می دهند و نه مردمان آسیای مرکزی امروز یا اروپا را؟ جواب بسیار ساده است و کسی که راجع به گرگور مندل و آزمایشهایش راجع به ژن های غالب و مغلوب در کتاب علوم تجربی در مدرسه چیزی یادش باشد شاید جواب را گرفته باشد! همین امروز هم در روسیه و اروپای شرقی سیاه پوست هایی که با همسر روس سفید پوست ازدواج کرده اند و صاحب فرزند شده اند در همین نسل اول فرزندانشان در بیش از 80 درصد موارد خصوصیات چهره و اندام و رنگ پوست تیره یا سیاه را نشان می دهند نه سفید را! گاهی ممکن است رنگ پوست کمی روشن تر از والد سیاه باشد اما شکل اندام و بینی پهن و چهره و موی فرفری تیره همان است! عرب ها و خاورمیانه ای ها همینطور فرزندانشان بیشتر شبیه و رنگ خودشان می شود تا شریک اروپایی یا اسلاوشان!
بنابراین تعجبی ندارد که پارس هایی را که در 2500 سال پیش حکومت تشکیل دادند و چند قرن بوده که در جنوب ایران و عیلام و انشان مستقر شده بودند و در این چند قرن با مردم فلات ایران مراوده داشتند در نقش برجسته ها دارای ویژگی های مردم بومی یعنی موی فرفری و اندام و چهره ای نه چندان متفاوت ببینیم! یعنی این اختلاط نژادی و غالب شدن ژن های تیره و دراویدی ساکن فلات ایران بر اقوام مهاجم آریایی در همان دوران باستان انجام شده نمود پیدا کرده بوده! که زنان مردم مغلوب حین جنگ تصاحب شده یا در همزیستی و مسالمت کنار یکدیگر زندگی و ازدواج کرده و اقوام فلات ایران بندریج داخل اقوام آریایی می شدند و به زبان و عادات اقوام پیروز در می آمدند اما ژن های غالب ایشان که قوم مغلوب بودند بر ژن های مغلوب قوم غالب برتری پیدا می کرد/
حال آن که آلان ها (=آریان ها) در قفقاز و جنوب روسیه که ایرانی زبان بودند به شهادت مورخین یونانی و گورهای کشف شده در اوکراین و روسیه مردمی قدبلند با موها و چشمانی روشن بودند. حتی تیره ای از ایشان روکسالان یعنی روشن-آریان =آریاهای سپید نام داشتند (گویا اختلاط نژادی کمتری با دیگر اقوام داشته و سپیدتر مانده بودند) در شرق نیز هپتالان (=هپته-آریه= هفت-آریا) که به هون های سفید معروف بودند در واقع هون و از نژاد زرد نبودند بلکه از سکاهای شرق و ایرانی زبان بودند.
نکته ی دیگر که آقای بناب در تخقیقات خود آن را مسکوت گذاشته و اشاره نکرده تفاوت ژنتیکی زرتشتیان ما با مردم دیگر ایران است
چون زرتشتیان ایران و پارسیان هند خارج از خود با کسی ازدواج نمی کنند و کسی را که پدر و مادرش جد اندر جد زرتشتی نبوده به دین خود نپذیرفته و وارد خود نمی کنند. یعنی برای زرتشتی اصیل بودن و ازدواج با زردشتی باید زردشتی زاده باشید. همین مورد نشان می دهد که ورود و اختلاط مجدد اقوام مهاجم دیگر با اقوام ایرانی چه تاثیر مضاف دیگری میان ایرانیان از پایان دوره ی ساسانی تا امروز داشته است.
پس آریا معرف هویت نژادی-قومی-فرهنگی خاصی بوده و اصولا در ایران باستان مالکیت و خون بسیار مهم بوده اما به باور مردمان باستان این خون و نژاد از پدر منتقل می شده و مادر در آن نقشی نداشته اما فی الواقع داشته و دارد و ژن های مغلوب آریایی اسیر ژن های تیره ی غالب کنیزان و مادران و مردمان غیر آریایی فلات ایران یا نژاد زرد در آسیای مرکزی (تاجیکان چشم بادامی) و افغانستان شدند.
در پارسی باستان نام هایی که پسوند “چهر”=تخمه، نژاد داشتند بسیار بکار می رفته. از جمله “آریاچیشه” به تلفظ پارسی باستان که تلفظ مادی آن می شده “آریاچیثره” که معنی اش از تخم و بذر آریایی یا آریانژاد باشد. ایران در فارسی میانه (=پهلوی ساسانی) از کلمه ی جمع “اریانام” ایرانی باستان آمده به معنی آریاها. انیران یعنی غیر آریاها.
فرضیه ی مهاجرت آریاها به فلات ایران و هند دلایل بسیار محکم تاریخی و زبانشناسی دارد!
