زبان پدیدهای منحصر به فرد است که روند تکامل انسان در جامعه توسط آن به نسلهای بعد منتقل میشود. اگر زبان از جامعه انسانی گرفته شود، چرخه اجتماعی از حرکت میایستد. زبان مادری در واقع بنیانی است که اغلب انسانها از لحظهای که اولین نفسها را میکشند، شخصیت خود را بر مبنای آن پایهریزی میکنند. در واقع، زبان چیزی است که در تمام طول حیات با انسان همراه است و میتوان زبان مادری را مکتبی برای احترام به خود، تاریخ و فرهنگ دانست
میدان عمل زبان را نه تنها در ایجاد ارتباط بین انسانها که همچنین در قابلیت ایجاد امکان برای اندیشیدن، شکلگیری شخصیت، ساخت هویت فردی و اجتماعی، ایجاد فرهنگ و در پایان، شکل دهی به مفهوم اجتماع انسانی ِ متحول شده به یک جامعه مشخص باید در نظر گرفت. زبان، پدیدهای متحول و زنده است که همواره در حال بازسازی خویش است. دلیل آن نیز روشن است؛ این پدیده بر بستر وجود زنده انسانی و ارتباطات و گستره عمل اجتماعی، حرکت میکند.
امروزه تعامل اقوام و ملل به شکل بسیار عجیبی گسترش یافته است و این امر موجب تاثیر گذاری بیش از پیش اقوام و ملل بر روی یکدیگر در همه عرصهها شده است .در این خصوص تاثیر زبانها بر یکدیگر برای بعضی از اقوام و ملل به فرصت و برای برخی دیگر به تهدیدی جدی تبدیل گشته است. ملی گرایی افراطی و جهانی شدن را میتوان در عصر حاضر مهمترین عوامل محرک همگرایی زبانی و عدم تکثر گرایی زبانی دانست (برتون ،ترجمه فکوهی،1380؛فیشمن، 1982،نقل از مسکینی ،1390). ملی گرایی افراطی و جهانی شدن را میتوان در دسته عوامل برون قومی موثر بر زبان قلمداد کرد. برخی از زبانها به دلیل برخورداری از عوامل رشد زبان که بیشتر درون قومی است دارای فرصت و برخی دیگر به دلیل عدم برخورداری از این عوامل مورد تهدید روز افزون و خطر از دور خارج شدن هستند.به نظر می رسد زبان لُری در زمره زبانهای دسته دوم یعنی زبانهای مورد تهدید قرار میگیرد.
سه عامل اصلی میزان رشد مدنیت، سطح رشد کاربران و اراده سیاسی اجتماعی کاربران و آگاهی ایشان بر نقش حفظ و گسترش زبان در حفظ ارزشهای هویتی، عوامل اصلی رشد و گسترش یک زبان هستند و ظرفیتهای بیانی هر زبان، رابطه مستقیم با این سه عامل داشته و از آن پیروی میکند.
در مورد میزان رشد مدنیت باید گفت که گسترش و سطح پیچیدگی رابطه اقتصادی، علمی، فرهنگی و…به طور مستقیم زبان را تحت تأثیر قرار میدهد و آن را پیچیده و کامل میکند. این سطح پیشرفت، سطح اندیشه ورزی را نیز به دنبال خود دارد و متقابلا، ارتقای سطح اندیشه ورزی منجر به تکامل روابط انسانی و ارتقای سطح دانش اجتماعی و علوم در عرصههای گوناگون میشود. از دیدگاه نظری، ظرفیت بیانی تقریبا همه زبانها، در بیان عاطفی و حالات انسانی، یکسان است. هر چند در شکل بیان، طبیعتا با توجه به شکل گیری روابط نو، ممکن است برخی نسبت به برخی دیگر از عمق بیشتر برخوردار باشند، اما این قضیه (ظرفیت بیانی) در حوزه علوم، صادق نیست! دلیل آن هم وجود رابطه مستقیم و تأثیرگذار بین وجود معرفت علمی و سطح بیان این معرفت (زبان) می باشد که در دگردیسی مدنی، همواره در حال روی دادن است.
درک این نکته بسیار مهم است، چرا که بدون دریافتن این رابطه، قادر به درک یکی از مهمترین علل پسرفت زبانهای گوناگون و یا نابودی آنها نخواهیم بود. اگر دقت کنیم، درخواهیم یافت که بیشتر زبانهایی که به تدریج از بین رفتهاند، سطح تکامل آنها محدود به گویش بوده است و برخی دیگر نیز که دارای زبان نوشتار بودهاند، به دلیل ناهماهنگی بین بستر رشد زبان (جامعه) با سطح عمومی تکامل علوم و مدنیت، به تدریج عقب نشسته، کمتر به کار گرفته شده و زمانی که دیگر توان پاسخ به نیازهای روز را نداشتهاند، از دور خارج شدهاند.
