بين همه پیغمبرها جرجيس را انتخاب كرده!

jerjis

ضرب المثل ایرانی

روزي روباهی، خروسي را گرفت و دويد تا او را در يك جاي امن بخورد .
خروس كه جان خود را در خطر ديد سعي كرد كه حقه اي به روباه بزند تا او دهانش را باز كند و فرصت کند از دست ش فرار كند بنابراين به او گفت: اگر مرا ول كني در حق تو دعاي خير مي كنم .
اما روباه كه خيلي زرنگ بود جواب نداد و در دلش گفت: اگر دعاي تو اجابت مي شود براي خودت دعا كن. خروس دوباره گفت: اگر مرا آزاد كني هر شب يك مرغ چاق و چله برايت مي آورم.
روباه با هم جواب نداد و در دلش گفت: تمام كساني كه گرفتار مي شوند همين حرف را ميزنند .
خروس هر کاری کرد كه روباه جوابي به او بدهد موفق نشد تا اینکه به خرابه اي رسیدند. خروس ديد كه ديگر فرصتي براي او نمانده است، به روباه گفت: حالا كه مي خواهي مرا بخوري در اين دم آخر از تو خواهشي دارم. ببین من خروس دين داري هستم لااقل قبل از خوردنم سه مرتبه نام يكي از پيغمبرها را ببر تا گوشت من گواراتر به دلت بنشیند.
روباه كه از همان اول متوجه منظور خروس شده بود، همانطور كه گردن خروس را به دندانش گرفته بود سه مرتبه گفت: جرجيس…جرجیس…جرجیس! که با اين حيله هم خواست خروس را برآورده كرد و هم مجبور نبود دهانش را باز كند چون کلمه جرجیس را میشود از لای دندانها ادا کرد!
خروس نالید که: آخه لامصب از بین آن همه پیغمبر، تو باید جرجیس را انتخاب میکردی!؟

پیمایش به بالا