مردم لر در گستره زاگرس با ترانههای بومی از تولد تا مرگ با لالایی مادران و صدای موسیقی و تکبیتهای میرنوروز، هوره، مور و نغمههای شاد پیوندها، عروسی و زندگی میکنند، ابیاتی که سینه به سینه آمده از روزگار شبانی تا به امروز و برای همین زندهاند چرا که ملتی که شعر و موسیقی ندارد مرده و استحاله شده در فرهنگهای پیرامونی است و ملت لر نه اقلیت است و نه فرهنگی توانایی چیرگی بر این فرهنگ غنی را دارد.
در این بین تلاش برخی که میخواهند لر را به لرستان و حتی خرمآباد محدود کنند از آنجا محکوم است که گذشتهی تاریخی این مردم و سرزمین از کوه الوند تا رود اروند که همیشه سرزمین اتابکان لر بوده است، را نمیشناسند، مردمی که سالهاست اصالت زبانی و قومی خود را حفظ کردهاند.
در این میان برخی نیز کوشیدهاند که «ایذه» را شهری گمنام و گمشده در خوزستان نشان بدهند اما فرزندان لر به خوبی میدانند که ایذه مرکز حکومت اتابکان لر بزرگ بوده و لرستان متون تاریخی علاوه بر لرستان امروزی، خوزستانی است که مرکزش ایذه پایتخت اتابکان لر بزرگ بوده است. و این همان لرستانی است که «مارکوپولو» آن را آبادترین ایالت ایران مینامد.
ادبیات بومی ما سرشار از قصههای جاری چون چشمهها و وردهای سرزمین ما است، گاماسیاب، سیمره، و کرخه هور الهویزه را تشکبل میدهند، سزار سرچشمهی دز است، و کارون زایندهرود نیز از کوههای بختیاری سرچشمه میگیرند.
و همچنان که جاری چشمهها و رودهای ما تمامی ندارند در شعر باباطاهر، میرنوروز، ملاپریشان، افسر بختیاری و … و همچنین نو سرودهها و داستانهای مادران ما یا همان متلها همچنان جاری است. و نسلی فرهیخته میخواهیم تا از مکتوب کردن میراث گرانسنگ این همه شعر و ترانه این مردم باز نماند و پویایی ادبیات این دیار را برای جانبخشی به هویت مردم لر در جهان پیگیری کند.
علیرضا کرمی خرمآبادی
برگرفته از لور: loor.ir