یکی از عوامل دیگر رشد زبان، سطح رشد کاربران آن است. به بیان دیگر، رشد زبان، رابطه مستقیمی دارد با سطح رشد علمی و معرفتی و اجتماعی افرادی که از یک زبان خاص استفاده میکنند؛ بنابراین، شمار افراد باسواد یک جامعه، میزان سواد ایشان، سطح استفاده از رسانههای جمعی و همچنین، آزادی فضای کاربری زبان، از جمله مؤلفههایی هستند که در تکامل یک زبان نقش بازی میکنند.
عامل مهم دیگر رشد زبان، ترکیبی از اراده سیاسی، اراده اجتماعی کاربران و همچنین آگاهی بر ارزشهای هویتی، حفظ و گسترش زبان است. باید دقت شود که توجه همزمان به ابعاد گوناگون و عوامل سه گانه مدنیت، رشد کاربران و اراده و وقوف بر قضیه توجه به حفظ و گسترش زبان، میتواند به حفظ و گسترش یک زبان یاری رساند و غفلت از هر کدام از عوامل، زمینههای پسرفت و یا عقب ماندگی زبانی و به تدریج محو آن را فراهم میکند(عرفانی،1390).
با کمی دقت میتوان پی برد که زبان لُری به دلیل محدودیت کاربرد آن فقط به حوزه بیان و عدم نوشتاری بودن آن،عدم استفاده از آن در رسانه های جمعی، عدم اراده سیاسی برای حفظ زبان لُری،پایین بودن سطح اراده اجتماعی گویشوران لُر برای حفظ زبان مادری و عدم آگاهی آنان بر ارزش بسیار بالای هویتی زبان لُری،روز به روز در حال فاصله گیری از اصالت خود، ورود روزافزون واژه های زبانهای دیگر(فارسی)به حوزه کاربردی آن و همزمان سلاخی شدن واژه های اصیل است.
شکی نیست که در این وضعیت تلاش جمعی غیر دولتی برای حفظ زبان لُری یک نیاز مبرم می باشد و در این خصوص اساس کار،نوشتاری و مکتوب کردن این گویش و احیای واژه های اصیل است. واژه گزینی می تواند در احیای زبان نقش بنیادی ایفا کند.البته همانطور که ذکر شدبا کمی تامل میتوان پی برد که گویشوران زبانهایی که کاربرد آنها فقط بیانی و شفاهی است؛قادر به برقراری یک رابطه و تعامل مناسب با زبانهای تأثیر گزار جهانی،زبانهای اقوام مجاور و خصوصأ زبان معیار و ملی نیستند و به مرور اصالت و توانمندی خود را از دست می دهند. این زبانها خود را درگیر پیمودن راه از طریق یک مسیر یک طرفه می کنند که در این مسیر فقط یا بسیار بیشتر، واژه های زبانهای دیگر وارد آن زبان شده و حالت عکس آن وجود ندارد.زبان لُری را می توان یکی از بهترین مثالها برای اینگونه زبانها و شاید تنهاترین قوم ایرانی در این خصوص دانست لذا برای احیا و گسترش زبان لُری ابتدا باید به نوشتاری کردن آن پرداخت سپس جهت غنی کردن آن به فکر واژه گزینی افتاد.
تعریف واژه گزینی
واژه گزینی فرایندی است که طی آن برای یک مفهوم مشخص علمی ،فنی،حرفه ای یا هنری معمولأ یک و در مواردی بیش از یک لفظ برگزیده یا ساخته می شود(فرهنگستان زبان و ادب فارسی،1388).
واژه گزینی تفنن یا فنی خاص نیست. واژه سازی ضرورتا تصمیمی در چهارچوب یک مشرب ملیگرایانه یا قوم گرایانه نیز نیست. واژه گزینی اقدامی است در پاسخ به نیازهای کلامی سخنگویی که در لحظه معینی از زمان در حال تولید پیامی زبانی است و در موضعی معین از این پیام خواهان کاربرد مفهومی است که برچسب صوری، یا لفظ مناسب آن، را در اختیار ندارد ــ مفهومی که یا از رهگذر برخورد با فرهنگ، جامعه یا زبانی دیگر به اندیشه او راه یافته است و یا بداهتا از طریق نظرپردازی در جهان ذهنی او جوانه زده است. واژه گزینی در زبان امری طبیعی و ناگزیر است. واژه گزینی ضرورتا پدیدهای نیست که در نتیجه برنامهریزیِ زبانی و به صورتی آگاهانه و عمدی پدید آمده باشد، بلکه بخشی است از تواناییِ زبانیِ سخنگویانِ یک زبان و طریقهای است طبیعی برای ورود مفاهیم تازه به زبان(سامعی،1376). واژه گزینی در واقع راهی است برای حفظ خلوص و نیز توانمند نگاه داشتن زبان.
