اسمش فلمينگ بود . کشاورز اسکاتلندي فقيري بود. يک روز که براي تهيه معيشت خانواده بيرون رفت، صداي فرياد کمکي شنيد که از باتلاق نزديک خانه مي آمد. وسايلشو انداخت و به سمت باتلاق دويد.اونجا ، پسر وحشتزده اي رو ديد که تا کمر تو لجن سياه فرو رفته بود و داد ميزد و کمک مي خواست. فلمينگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدريجي و وحشتناک نجات داد.
روز بعد، يک کالسکه تجملاتي در محوطه کوچک کشاورز ايستاد.نجيب زاده اي با لباسهاي فاخر از کالسکه بيرون آمد و گفت پدر پسري هست که فلمينگ نجاتش داد.
نجيب زاده گفت: ميخواهم ازتوتشکر کنم، شما زندگي پسرم را نجات داديد.
کشاورز اسکاتلندي گفت: براي کاري که انجام دادم چيزي نمي خوام و پيشنهادش رو رد کرد.
در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعيتي بيرون اومد. نجيب زاده پرسيد: اين پسر شماست؟ کشاورز با غرور جواب داد بله.” من پيشنهادي دارم.اجازه بدين پسرتون رو با خودم ببرم و تحصيلات خوب يادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآينده مردي ميشه که ميتونين بهش افتخار کنين” و کشاورز قبول کرد.
بعدها، پسر فلمينگ کشاورز، از مدرسه پزشکي سنت ماري لندن فارغ التحصيل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمينگ کاشف پني سيلين معروف شد.
سالها بعد ، پسر مرد نجيب زاده دچار بيماري ذات الريه شد. چه چيزي نجاتش داد؟ پني سيلين. اسم پسر نجيب زاده چه بود؟ وينستون چرچيل
نام فارسي : آلكساندر فلمينگ
سال ولادت و فوت : 1955-1881 میلادی
مليت : اسکاتلند
آلكساندر فلمينگ كاشف پنيسيلين در سال 1881 در «لاچفيلد» اسكاتلند زلده شد. وي از مدرسهي پزشكي بيمارستان «سنتمري» لندن فارغالتحصيل شد و پس از پايان تحصيلات به تحقيق و بررسي در زمينهي ايمنيشناسي و مصونيتها پرداخت.
سپس به عنوان پزشك نظامي در جنگ جهاني لول زخمهاي عفوني را مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد كه اغلب مواد ضد عفوني كننده خيلي بيش از آنكه ميكروبها را از پاي درآورند سلولهاي بدن را از بين ميبرند. به اين ترتيب فلميتگ به ضرورت وجود مادهاي كه بتواند بدون آسيب زدن به سلولهاي سالم باكتري را از بين ببرد، پي برد.
پس از جنگ فلمينگ به بيمارستان سنت مري بازگشت و به كار تحقيق خود مشغول شد. در سال 1922 مادهاي را كشف كرد كه آن را «ليسوزيم» ناميد. ليسوزيم، آنزيمي است كه در بدن انسان توليد ميشود و در تركيبات مخاط و اشك وجود دارد، به سلولهاي بدن آسيب نميرساند. اين ماده اگرچه برخي از ميكربها را از بين ميبرد ولي در برابر ميكربهاي خاصّي كه به انسان آسيب ميرساند بي اثر است. اين كشف با وجود جالب بودن از اهميت چنداني برخوردار نبود.
در سال 1928 فلمينگ كشف بزرگ خود را به انجام رساند. يكي از ظروف حاوي كشت باكتري «استافيلوكوك» در معرض هوا قرار گرفت كه در نتيجه برخي قسمتهاي آن از كپك پوشيده شده. فلمينگ متوجه شد در آن قسمتهايي كه در نتيجه برخي قسمتهايي كه كپك نفوذ كرده است باكتري به كلّي از بين رفتهاند. او به اين نتيجه رسيد مادهاي كه كپك توليد ميكند پادزهر باكتري استافيلوكوك است. وي توانست نشان دهد كه ماده مزبور از رشد بسياري از انواع باكتري مضر براي انسان جلوگيري مي:ند. اينماده كه فلمينگ آن را به خاطر عامل توليدكنندهي آن (پني سيليوم نوتانيوم) پني سيلين ناميد.
