دریاچه ای بنام کیو

اینجا هر فصلش دیدنی است. از زمستان سرد و برف‌نشین هم که خبری نیست، سال‌هاست که هوا رو به گرمی می‌رود. بهارش بوی طراوت می‌دهد. گرمای تابستانش زیر خنکی سبز درختان و آوای پرندگان مثل یک خواب رویایی می‌ماند. کیو با لهجه مردمانش، یعنی لهجه لری خرم‌آبادی‌ به معنی کبود و آبی است. دریاچه‌ای زلال و نیلگون که آسمان را در خود به تصویر می‌کشد و تقدیم نگاه رهگذران می‌کند. آیینه‌ای آبی و نیلی در مساحتی هفت هکتاری و عمقی که بین سه تا هفت‌متر نوسان دارد. زیبایی بی‌بدیل این آبی آرام که آن را در شمار یکی از منحصربه‌فردترین و زیباترین دریاچه‌های استان لرستان قرار داده، سالانه گردشگران زیادی را مهمان زیبایی‌های خود می‌کند. شاید بتوان ادعا کرد که آبی‌ترین دریاچه کشور را باید در لابه‌لای درختان سبز در سبز این بخش از خرم‌آباد در مرکز لرستان یافت.

 

کیو، زاده چشمه‌ساران جوشان است؛ چشمه‌های آهکی که در محدوده شهر خرم‌آباد می‌جوشند. چشمه‌هایی که کیو را رنگی چنین آرام می‌دهند در زیر دریاچه قرار دارند. چشمه‌های مادر، فصلی‌اند. منبع این چشمه‌ها آن‌طور که کارشناسان می‌گویند «سیفونی» است و هر زمان که آب چشمه‌ها افت می‌کند، این سیفون نمی‌تواند آب را بیرون بدهد و دریاچه در خوابی عمیق فرو می‌رود تا دوباره خنکای آبی خروشانی، او را از خواب برهاند و خود خواب را از چهره یک شهر بزداید. بسته به گشاده‌دستی آسمان دارد؛ باران بیاید، دریاچه پرآبی را به ماه‌ مهر می‌کشاند. باران نیاید دریاچه خردادماه دامن برمی‌چیند. چشمه دریاچه کیو چهار فصل نیست، می‌آید و می‌رود. گاهی هم آن‌قدر خشک می‌شود که کاملا مأیوس ات میکند.

هیاهوی زندگی صدای هیاهوی کودکان و نوجوانان بر فراز بلندترین چرخ و فلک شهربازی کیو که به گوش می‌رسد یعنی به نزدیک دریاچه کیو رسیده‌ایم. برای رسیدن به این پهنه آبی زیبا باید از زیر چتر سبز درختان بلند اطرافش بگذریم با نوای یکریز گنجشکانش. مسیر رسیدن به دریاچه و شهر بازی «کیو» پر از دستفروش‌هایی است که خوردنی‌های فصل را می‌فروشند؛ گاهی چغاله بادام فصل بهار را و گاهی لواشک و آلوخشک تابستان را. پاییز برگ‌ریز رنگ‌ریزش، همگام با صدای برگ‌هایی شنیده می‌شود که پارک کیو را فرشی سرخ و نارنجی کرده‌اند. جنگل‌های اطراف پارک همیشه پر از مهمان است؛ حالا یا خرم‌آبادی‌اند یا مهمانی که برای دیدار از شهر تاریخی خرم‌آباد آمده‌اند؛ یا قصد خوزستان دارند و از دل لرستان می‌گذرند.