نوشته: یک کاربر سایت ستین لر
البته این اقای بناب همچین چیزی نگفته یا اگه گفته درستش کرده دوباره در موردش سرچ کنید می بینید
زردهای خونخوار زیادی هستند که با اریاییان دشمنند و سالها کشور ما را با اعراب چپاول کردند
اما اکنون زمان پاک کردن این دشمنان ایران از خاک پاک اریاست
میخوام جواب اقای اریایی رو بدم. من خودم زبانم لریه و لری فیلی صحبت میکنم. من خودم واژه های قدیمی ای رو که در زبان ما و در انگلیسی هم هست یاد داشت کردم . مثل گیلاس = لیوان—بلیز=اتش گداخته —- گریت= صحبت و حالو احوال با کسی کردن— هوووز = این واژه برای مالکیت به کار میره— کراس=لباس زنانه—-سه= نگاه کردن —-در=در و خلاصه من با تحقیقات کمم تونستم واژه های بسیاری رو به دست بیارم که واقعا زیادن. این تحقیقو در زبان فارسی هم کردم و در اون هم بود اما با زبان لری قابل مقایسه نیست تعداد واژه های مشترک قدیمیش با انگلیسی. یعنی لری خیلی بیشتر داره——- اون یک و اما دوم این که مگه نمیگن اریایی ها پوست روشن و قد بلند و چش ابی و موی نرمو خرمایی و …. بودن و مردم بومیه ایران موهای فر و زبرو و پوست تیره داشتن خوب من که نگاه میکنم خودم که خیلی خوشگلم و قد بلندمو موهام خرماییه چشامم ابیه وسفید پوستم جدی میگم و وقتی دوباره نگاه میکنم میبینم میزان لر هایی که این ویزگی ها رو دارن خیلی بیشتر از فارسها هستن . اگه دقت کنی کاملا به این حقیقت پی میبری . واقعا از نظر میانگین خیلی خوشتیپ تر از فارس ها هستیم. میتونی بری شیراز تا ببینی که 90 درصدشون سبزه هستن. و میتونی بیای اینجا و ببینی که50 درصد مثل اوروپایی ها هستن و واقعا شاید 5 در صدشون با اوروپایی ها مو نمیزنن ………با توجه به این دو نکته عزیزم ما از فارسا اریایی تر هستیم .ok ؟ . کسی هم نمیاد غم ما رو بخوره و به نفع ما صحبت کنه .پس بیا خودمون کمی فکر کنیم.ok؟.
یه حرفم با نویسنده دارم . ایا تا بحال غار میر ملاس و هومیان رو توی لرستان دیدی؟
فکر کنم نگاره هاش مال دوازده هزار سال پیشه. بگو خوب . در بین این نگاره ها نقش اسب هم هست. که فک کنم قدیمی ترین نقش اسبه در جهان . اگه تاریخو هم خونده باشی میبینی که چند هزار سال پیش مردم کاسی و ایلامی با فروش اسب به سومری ها و اشوری ها معاش میکردن و معروف بودن به منبع اسب . گفتم بدونی که اسب تازگی ها وارد اینجا نشده. ok؟. و دلایل دیگم هست…… و اما مطلب دیگه هم که میخوام بهت بگم اینه که وحشتناک نزاد پرستی . اخه یعنی چی که غالبو مغلوب راه انداختی و به نژادهای دیگه توهین میکنی .
اهل رومشگان گرامی. رنگ پوست و مو بسته به شرایط اب و هوایی و نوع خوراک هم دارد. در شیراز هزاران سفید پوست هم هستند در ضمن شیرازی ها هم که لر زبانند. لرها هم که شیران ایرانند و اریایی با نژاد هستند
سوال من این است ایا لر ها اریایی هستند یا نه؟
با بسیاری از فرمایشات ایشان موافقم -اما سوال من راجب سرزمین آریایی ها -در همین فلات ایران نقاط سردسیری مانند اطراف زردکوه بختیاری یا شمال غربی ایران هست که تابستان بسیار کوتاهتر از دو ماه است و اکثر ماه های سال حالت سرد زمستانی دارد– پس احتمالا نمی شود گفت منظور اوستا خارج از فلات ایران بوده –(سرزمین اصلی آریاییان که متون اوستایی و پهلوی چنین توصیفش می کنند که دو ماه در آن تابستان بود و ده ماه زمستان (یعنی محل آریاییان در شمال و خارج فلات ایران بوده نه در فلات ایران) )-اسناد و نوشته های تاریخ سوابقی کمتر از 4000 سال دارند -بنابراین بیشتر گفته های دانشمندان حالت نظری دارند و اختلافات زیادی در این گفته ها هست -بیشتر اسناد تاریخی مربوط به دوره هخامنشیان است که آن هم توسط یونانیان نوشته شده و خیلی راجب نژاد ملتها بروشنی صحبت نشده-پس اینکه آریایی ها مردمی بودند که از خارج فلات ایران (سیبری ) دسته ای به هند و دسته ای به اورپا و گروهی هم وارد ایران شدند منطقی به نظر نمی رسد -چونکه با آن امکانات اولیه بشر متصور نیست در آن منطقه سرد که هیچ نبات و موجود زنده ندارد انسانها چگونه زنده و رشد کرده اند -من فکر می کنم منظور از نوشته های اوستا که 10ماه سال زمستان و 2ماه تابستان بوده همین عرفی هست که هم اکنون بین مردم نیز رایج است که مثلا در سرزمینهای سرد سیری بختیاری دیده می شود که تابستان بسیار کوتاهست شاید منظور اوستا همچنین منطقه ای بوده نه سیبری-
به نظر من بین واژه های آریاییان=ایلمایی (عیلامیان)=ایرانیان
نزدیکی زیادی دیده می شود و شاید ریشه این واژه یکی باشد –
من مطلعات مختصری راجب تاریخ داشته ام خواهشمندم راهنمایی بفرمایید آقای محترم (کاربر ستین لر زنده باشی)ممنون سپاس گذارم