براي انسان و حيوان زيانآور نبود. حاصل كار فلمينگ در سال 1929 منتشر شد. ولي توجه چنداني را جلب نكرد. فلمينگ دريافته بود كه پنيسيلين استفادههاي پزشكي بسيار مهمي ميتواند داشتهباشد. امّا به هرحال او نتوانست تكنيكي را براي تصفيه و پالايش پنيسيلين ارائه كند و اين داروي اعجاب انگيز تا ده سال بعد بدون استفاده باقي ماند.
سرانجام در اواخر دهه 1930 دو محقق انگليسي «هوارد والتر فلوري» و «ارنست بوريس چاين» به مقاله فلمينگ برخوردند. آنها تجربه فلمينگ را تكرار كرده و ماده حاصله را روي حيوانات آزمايشگاهي تجربه كردند در سال 1941 پنيسيلين روي نمونههايي از بيماران به كار بردهشد. اين آزمايشها نشان داد كه داري جديد به شكلي حيرتانگيز مؤثر و كارا ميباشد.
با ترغيب دولتهاي آمريكا و انگليس شركتهاي داروسازي وارد فعاليت در اين زمينه شده و سريعاً روشهايي را براي توليد مقادير زياد پنيسيلينابداع كردند. در آغاز پنيسيلين انحصاراً براي استفاده مصدومان جنگي نگهداري ميشد ولي تا سال 1944 براي معالجه غيرنظاميها در انگليس و آمريكا در دسترس همگان قرار گرفت. با پايان جمگ جهاني دوم در سال 1945 استفاده از پنيسيلين در سراسر جهان معلمول شد.
كشف پنيسيلين انگيزهاي براي جستجو و تحقيق براي يافتن ساير آنتيبيوتيكها شد و آن تحقيقات منجر به كشف بسياري از «داروهاي معجزهگر » ديگر گرديد. با وجود اين پنيسيلين همچنان به عنوان پر مصرفترين آنتيبيوتيك باقي ماند.
يكي از دلايل ادامه تفوّق پنيسيلين آن است كه اين دارو عليه طيف وسيعي از موجودات ذرهبيني آسيب رسان مؤثر است. از اين دارو در درمان سفليس،سوزاك، تب سرخ، ديفتري و همچنين برخي اشكال آرتريت، بُرُنشيت، مننژيت، مسموميت خون، ميشود. يكي ديگر از امتيازات پنيسيلين استعمال بيضرر مقادير زياد آن است.
يك دُز 50000واحدي پنيسيلين براي درمان برخي عفونتها مؤثر است. امّا تزريق يكصد ميليون واحد پنيسيلين در روز بدون هيچ گونه مخاطره وعوارض جنبي تجويز ميشود. البته برخي افراد نسبت به پنيسيلين حساسيت داردند ولي اين دارو براي بيشتر مردم سلامتي و توانايي را به ارمغان ميآورد.
از آنجا كه پنيسيلين تاكنون جان ميليونها نفر را نجات داده و مطمئناً در آينده جان افراد بيشتري را نجات خواهد داد تنها معدود افرادي اهميت كشف پنيسيلين را زير سوال بردهاند. البته جايگاه واقعي و دقيق فلمينگ در اين فهرست بستگي به اين امر دارد كه براي «فلوري» و چاين» چه اعتباري قائل شويم. من بر اين باورم كه تمام اعتبار اين كار از آنِ فلمينگ است كه كشف اصلي حاصل تحقيقات اوست. بدون او احتمالاً بايد سالهاي زيادي ميگذشت تا پنيسيلين كشف شود. همين كه او نتايج كار خود را منتشر كرد ديگر از اين كه زود تكنيك و روش لازم براي توليد و پالايش پنيسيلين نيز ابداع ميشود.
فلمينگ از ازدواج سعادتمند خود صاحب يك فرزند شد. در سال 1945 جايزه نوبل در پزشكي به طور مشترك به او و فلوري و چاين داده شد. فلمينگ در سال 1955 درگذشت.
کتاب تاثیرگذارترین های تاریخ، شرح حال و آثار یکصد نفر از موثرترین شخصیت های تاریخ جهان
نوشته: میشل اچ.هارت ترجمه: محمد حسین آهویی