شیوه های واژه گزینی
واژه گزینی به چند شیوه انجام می گیرد که عبارتند از برگزینش، نوگزینش، ساختن اصطلاح و وام گیری (فرهنگستان زبان و ادب فارسی،1388).
1-برگزینش: انتخاب یک واژه یا عبارت از میان واژه ها و عبارت های موجود در زبان.در این نوع واژه گزینی،واژه گزین در گنجینه زبان مادری به جستجو پرداخته و ازبین واژه های موجود در گنجینه زبانی ولی کم کاربرد، واژه مناسبی را برمی گزیند.به نظر می رسد برای احیا ،حفظ و گسترش زبان لُری از این شیوه می توان بیشتر از سایر شیوه ها استفاده کرد چون زبان لُری رایج و مورد استفاده گویشوران معاصر لُر واقعأ به گنجینه ای از واژه های اصیل ولی کم کاربرد یا بلا استفاده تبدیل شده است.واژه های “بالئنه”به معنی پرنده،”گئی”به معنی نوبت،”سیل که”به معنی بیننده ،”حئل” به معنی کج و” آذا”به معنی سالم مثالهایی برای استفاده وسیع از شیوه نوگزینش در زبان لُری است.
2-نوگزینش: انتخاب یک واژه موجود در زبان و دادن مفهومی جدید به آن به طوری که با مفهوم اولیه بی ارتباط نباشد.این شیوه در واقع گسترش معنایی آگاهانه است.در گسترش معنایی، معنی سابق حفظ می شود ولی معنی جدیدی هم بر آن بار می گردد.گسترش و استفاده از واژه “بالئنه” که به معنی پرنده است برای استفاده به جای “هواپیما” ،گسترش واژه “لئرئنه” به معنای “برگرداندن” برای استفاده به جای”ترجمه” و گسترش واژه “نوئه دار”که بیشتر به معنای نگهبانی از بیمار است برای استفاده به جای”نگهبانی” مثالهایی از استفاده از شیوه نوگزینش در زبان لُری است.
3-ساختن اصطلاح و واژه سازی: واژه سازی فرایندی است که به دستگاه صرف زبان مربوط می شود و به دو روش صورت می گیرد:اشتقاق و ترکیب.اشتقاق عبارت است از ساختن یک واژه جدید از طریق وند افزایی نظیر “هنرمند”که در زبان فارسی با افزودن پسوند”مند”به اسم”هنر”ساخته شده است.ترکیب عبارت است از به هم پیوستن دست کم دو واژه و ساختن یک واژه مرکب نظیر “دندان پزشک” در زبان فارسی که از ترکیب دو واژه “دندان”و “پزشک”ساخته شده است.
“عیوت دار” در زبان لری با افزودن پسوند”دار” به “عیوت”به معنای “نگهداری” برای ساختن واژه معادل “پرستار” در زبان فارسی ، “دئن که”در زبان لری که ترکیب “دئن”به معنی”آواز خواندن” و “که” است برای ساختن واژه معادل “خواننده” در زبان فارسی و “حئل رو” در زبان لُری با افزودن پسوند”رو”به “حئل” به معنی”کج” برای ساختن واژه معادل “مجرم”در زبان فارسی می تواند مثالهایی از استفاده از شیوه واژه سازی در زبان لُری باشد.
4-وام گیری: اخذ یک واژه از زبانهای دیگر به همان مفهومی که در زبان مبدأ دارد. وام گیری یکی از شیوه های گسترش واژگان زبانهاست. اگر وام گیری به صورت محدود، سنجیده و براساس ضوابط مشخصی صورت گیرد نه تنها به زبان آسیب نمی رساند بلکه غنای واژگانی آن را افزایش می دهد.وام گیری در شرایط برخوردهای زبانی آسانترین شیوه است ولی اگر محدود و سنجیده نباشد خلوص و توانمندی زبان را کاهش داده و به آن آسیب می زند.
متأسفانه استفاده نامناسب، ناسنجیده و وافر از وام گیری بخصوص از زبان فارسی به یکی از عوامل آسیب زننده به زبان لُری تبدیل شده و خلوص و هویت آن را به میزان زیادی دچار خدشه کرده است. وام گیری و ورود روز افزون واژه های فارسی به زبان لُری موجب فاصله گیری زیاد زبان لری رایج و معاصر با زبان لُری دهه های پیش شده است . وام گیری نسنجیده از زبان معیار در حال حاضر، هویت زبانی و گویشی لُری را به خطر انداخته و ترس از این است که در آینده نه چندان دور این هویت تبدیل به هویت لهجه ای گردد و بدین سان ما شاهد ازبین رفتن مهمترین بنیان اجتماعی و شناسه ای مردمان لُر و نابودی یکی از زبانهای اصیل ایرانی باشیم.
