رنگ و شادی و رنج راه… کوچ و کوچ و سکونتی کوتاه و بعد، کوچ گرمسیر و سکونتی دیگر، تا کوچ سردسیر.
شاید کل داستان فیلم مستند “الفبای بختیاری” را بشود در همین یک جمله خلاصه کرد و اما هر واژۀ آن فورانی از صحنههای رنگین دشت و صحرا و کوه و رود درگذر و آداب و رسوم تباری است که به گفتۀ سازندگان فیلم، بزرگترین ایل ایرانزمین است؛ ایل بختیاری که “گام در راهی مینهد که تکرارش نویدبخش زندگی دوباره است؛ ایلی که سالی دو بار، راهپویان ِ مسیر سخت و دلفریب کوچ است.”
[]
آموزش و پرورش هم از موضوعهای محوری این مستند است؛ آموزش و پرورشی که از مکتب کوچ آغاز میشود و در هنرستان طبیعت و مدرسههای سیار صحرایی صیقل مییابد. “سیما صدیق”، تهیهکنندۀ مستند، استاد تدریس در دانشگاه “سیکرید هارت” کانتیکت آمریکاست که میکوشد راهها و شیوههای تازۀ تدریس به کودکان ایل بختیاری را کشف کند که سازگارتر با زندگی روزمرۀ آنها باشد و از مترو و آسمانخراش و کفشهای پاشنهبلند نه، بلکه از ییلاق و قشلاق و پشم و گبه و گیوه بگوید. رضا قدیانی، مستندساز ایرانی، همدست سیما صدیق در تهیۀ این فیلم بودهاست.
الفبای بختیاری، ما را پا به پای این ایل ایرانی در جستجوی بهاری همیشگی، در دشت و جلگهها و تپهها و درههای غرب ایران گردش میدهد؛ با همانها از پاییز به زمستان و از بهار به تابستان میرسیم و درمییابیم که چه پیوند شگرفی میان طبیعت و این تبار کوچنشین وجود دارد و چهگونه روزها و ماههای تبار بختیاری با ساعت طبیعت برنامهریزی شده؛ بدون آموزشی ویژه خرد و بزرگ بختیاری چه ارجی به زمین و دیگر عنصرهای طبیعی میگذارند. گویی عدم دلبستگی آنها به یک پارۀ خاص محدود از زمین، به دلیل سکنا ناپذیریشان، زایندۀ حس احترام به زمین و طبیعت بوده که همهساله بیدریغ خوراک و پوشاکشان را میدهد؛ این حس تملک بر زمین نیست که زمین را برایشان عزیز کردهاست، بلکه حس یک فرزند در برابر مادر و پدر خود است. و گویی “الفبای بختیاری” میخواهد الفبای زندگی طبیعی بیپیرایه و آشتی با طبیعت را به ما دوباره یاد دهد.
و چراغی که شب و روز روی ارابۀ کوچ روشن است، گویی خاطرهای است از روزگار زرتشت، و دامنهای پهن و پولکدار زنان بختیاری که تمام رنگهای طبیعت رویشان منعکس شده، و تندیسهای دام و جانوران و هنر دستی بختیاریها همه از قدمتی هزارانساله حکایت میکنند.
طی هشت سال تولید مستند “الفبای بختیاری” سیما صدیق گاه برای چند هفته و یک بار هم برای شش ماه همراه با عشایر بختیاری زندگی کرده، هرچند قبل از آن دانستههایش در بارۀ این تیره از مردمان ایرانی در چند کتاب تاریخی و تیرهشناسی خلاصه میشد.
سیما صدیق زادۀ کرمان است، اما اکنون بیش از سی سال است که بيرون از ايران زندگی میکند. میگوید، بیشتر تصویرهایی که در رسانههای کشور میزبانش از ایران پخش میشد، تیره و تهی از شوق زندگی بود. در حالی که تبار بختیاری و شیوۀ ویژۀ زندگی آنها که در عمق تاریخ ایران ریشه دارد، میتوانست چهرهای دیگر از ایران و مردم و فرهنگ آن نشان دهد. سیما صدیق با پشت سر گذاشتن چالشهای بسیار، از جمله به سرقت رفتن صحنههای فیلمبرداریشده در آغاز و حمله به استودیوی رضا قدیانی، همکار او در تهیۀ مستند در سال ۲۰۰۵، سرانجام توانست سال گذشته مستند را روی پرده ببرد.
طی یک سال گذشته “الفبای بختیاری” در چندین جشنوارۀ ملی و بینالمللی در آمریکا، از جمله جشنوارۀ فیلم بینالمللی بوستون، شرکت کرده و جایزۀ اول جشنوارۀ فیلم کنت در کانتیکت را به خود اختصاص دادهاست. در جشنوارۀ موسیقی جهان و سینمای مستقل در واشنگتن “الفبای بختیاری” به دریافت هر پنج جایزۀ جشنواره نامزد شد و سرانجام جایزۀ “بهترین سینماتوگرافی” را به دست آورد. قرار است روز ۱۴ نوامبر ۲۰۱۰ مستند “الفبای بختیاری” در جشنوارۀ فیلم “زیرو” در شهر نیو یورک نمایش داده شود.
زبان اصل مستند “الفبای بختیاری” انگلیسی است و اکنون تهیهکنندگان آن در حال ترجمه و صداگذاری فیلم به زبان فارسیاند. پارههایی از روایت فارسی مستند را که “بهروز رضوی” اجرا کردهاست، میتوانید همراه با توضیحات سیما صدیق در گزارش مصور این صفحه که بهار نوايی تهيه کردهاست، بشنوید.
برگرفته شده ار سایت جدید آنلاین