مدت‌هاست که کیو شناگر به خود ندیده، مگر که شناگر قابلی باشد، وگرنه نگهبانان از شناکردن جلوگیری می‌کنند. قایق‌های پدالی را هم بدون جلیقه نمی‌توان سوار شد، یعنی نباید سوار شد. دریاچه تجربه و خاطره‌های تلخ هم برای دوستدارانش آفریده است. شاید هم تقصیر از آنهایی است که بدون اینکه پیچ و خم دریاچه را بشناسند یا با زبان دریا آشنا شوند، بی‌هنگام دل به موج‌هایش داده‌اند و هرگز برنگشته‌اند. دریاچه رفتار غیرمنتظره زیاد دارد. مختص کیو هم نیست، همه دریاچه‌ها و دریاها رفتارهای غیرمنتظره دارند. اگر نشناسیم و با آنها یکی نشویم، ممکن است خاطرات به کابوسی تبدیل شود. همانطور که تا حالا شده ‌است. همه عمق دریاچه را هم نمی‌توان کاوید. به یک نقطه که می‌رسیم باید برگردیم. تا وسط دریاچه بیشتر اجازه نداریم پیش برویم. هستند البته مسافران ماجراجویی که چشم نگهبانان دریاچه را دور می‌بینند و دلی به دریا می‌زنند، اما خطر هیچ وقت خبر نمی‌کند. بهتر است کسی که با دریاچه آشنا نیست، چم و خمش را نمی‌داند، آن‌قدر که رازی میان آن دو نماند از محوطه مشخص شده دور نشود.

کیو فقط جای تفریح نیست، محل زندگی است. زیستگاه مهمی برای آبزیان و پرندگان بومی و مهاجر که پس از بال‌زدن‌های بسیار، خستگی خود را زیر چتر سبز درختان اطراف دریاچه می‌کشانند، روی شاخه‌های آنان لانه می‌سازند و در سایه‌سارشان زندگی می‌کنند. دریاچه کیو برای پرندگان بومی و مهاجر گشاده‌دستی زیادی دارد، آن‌قدر که بعد از تالاب‌های «پلدختر»، یکی از زیستگاه‌های پرندگان مهاجر در استان لرستان به شمار می‌رود.

آرامش آبی‌ دریاچه‌ای غنی از لحاظ مواد غذایی، پرندگان مهاجری چون اگرت ها را به سوی خود می‌کشاند، اگرت‌ها که از راسته لک‌لک‌سانان‌اند، دریاچه را سنگ صبور خود می‌دانند که به گفته پرنده‌شناسان با تولید صدایی از خود، انگار در حال غر زدن هستند. اگرت‌ها با گردن دراز و پاهای بلندشان در میان گل و لای ساحل دریاچه به دنبال آبزیان می‌گردند. گویی با اکراه پاهای درازشان را از آب و گل بیرون می‌کشند و دوباره در آب فرو می‌برند. پرهایشان از ابتدای تولد سفید است. این پرنده دارای پرهای زیبای زینتی هم هست. برای اینکه بتوان از نزدیک به تماشای زیبایی‌اش نشست باید آرام بود. اگرت‌ها اجتماعی‌اند و آشیانه‌های خود را به صورت کلونی و اغلب در کنار دیگر پرندگان آبزی روی درختان یا درختچه‌ها می‌سازند. امنیت آنها را نباید به‌‌هم زد وگرنه ممکن است بروند و هرگز برنگردند. دریاچه پر از حشرات، دوزیستان و ماهی‌ها‌یی‌ است که غذای اگرت‌ها را تشکیل می‌دهند.

کیو مهمان مهاجر دیگری هم دارد «ماهی‌خورک ابلق» که دریاچه کیو را خانه آرامش خود می‌داند. در کنار آرامش دریاچه کیو که بازدیدکنندگانش را هم در بر گرفته، شهربازی کیو قرار دارد با چرخ و فلک‌هایی که شهر باستانی خرم‌آباد را به یک چرخ در دلت می‌نشاند. می‌رویم و می‌آییم و باروهای قلعه ساسانی فلک‌الافلاک را از دور به تماشا می‌نشینیم. شهربازی در دست کودکان است و نوجوانان. پدر و مادرها در میان سبزه‌ها و در سایه‌سار درختان به نظاره بازی کودکان نشسته‌اند. شهربازی رستوران هم دارد که مسافران گرسنگی را رفع کنند.

منبع: کانون ایرانیان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا