از نگاه اغلب علاقمندان ورزش در ایران، میان تمام ورزش ها، فقط رشته کشتی است که جاذبه گذشته اش را از کف داده و کشتی گیران نسل جدید از فنون و رموز اسلاف خود بی نصیب اند.
باوری است محکم و عمومی که کشتی دیگر رنگ و بوی گذشته را ندارد. پیشکسوتان بسیاری هم در مصاحبه هایشان گفته اند، آن موقع ها خرمن خرمن فنون کشتی را تلنبار می کردند روی هم. مرحوم سعادتی در آخرین مصاحبه اش به زنده یاد منوچهر لطیف گفت که فنون کشتی را ملخ خورده است.
یکی از بزرگان دهه های پیشین این تعبیر را بکار برد که او و هم دوره ای هایش از هر انگشت شان، فن بود که چکه می کرد و مثل روغن می ریخت روی بدن حریف.
آیا به تمامی چنین است و باید نسل کشتی گیران ممتاز را منقرض شده بدانیم؟ یا این که گاهی هنگام یادآوری گذشته های دور، برخی جزئیات فراموش می شوند، فقط قاب عکسی نفیس به جا می ماند که آدم های توی آن، لباس های پاکیزه پوشیده اند و از تمام فراز و فرودهای زندگی، فقط لبخندشان را برای نوادگان به یادگار گذاشته اند.
مثل بعضی پدربزرگ ها در سریال های تلویزیونی که وقتی از تهران ۸۰ سال قبل حرف می زنند، کشتار بیرحمانه “وبا” در پسکوچه های شهر را فراموش می کنند، اما این را به یاد دارند که کباب، سیخی یک ریال بود.
اگر موضوع بحث، رنگ باختن موفقیت های کشتی ایران نسبت به گذشته باشد، به سادگی می توان با بررسی نتایج سال های مختلف، به این نتیجه رسید که کشتی آزاد ایران در سال ۲۰۰۹ در کسب نتیجه ضعیف تر از مسابقات جهانی ۱۹۶۱ یوکوهاما بوده. اما از مسابقات جهانی ۱۹۶۷ دهلی موفق تر بوده است. از مسابقات جهانی ۱۹۶۵ منچستر ضعیف تر بوده اما از مسابقات جهانی ۱۹۷۵ مینسک خیلی بهتر بوده است.
اگر بخواهیم پاسخ این سوال را بیابیم که آیا زیبایی های کشتی نسبت به گذشته کمتر شده، نخستین پاسخ این است که بحثِ از بین رفتن زیبایی های کشتی، قدمت دیرینه ای دارد. در افسانه های کهن، بارها یاد شده از کشتی گیران و پهلوانانی که فیل را از پا در می آورده اند اما دیگر اثری از آن ها وجود ندارد.
در مذمت کشتی، لحظه ای درنگ هم جایز نیست. اما درباره ژیمناستیک، پینگ پنگ، بسکتبال، فوتبال، بوکس یا شنا در چنین اظهارنظری تردید داریم. از آلفردو دی استفانوی پا به توپ تا جانی ویسمولری که تارزان شد، کسی نسل قهرمانان دیروز آن رشته ها را “منقرض شده” قلمداد نمی کند.
اما در کشتی تصورش سخت نیست که فلان قدر قبل، پهلوانانی بوده اند که روی سبیل های حریف هم بدل می زدند. مقوله زمان، در تمام رشته های ورزشی با شتابی حیرت انگیز رو به جلو حرکت می کند. چرا فقط کشتی است که می پنداریم عقربه های ساعتش حرکتی معکوس دارد؟
دم دست ترین پاسخی که این جا می شود داد، ذات اساطیری این رشته است که وجوه نمادین قهرمانان دیروز کشتی را برجسته تر می کند. در فرهنگ شفاهی هر تمدنی، داستان های رمزآلود بیشماری از قدرت جادویی پهلوانان و قهرمانان قدیم الایام کشتی وجود دارد. میل ناخودآگاه ما، گذشته را جستجو می کند و گرامی می دارد. گذشته ای که آرامگاه خدشه ناپذیر اسطوره هاست.
فرازهایی از نوشته مهدی رستم پور در سایت بی بی سی فارسی
برای خواندن تمام این مقاله: BBCpersian