نتیجه گیری
زبان لُری یکی از زبانهایی است که حیاتش به دلایل مختلف درون و برون قومی در معرض تهدید است و میتوان استفاده از واژه گزینی را بعد از نوشتاری کردن آن مهمترین راهبرد برای برون رفت از این وضعیت دانست و آن را یک نیاز آنی تلقی کرد. با توجه به استفاده وافر و نسنجیده از شیوه وام گیری واژه گزینی، این شیوه به مهمترین عامل آسیب رسان به زبان لُری تبدیل شده و می بایست با استفاده از سایر شیوه ها یعنی برگزینش، نوگزینش و ساختن اصطلاح و واژه سازی مسیر تعاملی این زبان را با سایر زبانها تغییر داد و بدین وسیله علاوه بر ارتقائ خلوص و توانمند سازی زبان لُری آن را به عنوان یکی از پشتیبانان اصلی زبان فارسی و ملی معرفی کرد چون واژه های زبان لُری می توانند در واژه گزینی فارسی هم کاربرد زیادی داشته باشد. با توجه به شرایط موجود در این خصوص فقط می توان به فعالیتهای غیر دولتی و وا ژه گزینی غیر رسمی چشم دوخت هرچند این نوع واژه گزینی در مقایسه با واژه گزینی رسمی نواقص وخطرات زیاد و کارآمدی کمتری دارد ولی چون تنها گزینه است می بایست از آن استفاده کرد ولی با اندیشیدن تدابیری مثل تشکیل یک گروه واژه گزینی متشکل از واژه گزین های متخصص و راه اندازی وب سایت رسمی برای این گروه و حتی انتشار نتایج آن در رسانه ها ،از خطرات و نواقص آن کاست و بر کار آمدیش افزود.
کیانوش زهراکار
منابع:
1-برتون،رولان(1380)،قوم شناسی سیاسی،ترجمه ناصر فکوهی.تهران:نشر نی.
2-سامعی،حسین(1376).الگوهای واژه سازی در زبان فارسی.مجله نامه فرهنگستان.شماره 11.
3-عرفانی،فرهاد(1390).اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی.وب سایت ویستا.
4-فرهنگستان زبان و ادب فارسی(1388).اصول و ضوابط واژه گزینی.وب سایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
5-مسکینی،سید جواد(1390). ). رویکرد انسان شناسی به وحدت زبانی قومی و تکثر گرایی آن.وب سایت. انسانشناسی و فرهنگ.
بر گرفته : از نشریه اینترنتی لور
با سلام
البته زبان فارسی نیز در حال از بین رفتن است من در تهران کسانی را می شناسم که بچه هایشان داخل خانواده کاملاً انگلیسی صحبت می کنند نه اینکه بچه هایشان در خارج بوده اند بلکه پدر ومادرشان با آنها انگلیسی صحبت می کنند و در زبان بازاریان تهران و روابط عمومی شرکتها استفاده از کلمات انگلیسی در صحبت کردن آنها موجب افتخار آنهاست -لری که فرق چندانی با فارسی ندارد-نمی دانم این از پیامدهای -یا+ جهانی شدن است که همه افراد بشر دوباره به نقطه اولیه خود می روند به حر حال یک روز بشر یک زبان بیشتر که نداشته . شاید این یک سیر طبیعی باشد مثل سیکل جو که دریاها بخار می شوند و این بخار به باران و دوباره این بار بر زمین جاری و به دریا می رود و…. من فکر می کنم کل جهان در یک چرخه حرکت می کند.
اگر بتوان یک زبان نوشتاری ساده بدون حمزه کسره وفتحه درست کرد خیلی موفقیت آمیز خواهد بود -البته شما نگاه کنید اگر همین زبان کوچه بازاری فارسی را بخوای بنویسی چه مصیبتی می شود ما نیز بیشتر بایستی به همین شکل فارسی و ساده یک نوشتار لری درست کنیم
مثال: م ز تو خیلی ممنونم سی ای نوشتت.
واین نوع نوشتار را بایستی به کل افراد جامعه آموزش داد .
نه اینکه لر بهمنی یک جور لر بختیاری یک جور و لر کوچک یک جور بنویسیم . بایستی نخبگان بر سر یک نوع نوشتار توافق کنند.اگر ساده بنویسیم مردم سریع یاد می گیرند و همه گیر خواهد شد
منتظر نوشتار لری همه پسند شما هستم