جوشش دوباره چشمه ساران و رویش شقایق ها بر دامنه کوههای سر به فلک کشیده زاگرس نوید بهار را به ارمغان میآورد. پرندگان خوش آواز شادی را میخوانند و زندگی با نفس گرم زمین آغازی دیگر را تجربه می کند. کودکان با شوق، نوروز را در انتظارند و زنان و مردان امیدوارتر به زندگی و مصمم تر به آینده می نگرند چون نوروز در راه است.
در چنین روزهایی بود که فریادهای کاوه چون طوفانی سرزمین ایران را درنوردید و عِطر آزادی را بر کران تا کران این خاک افشاند. در چنین روزهایی بود که آرش جان در تیر کرد و نوید بهار آزادی را تا دور دستها به پرواز درآورد. و در چنین روزهایی ست که جان و خرد در هم آمیخته میشوند تا شور آزایخواهی را با رویش شقایق ها به هم پیوند زنند.
بهار فصل بیدار باش است، فصل رهایی گل و گیاه از خواب زمستانی و روزهای خاکستری فصل خاموشی. بهار تنها فصلی است که در ِ تک تک خانهها را میکوبد و هیچ صاحب خانهای نیست که از حضور این میهمان خوش قدم شاد نباشد. با بهاران است که زندگی معنی پیدا کرده و انسان هستی را لمس میکند. نفس خوش فروردین، شهر، روستا، کوچه، خیابان زمین و آسمان را عِطر آگین میکند و چه خوشبخت خواهیم بود اگر شادباش های نوروزیمان دوباره با آزادی ایران همراه باشد.
عباس کدخدا