گفت و گوی محمد رضا اسکندری با فرشید خدادادیان نویسنده و استاد دانشگاه.
آقای خدادادیان چندین سال است که مردم و فرهنگدوستان بختیاری برخلاف گذشته که وقتی کسی در شهرهای بزرگ میخواست با همشهری خود بختیاری حرف بزند دچار خود کمبینی میشد؛ حال نه نتها به لر بختیاری بودن خود افتخار میکنند بلکه در سراسر ایران در رابطه با رسیدن به هویت خویش تلاش میکنند. چه اتفاقی باعث این هویتطلبی مردم بختیاری شده است؟
هویتخواهی و پیشینهانگاری البته برای بیشتر اقوام وجود دارد و مختص به این قوم و این زمانه خاص نیست. البته باید به این نکته ظریف توجه داشته باشیم که احساس ناخوشایند و به تعبیر شما خودکمبینی که برای برخی از بختیاریها در زمان استفاده از لهجه و گویش خود به وجود میآمده است مختص به تمامی آنها نبوده و بلکه آن دسته از ایشان که در مناطق قشلاقی و در شرکت شهرهای صنعتی مستقر بودهاند چنین احساسی میتوانستهاند داشته باشند.
اگر میبینیم که یک آذریزبان همواره به زبان آذری تکلم میکند یا یک بلوچ و هر فردی از هر قومیتهای دیگر ایرانی چنین خصوصیتی دارد و در هر کجا باشد بدان وفادار است؛ از این منظر هم قابل بررسی است که اصولاً چنین اقوامی شرایطی همچون بختیاریها آنهم در مناطق جنوب غرب ایران نداشتهاند.
گستره وسیع خدمات صنعتی و زندگی شبهه مدرنی که آنان در مناطق قشلاقی خود که تبدیل به مناطق نفتی ایران شده بودند و مبحث آموزش و زندگی شهرنشینی که به تدریج وارد زندگی آنان شد شرایطی را فراهم نمود که یک بختیاری ساکن مسجد سلیمان بدون اینکه بخواهد، با همتباران ساکن چهار محال بختیاری خود (مناطق ییلاقی اقوام بختیاری) متفاوت شده بود و طبیعی است که نسل بعد از آن به این تفاوت مفتخر بود و چیزهایی داشت که همنسلانش در دیگر مناطق بختیاری نداشتند!
شاید چنین بود که پرهیز از گویش بختیاری برای نشان دادن شهرنشین و مدرن بودن فرد نسبت به همتباران روستایی و عشایر منجر به چنین پدیدهای شد. کما اینکه همان فرد که در جمع از به کار بردن گویش خود پرهیز میکرد در خلوت خانه به راحتی بختیاری صحبت میکرد و موسیقی بختیاری گوش میداد و حتی لباس بختیاری میپوشد.
اگر اینگونه است دلیل ترویج دوباره استفاده از گویش بختیاری در زمان حاضر چیست؟
باید از خود بپرسیم در چه شرایطی فرد به پیشینه خود باز میگردد؟! فکر میکنم دو دلیل اصلی میتواند داشته باشد. نخست اینکه احساس کند هویت و نژادش مورد ستم واقع شده و در چنین شرایطی با اصرار بر هویت خود به نوعی رفلکس اجتماعی به قضیه نشان میدهد.
دلیل دیگر میتواند احساس بیهویتی و غرق شدن در جامعه پیرامونش باشد که ناشی از گسترش ارتباطات است. امروزه وقتی من با دوستان بختیاریام که بر استفاده از گویش خود اصرار دارند صحبت میکنم؛ عموماً از این دو نکته رنج میبرند و تلاش میکنند با نوعی رنسانس و نوزایی فرهنگی خود به حقوقشان برسند.
البته باید بدانیم که تمامی این تلاشها در راستای منافع ملی است و هیچگونه منافاتی با حفظ استقلال کشور نیز ندارد. زیرا بختیاریها در کنار دیگر اقوام اصیل ایرانی خود را مالکان واقعی ایران میدانند و همواره در راه دفاع از آن تلاش نمودهاند.
در عین حال بختیاریها با زبان رسمی کشور نیز مشکلی ندارند و اتفاقاً از منحصر به فردترین اقوامی هستند که فارسی را به صورت کامل و بدون لهجه تکلم میکنند و اگر با آنان همکلام شوید امکان ندارد تا خودشان نگویند و تنها از روی لهجه به قومیتشان پی ببرید.
میتوانید به طور خلاصه در رابطه با مراسم مختلف جامعه بختیاری ایران در ایام پایانی سال ۱۳۸۷ و نوروز ۱۳۸۸ برایمان توضیح دهید که این مراسم در کجا و به چه مناسبتی بوده است؟
انجمنها؛ تشکلها و افراد مختلف هر کدام به نوعی مراسم و برنامههای خود را داشتهاند. از جمله شب شعر بختیاری که در اصفهان برگزار گردیده است. مراسم آخرین پنجشنبه سال و روز موسوم به «الفه» که در آرامگاه تکیه میر تخت فولاد اصفهان و بر آرامگاه رجال بختیاری مشروطه همچون سردار اسعد به انجام رسید.
مراسم سنتی شاهنامهخوانی در روستای سیمیلی در حومه مسجد سلیمان در نخستین روزهای بهار سال جاری و همچنین همایش نخبگان مسجد سلیمان که در این شهر برگزار گردید برخی از این اتفاقات فرهنگی هستند.
