تمبی در حومه مسجدسلیمان

tembi2نوشته: فريدون كرائي

گل گیر، گرگیر و یا گورگیر؟

روستايي نشسته بر دشتي مسطح و حاصلخيز در دامنه پر آفتاب آسماري كه در گفتگوي مردم تپه ماهور نشين گرمسير بختياري نماد همواري است. همچنان كه در ابيات زير كه در واقعه جنگ كايد عبدالله مكوندي با عموزادگان خود سروده شده به آن اشاره گرديده است:

آسماري پرگل گرگير هواره / گرگ پير كايد عبدالله نر نيشماره

عبدالله کر صفر دا گرگيري زا / هيچ قصابي نيكشه چار قوچ به يه جا

اما واقعا” كدام يك از نام هاي فوق صحيح است؟ گل گير گرگير و يا گورگير؟ طي سطور بعدي سعي مي كنيم به پاسخي براي اين سئوال برسيم.
در سال 1836 ميلادي سرهنري راولينسون همراه قواي دولتي براي دستگيري محمد تقي چهارلنگ از شوشتر به منطقه جانكي و قلعه تل حركت مي كند. او مشاهدات خود را در روز بهاري دوم آوريل (سيزده فروردين ) از دامنه آسماري اين گونه بيان مي كند:
…..پس از عبور از اين كوه ها در طول جبهه شمالي كوه آسماري از داخل يك دره سنگلاخ گذشته در شمال شرقي آن از جلگه زيباي (گل گير) سردرآورديم. اين جلگه از گل هاي شقايق نعماني سرخگون شده و سر تا سر پوشيده از انواع سبزه ها بود… .[1]
هنري لايارد كه در فاصله سالهاي 42-1840 در وقايع در گيري محمدتقي خان با حكومت مركزي با كسوت باستان شناس در منطقه حضور فعال داشته و بار ها به ضرورت از اين منطقه عبور كرده در گزارشي كه در جلد شانزدهم مجله انجمن پادشاهي جغرافيائي در لندن به سال 1846 منتشر نموده در معرفي طايفه سوحوني مي نويسد:
…. گرمسير سوحوني ها معمولا” اندكا و دشت شيمبار و شمال رود خانه كارون است ولي به علت نزديكي و وابستگي به محمد تقي خان از رودخانه عبور كرده و مراتع زمستاني خود را تا حوالي گل گير و آسماري گسترش داده اند… مناطقي كه اين طايفه در آن سكونت دارد مرغوب و قابل كشت است و سكنه به امور كشاورزي و كشت غلات اشتغال دارند….[2]
محمد حسين خان اعتمادالسطنه در مرآه البلدان در شرح محال جانكي مي نويسد:

….از محالات جانكي گلگير است . محلي است وسيع و چند رشته قنات خرابه در آن ديده مي شود . چون و گل و گياه زياد در اين محل مي رويد ؛ آن محال را گلگير مي گويند . تلي در وسط اين محل است و پايين تل چشمه كه آب قليل و به قدر كفايت دواب است و فاضلي ندارد كه بدان زراعت كرد . ….[3]
بعد از آزادي كشتي راني در كارون ؛ كمپاني هاي تجاري كه قصد ارسال كالاي خود را به مركز ايران داشتند؛ احداث جاده اي بين خوزستان و اصفهان را ضروري دانسته و لذا هنري بلوس لينچ يكي از شركاء كمپاني كشتي راني فرات و دجله در اواخر تابستان 1889 از طريق شوشتر ؛ منطقه كرائي ؛ گرگير؛ مال امير و دهدز به اصفهان سفري داشته و مشاهدات خود را در گزارشي با عنوان Across Luristan to Ispahan در سپتامبر1890 در مجله انجمن پادشاهي جغرافيائي منتشر كرده كه در آن اطلاعات ارزنده اي از زندگي مردم آن سامان بدست مي دهد.tembe

….قريه گرگير شايد بزگتر از دو روستاي نامبرده باشد ( دربستان كرائي و دره كول كه در ابتداي گزارش به آن دو نقطه اشاره داشته ) و بيشتر به يك قرار گاه موقت شباهت دارد تا يك دهكده ؛ در اين روستا امام زاده اي نيست . اينان گله و احشام خود را در اطراف مي چرانندو شبانگاه به آغل هاي گرد و مدوري كه در كنار كلبه هاي خود ساخته اندبر مي گردانند . اهالي اين قريه لباس هاي مندرسي برتن داشتند و در ضمن عادات و رفتارشان بسيار زشت و ناپسند بود هنگامي كه يك نفر سيد از همراهان قافله ما خواست از چشمه اي كه زنها آب مي گرفتند مشك خود را پر كند از زنها كتك خورد . لباس اهالي گرگير به سبك بختياري عبارت بود از يك كلاه نمدي يك قباي چيت آبي تا روي زانو و يك عبا يا جوخا روي شانه هايشان و يك جفت پاي افزار ( گيوه ) ….[4]

دانشمند گرامي امام شوشتري كه خود به روستاهاي منطقه بختياري ؛ لرستان ؛ كوگيلويه و بوير احمد ؛ اعراب خوزستان و….سفر كرده و حاصل اطلاعات خود از اين مناطق را در كتاب ارزشمند تاريخ جغرافيائي خوزستان به رشته تحرير در آورده در مورد اين منطقه مي نويسد :

گورگير تمبي و آن ناحيه اي است در شمال غربي خاك جانكي ؛ شمال آن به هلالگان ( هلاگون / هلايجان ) و مشرق آن به قلعه تل و باغ ملك و مغرب به مسجدسليمان و جنوب به خاك مكوند پيوسته لست و كوه آسماري در كناره آن واقع مي باشد….گورگير قريه بزرگي است داراي خانه هاي خوب كه در نزديكي خرابه گورگير قديم ساخته شده ….مردم آنجا اصل كلمه را بي هيچ دليلي گلگير گويند . به عقيده نگارنده ( امام شوشتري )همان گورگير صحيح است كه مركب است از گور و گيرنده كه از سابق نام اشخاص چندي بوده است و يكي از آنها گورگير ديلمي است كه از امراي مهم دربار ديالمه بوده و در 336 به معزالدوله ديلمي ياغي شده اسير گرديد و در قلعه رامهرمز اورا بند كردند و دور نيست كه اين شهر از بناهاي او باشد چه او مدتي در اين حدود مأموريت داشته است…..[5]

حال انتخاب با شماست . گل گير ؛ گرگير و يا گورگير ؟ اما به نظر ميرسد همان گورگير ؛ نظر امام شوشتري درست باشد كه با گذشت ايام در محاوره به گرگير تبديل شده است.

________________________________________
[1] – سفر نامه راولينسون
[2] – تر جمه مهراب اميري
[3] – مراه البلدان – اعتمادالسلطنه
[4] – ترجمه مهراب اميري
[5] – تاريخ جغرافيايي خوزستان – امام شوشتري


پیمایش به بالا