شاهنامه مجموعه ای از فراز و فرودها، پیروزی ها و شکست ها، کامیابی و ناکامی ها، داد و بیدادهاست، شاهنامه تاریخ عمر بشر و سرگذشت اقوام و ملت هاست، نه به صورت خاص تاریخ افسانه وار پادشاهان و شاه زادگان!
ایرانیان بیش از هزار سال است که با این کتاب بی نظیر زندگی می کنند. در غم و شادی ، مهر و کین، جنگ و آشتی، سفر و حضَر، از آن مدد می گیرند. در نام گذاری، تولد، مرگ و هرمناسبتی از آن بهره می برند. این همان سخن حکیم توس است که به فرزانگی چنین مرتبه ای را برای اثر خود پیش بینی کرده است:
بناهای آباد گردد خراب/ ز باران و از تابش آفتاب/ پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند/ بدین نامه بر، عمرها بگذرد/ بخواند هر آن کس که دارد خرد/ هر آن کس که دارد هُش و رای و دین/ پس از مرگ بر من کند آفرین.
مردم بختیاری زبان نیز از این حماسه ی ملی و پهلوانی از تولد تا مرگ بخوبی بهره می برند.مصادیقی از این نامه ی ارجمند را در فرهنگ و ادبیات خود دارندکه نام های مردم بختیاری گواهی از این تاثیرپذیری است؛ رستم، سهراب، توس، گودرز، اسفندیار، هومان،زال، نریمان، افراسیاب، تهمینه، رودابه، قیدافه، و …
نواحی و مناطقی در بختیاری وجود دارد که با نام های شاهنامه تناسب دارد: دژسفید، تپه ی بهرام گور و … سوگ سرودها و سوگینه خوانی ها با استفاده از ابیات و اشعار شاهنامه، یا بازسرایی غم سروده ها با وزن و بحر ادبی شاهنامه و حزن انگیز بودن این سخن. سنت های عشایری چون موکندن، خراشیدن چهره در مرگ عزیزان، بریدن دم اسب، بر دهل کوبیدن و نوحه خوانی دسته جمعی و… نمونه هایی از سنت های شاهنامه است که هنوز در بختیاری رواج دارد
خواندن شاهنامه از دوران مکتب خانه ها تا کنون و داشتن شاهنامه در کنار کتاب های مذهبی و دینی، و آثار ادبی چون دیوان های نظامی، سعدی، مولوی، حافظ و …
سرایش شاهنامه به زبان بختیاری به همت استاد ارجمند آ جواد خسروی نیا . ایشان تا کنون داستان های سیاووش، هفت خوان و گل چینی از این کتاب را بازسرایی کرده اند. در این کار بزرگ فرهنگ، اندیشه ها، آداب و رسوم قوم بختیاری هم منعکس شده است..
بختیاری ها به شاهنامه« هفت لشکر» می گویند. نبردهای مهمی چون، نبرد رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، جنگ هماون وشکست افراسیاب ، شهادت سیاووش و مرگ مظلومانه ی فرود و… را اکثر بختیاری ها حتی کسانی که از خواندن و نوشتن محروم بودند؛ از بر می دانستند.
در نبرد های سپاه بختیاری و قاجار برای فتح تهران، آن ها شاهنامه می خواندند و با این ابیات شور انگیز سواران بی باک و غیرتمند خود را به نیروی ایمان و اراده مجهز می کردند. محققان غیر بختیاری هم به این موضوع اشاره نموده اند (ر.ک. دانشور علوی،1377:63)
گرامی داشتِ بزرگان، احترام به پدر، حرمت نهادن به بانوان و زنهای صاحب نام(بی بی ها)، صلح و جنگ بهنگام، دشمن ستیزی و دشمن شناسی، اتحاد و همدلی، اطاعت از فرماندهان ، مشورت و هم اندیشی، نیایش و سپاس پس از نبردها و موفقیّت ها و هزاران سنت پسندیده در فرهنگ هم تباران ما آموزه های کاربردی و تاثیرگذاری است که از فرهنگ غنی ایرانی و به ویژه «شه نامه ی » حکیم ابوالقاسم فردوسی، به آنان ارث رسیده است.
این گنج معنوی و ثروت عظیم فرهنگی از پیشینیان خردمند، یکتا پرست، میهن دوست و پرافتخار ما به ملت ما رسیده است.حق این است که با گرامی داشتن مقام و منزلت معنوی حکیم توس و دیگر خردمندان و نخبگان ایرانی نسل های آینده را از این میراث بهره مند سازیم.
برگزاری همایش ها، نشست های شاهنامه خوانی و شاهنامه پژوهی، قصه گویی های شاهنامه، ساخت پویانمایی( انیمیشن)، فیلم و تئاتر در باره ی این آثار ارزنده، کمترین قدرشناسی ملت ما به پیشگاه این فرزانگان جاوید خواهد بود.شاهنامه سند افتخار ملی ما و شناس نامه ی هویتی ایران و ایرانی خواهد بود و باید هر ایرانی در کتاب خانه ی خویش نسخه ای زیبا و کامل از این سند خانوادگی و کتاب آموزنده ی مهر و اخلاق، خداپرستی واهریمن ستیزی، وطن دوستی و دشمن شناسی را داشته باشد.
به روح و روان بزرگ مرد حماسه ی ملی ایران زمین، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی درود می فرستیم و با این سخن حکیم توس باغ اندیشه ها را نظاره کنیم:
نباشد همی نیک و بد پایدار/ همان به که نیکی بود یادگار/ ز خاکیم و باید شدن زیر خاک/ همه جای ترس است و تیمار و باک/ جهان سر به سر عبرت و حکمت است/ چرا زو همه بهرِ من غفلت است؟
بخشی از مقاله آمده در : انسانشناسی و فرهنگ