گردانندگان این حرکتهای فرهنگی چه کسانی هستند و مردم بختیاری با این مراسم چگونه برخورد میکنند؟
شب شعر بختیاری توسط انجمن شعر داراب افسر بختیاری متشکل از شاعران سرشناس این قوم و به میزبانی شاعر معاصر بختیاری قهرمان محمدی برگزار شده بود. حضور شاعر ملی ایران استاد ادیب برومند در این مراسم از نکات برجسته آن بود که آقای محمدی در وبلاگ خود گزارش کامل این جلسه را منتشر کردهاند.
مراسم تکیه میر به صورت خودجوش برگزار گردید و یک انجمن متشکل از دوستان بختیاری به نام «آسماری» ملبس به لباس بختیاری و به همراه نوای حزنانگیز ساز محلی بختیاری که مخصوص سوگ نواخته میشود در آرامگاه سران بختیاری در تکیه میر تخت فولاد اصفهان حاضر شده و در این مراسم چند تن از فرهیختگان بختیاری نیز به ایراد سخنرانی پرداختند.
مراسم شاهنامنهخوانی مدتهاست که در روستای سیمیلی در حدفاصل شهرهای مسجد سلیمان و هفتکل برگزار میشود و رسمی محلی است که در بین بختیاریها رواج داشته اما در این روستا کماکان برجای مانده است و همه ساله در نخستین روزهای بهار و با حضور گسترده مردم از مناطق مختلف برگزار میشود.
در کنار این برنامههای فرهنگی خودجوش و مردمی اداره ارشاد اسلامی شهرستان مسجد سلیمان نیز در نخستین روزهای سال جاری همایش نخبگان این شهر را برگزار نمود و مسئولان شهر را به پای صحبتهای این نخبگان نشاند. برنامههای فرهنگی دیگری نیز البته در مناطق مختلف بختیارینشین برگزار شدهاند که اشاره به تمامی آنها در این وقت محدود امکانپذیر نمیباشد.
شاهنامهخوانی چه نقشی در فرهنگ بختیاری داشته است؟
شاهنامه و اسطورهسرایی در جان و روح بختیاریها عجین است و آنان در سیاه چادرهای خود در کنار قرآن همواره شاهنامه را نیز به همراه دارند. ساختار زندگی عشایری به گونهای است که اوقات فراغت و استراحت و محفلها نیاز به خواندن شاهنامه و گوش سپردن بدان را برای بختیاریها مرسوم نموده است.
ضمن اینکه آنان در شاهنامه پیشینه دلباوری و شجاعت و جنگاوری و در عین حال صداقت و راستکرداری خود را میجویند. استفاده از نامها و اسامی شاهنامهای بسیار در بین ایشان مرسوم است و رسم شاهنامهخوانی در سوم نوروز نیز ریشه در همین اعتقاد و توجه دارد. رسمی که تصور میکنم پتانسیل ثبت در میراث ملی ایران و در نگاه کلانتر در سطح جهان را دارا میباشد.
در صد سال اخیر در تمام عرصهها، جامعه بختیاری چه نخبگانی را داشته که در خدمت تحولات اجتماعی، سیاسی و علمی بودهاند؟
در عرصه سیاسی مشخصاً میتوان به حضور بختیاریها در جریان فتح تهران در انقلاب مشروطه اشاره نمود که بختیاریها به فرماندهی سران خود توانستند در فتح تهران و تثبیت نظام مشروطه موثر باشند.
در سطح اقتصادی، علمی، اجتماعی و ورزشی نیز بختیاریها در کنار سایر ایرانیان دارای افراد نخبه و تأثیرگذاری در زمینههای مختلف بودهاند و جمعیت دانشگاهی فعلی جامعه بختیاری نیز بیانگر تداوم نخبهپروری در این قوم میباشد.
نقش مردم بختیاری در قدرت سیاسی در حال حاضر کمرنگترین نقش است، آینده مردم بختیاری و نجبگان را در آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
باید منظورمان را از قدرت سیاسی و کمرنگ بودن یا پر رنگ بودن آن مشخص نماییم! اگر به جامعه مدنی و جمهوریت معتقد باشیم مطمئناً به تفاوتهای آن با یک نظام ملوک الطوایفی و تیولداری آگاهی کامل خواهیم داشت.
باید توجه داشته باشیم که قدرت سیاسی در نظامهای گوناگون دارای تعاریف گوناگون است، اگر منظور از قدرت سیاسی وجود افرادی از جامعه بختیاری در ارکان قدرت است آنگاه این دغدغه پیش میآید که یک فرد بختیاری چقدر به آرمانهای فرهنگی و پیشینه خود وفادار است؟ و اصولاً چقدر خود را متعهد به قوم خود میداند؟!
بدیهی است بسته به نظر شخصی آن فرد ـ فارغ از درست یا غلط بودن چنین نظری ـ قدرت سیاسی را که اینگونه تعریف کردهایم دستخوش نوسان خواهد بود. اما من اعتقاد دارم برای داشتن قدرت مدنی در مجموع که قدرت سیاسی نیز بخشی از آن است؛ مبارزه با جهل و گسترش آگاهی بزرگترین عامل تأثیرگذار است.
ایجاد روحیه پرسشگری و ایجاد آگاهی از حقوق مدنی برای افراد مختلف در هر قوم و دسته و کشوری باعث میشود آن افراد حقوق خود را بشناسند و برای رسیدن به این حقوق البته به وظایف خود نیز متعهد باشند.
نخبگان و فعالان فرهنگی و دانشگاهی بختیاری اگر بتوانند این روحیه را در مجموعه خود ارتقاء ببخشند فردای روشن قوم خود را ساختهاند. باید آموزش گرفت و آموزش داد و افراد جامعه را به حقوق و وظایف خود آگاه نمود و نتیجه آگاهی رفاه؛ آسایش و افزایش قدرت فرد در تمامی زمینههای زندگی مدنی است.
منبع: www.foroneiran.com