فولكلور (Folklore) يك واژه انگليسي است كه از دو بخش Folk و lore به معني دانش عامه يا فرهنگ عوام و مقابل دانش و فرهنگ فاخر يا كلاسيك بكار برده مي شود.
شروع فرهنگ عامه يا همان فولكلوريك همزمان با نشر و نما و تاريخ تكامل انسان است و تاريخ معين براي آن نمي توان در نظر گرفت. اما كاربرد كلمه ي فولكلوريك و تحقيقات دباره ي آن در اروپا از نيمه دوم قرن نوزدهم ميلادي و در ايران از اوايل قرن چهاردهم شمسي انجام شده است.
فولكلور با تمام زواياي زندگي انسان سر و كار دارد و خمير مايه همه ي فرهنگ ها است، زمان و مكان نمي شناسد. هميشه ادبيات عاميانه و مردمي بوده است و خواهد بود همانطور كه در زمانهاي گذشته و دور عامه ي مردم ساده شده ي دانسته هاي احساسي و فرهنگ بشري را مي فهميدند و به نسل هاي بعدي انتقال مي دادند در حال حاضر و در آينده هم اين آسان سازي فرهنگي ادامه خواهد داشت.
در تمام جوامع فولكوريك وجود خواهد داشت و مثل رنگها كه داراي طيف هاي مختلفي هستند و بي نهايت طيف دارد كه ضمن تفاوت با هم از يك منشاء مي باشند و در جامعه هاي كمتر توسعه يافته فولكوريك پر رنگ تر و در جامعه هاي توسعه يافته كم رنگ تر است.
ممكن است بعضي ها فولكلوريك را به فرهنگ جامعه هاي ابتدايی مختصر كنند اگر اين طور باشد بايد از فولكوريك به عنوان يك گذار تاريخی در فرهنگ ها نام برد كه با گذار از يك مقطع كاربرد آن تمام مي شود و ديگر كاربردي ندارد، در صورتي كه چنين نيست و مي بينيم كه در پيشرفته ترين جوامع بشري فرهنگ عوام و فهم عوام و مسائل فرهنگي تفاوت هايي با فرهنگ نخبگان دارد؛ باورها رنگ مي بازند اما از بين نمي روند، فقط طيف رنگ آنها عوض مي شود. اگر غير از اين باشد ديگر به يك قوم و فرهنگ خاص نمي توانيم اشاره كنيم چون آن چيزي كه يك قوم را از اقوام ديگر متمايز مي كند فرهنگ و باورها است.
فولكلور بختياري در قالب ترانه ها، ادبيات، باورها، متل ها، افسانه ها، گاگريوها، برزگري ها، چيستانها، ضرب المثل ها، لطيفه ها، حكايات و قصه ها و غيره مي باشد كه هر كدام از اينها خود تحقيقات جداگانه اي را مي طلبد.
آنها كه فولكلوريك را به فرهنگ جوامع ابتدايي منتسب مي كنند بايد جامعه ابتدايي را تعريف كنند. جامعه ابتدايي در مقابل چه جامعه اي است در مقابل جامعه مدرن است، در مقابل جامعه پست مدرن است. چون اينها هر كدام در مقابل ديگري ابتدايي تر است و اين تغييرات نهايت ندارد و قطعا” فرهنگ ها نمي ايستند و از صفر هم شروع نشده اند.
فولكوريك هر قوم را عامه ي همان قوم بوجود آورده اند و هيچگاه بنام شخص خاصي به ثبت نرسيده است هر چند ممكن است نقش افراد خاصي در تبلور بعضي باورها پر رنگ تر بوده باشد اما اين توده ي مردم بوده اند كه باور را طوري تنظيم كرده اند كه خود بهتر آن را درك كنند.
اصولا فولكلوريك سينه به سينه و به طور سيال در جامعه به جريان مي افتاد و در گذار به آينده صيقلي پيدا مي كرد و دچار تغييراتي مي شد اما نه تغييراتي كه به ذات آن لطمه بزند.
در ادبيات، فولكوريك و كلاسيك بسيار از هم تاثير پذير هستند چون آن قسمت از ادبيات عوام از ادبيات تغييراتي بوجود مي آورد كه املا براي او قابل فهم باشد و اين نه به صورت آني بلكه به صورت مرور زمان انجام مي شود طوري كه ديگر آن مورد خاص اصلي خود چنان دور مي شود كه به آساني قابل ديد نباشد يا اينكه بعضي از نخبگان از ادبيات فولكلوريك به نفع ايده ي خود استفاده مي كنند و آن را به زبان روح بر مي گردانند.
بعضي ها به اشتباه كل ادبيات بختياري را فولكور به حساب مي آورند در صورتي كه چنين نيست در زمانهاي گذشته بختياري ادبيات مكتوب نداشت و هر چه داشت سينه به سينه مي گشت و از نسلي به نسل بعد منتقل مي شد در آن صورت قطعا با تعريف فولكلور نزديك تر بود اما در حال حاضر ادبيات بختياري داراي دو بخش است كه بسيار هم به هم نزديك هستند .
يكي ادبيات كلاسيك و يكي فولكلور كه پا به پاي هم پيش مي روند بوجود آورندگان ادبيات كلاسيك اصولا مشخص است اما بوجود آورندگان فولكلور عامه ي مردم هستند و همين است كه هيچ كس نمي داند آنها را چه كسي بوجود آورد.
نویسنده: قهرمان محمدی
آژانس خبری بختیاری (ایبنا نیوز)