فرهنگ اسطوره ها

farhangهر قوم را فرهنگی است که ریشه در عمری به درازی زیستمندی آن قوم دارد. هر چه عمر درازتر باشد . درک و دریافت زندگی آغازین آن قوم دشوارتر و گستردگی افسانه ها و اساطیر آن افزون تر خواهد بود.

فرهنگ اسطوره ها، نه تنها از دید زیبا شناختی که از نظر گاه تاریخی نیز اهمیت فراوان دارد. بی داشتن چنین داستان های شگفت و ره بردن به درون مایه آن ها، راه رسیدن به چگونگی زندگی، باور و شناخت مبارزه زیست بخش و زیستمند انسان های دیرین دشوار می نماید.

تاریخ از درون اسطوره هاست که واقعیت ها را دست چین کرده و به بیان زندگی انسان های نخستین نشسته است. از راه تجربه و انتقال است که می توان به بالشمندی فرهنگ قومی و فراقومی دست یازید و به اندوخته های آن افزود. بازنگری و بازپرداخت اسطوره ها و افسانه ها، نیاز به بررسی جدی دارد. و کار توان فرسا را طلب می کند.

فرهنگ اسطوره ای ایران زمین با دامنه گسترده، شگفت و زیبایی های نهفته در درون آن و با همه فراز و فرودهایش هنوز ناشناخته مانده است. درهم آمیزی اسطوره ها در ملت های گوناگون، بیانگر زبان مشترک اسطوره ها و گستردگی این بخش از فرهنگ انسان هاست. افسانه هایی که هم امروز پندارگونه رخ می نمایند. روزی به گونه اسطوره در باورها ریشه ای گسترده داشته اند. شیوه زبان به زبانی دگرگونی برخاسته از آن در اساطیر و افسانه ها فزونی و کاستی پدید آورده و در هر منطقه شکل ویژه، گاه ناهمساز با منطقه ای دیگر را به دست داده است. همسانی و همخوانی پاره ای از اسطوره ها و افسانه ها در اقوام و سرزمین های مختلف بیانگر ارتباطی است که از سالمندی آنها سرچشمه می گیرد. ستیز بد ونیک، دیو و انسان، تاریکی و نور و … ابزارها و عناصر نمادین نشان می دهند که انسان های دیرینه سال در جهت دست یابی به آرزوهای خویش و رهایی از گزند بدخیمان، با کدام ابزار و نمادها، سفر دراز تاریخ را پی گرفته اند.

منبع: دختر بن آسیاب


دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا