بمناسبت هزارمین سال تصنیف شاهنامه فردوسی، در موزه پرگامون (برلین) به مدت سه ماه، از ۱۹ مارس تا ۱۹ ژوئن ۲۰۱۱، نمایشگاهی برگزار شده است. در این نمایشگاه بیش از ۱۰۰ نگاره و قاب و تابلو، بر پایه این اثر بزرگ عرضه شده است.
شاهنامه تا روزگار ما منبع الهام مهمی برای هنرمندان بوده است. هزاران طراح و نقاش و خوشنویس و کتابساز بر پایه داستانهای شاهنامه هنرنمایی کردهاند.
حکیم ابوالقاسم فردوسی با زبانی استوار و بیانی رسا سالیانی دراز از زندگی خود را با کوشش و جوششی بیمانند به سرودن شاهنامه گذراند. او حدود سال ۳۷۰ هجری در سن ۴۰ سالگی تدوین شاهنامه را شروع کرد و آن را حوالی سال ۴۰۰ به پایان رساند.
سند هویت ایرانی
بسی رنج بردم درین سال سی – عجم زنده کردم بدین پارسی
شاهنامه با حدود ۶۰ هزار بیت، با حجمی کمابیش دو برابر چکامههای یونان باستان، ایلیاد و اودیسه اثر هومر، از بزرگترین آثار حماسی جهان است و نزد ایرانیان جایگاهی ویژه دارد.
در روزگاری که هویت ایرانی پایمال و منکوب شده بود، فردوسی آگاهانه و با هدف احیای غرور ملی، این اثر را تصنیف کرد، پس بی جا نیست که در همه جا از آن به عنوان “حماسه ملی ایران” نام برده میشود.
شاهنامه در طول سدهها به ضمیر ایرانیان راه یافته، به آگاهی ملی آنان قوام و انسجام بخشیده است. صدها خنیاگر و گوینده و نقال گمنام در گسترش شاهنامه و پراکندن پیام آن نقش داشتهاند. هدف فردوسی آن بود که نشان دهد اقوام ایرانی، مردمی بی نام و نشان نیستند، بلکه به گذشتهای پرشکوه و فرهنگی بزرگ پشت دارند.
متن شاهنامه در سه بخش تدوین شده که کمابیش از هم قابل تفکیک هستند: افسانهای و پهلوانی و تاریخی. کتاب با روایت سرگذشت نخستین پادشاهان اسطورهای ایران زمین شروع میشود و با شکست یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی در برابر حمله اعراب پایان مییابد.
برگرفته از: بی بی سی فارسی