کوچ سنتی عبارت است از جا به جایی کوچنده ها با احشام و نیازهای اولیه زندگی از محلی به محل دیگر. قلمرو کوچنده های مذکور را می توان به دو دسته «کوچ افقی» و «کوچ عمودی» تقسیم نمود.
کوچ افقی مخصوص کوچنده هایی است که در سطح جا به جا میشوند، مانند کوچ کوچنده های کشورهای عرب که اغلب شتردار و در «واحه» های مناطق نسبتا مسطح کویری جابجا می شوند. در مجموع به این دسته از کوچنده ها «عشایر» می گویند و عشیره و قبیله از ویژگی های تقسیمات درونی آنهاست. عشایر مذکور از نظر جغرافیایی بسیار کهن و رجال و بزرگان عرب هر کدام به قبیله خاصی منسوبند که قلمرو جغرافیایی هر قبیله در بخشی از کشورهای مختلف عرب قرار دارد.
کوچ عمودی مخصوص کوچنده هایی ست که از جلگه به ارتفاع جا به جا می شوند. اینان از نظر تقویم زمانی بخشی از سال را در جلگه های کم ارتفاع (گرمسیر) و بخشی دیگر را در ارتفاعات کوهستانی (سردسیر) می گذرانند و این اختلاف ارتفاع را در دو منطقه سکونتی کوچنده ها، به طور متوسط 1200 متر نوشته اند. کوچندگان مذکور در ایران دارای اقتصاد غالب دامی میباشند و بطور متوسط هر خانوار کوچنده حدود 100 راس دام (گوسفند و بز) در مالکیت دارند.
طبیعی است که عشایر کوچنده در دو منطقه گرمسیر و سردسیر دارای زمین و مرتع و امکانات زندگی میباشند. یکی در مناطق جلگه ای و کم ارتفاع، و دیگری در تپه ماهورهای کوهستانی و مرتفع. کوچنده های عمودی، حدود نیمی از سال را در کوهستانهای سردسیر و بقیه سال را در جلگه های گرم به سر می برند و بر اساس تقویم دقیق شمسی کوچ سنتی از سردسیر به گرمسیر و یا بالعکس را انجام می دهند. مسیر کوچ کوچنده ها را «ایل راه» می نامند و حرکت روزانه آنها در ایل راه از حدود 15 کیلومتر در روز تجاوز نمی کند و بطور متوسط اغلب یک ماه در راه می باشند.
کوچ سنتی از صبح زود آغاز می شود و تا حدود ظهر ادامه می بابد و سپس در محل شناخته شده مشخصی به نام «بارانداز» یا «اطراقگاه/وارگه» تا صبح روز بعد به استراحت می پردازند. جامعه ای را که به خاطر بهره گیری از مرتع مشترک طایفه ای و تعلیف دام، تحت فشار اثرات اقلیمی با یک نظام سنتی و تقویم زمانی شمسی، خانواده و دام خود را تواما جا به جا می نمایند و اقتصادشان بر این جا به جایی متکی است و مجموعا این فرهنگ را پذیرا شده اند، عشایر می نامیم.
عشایر داری مفهوم عامی است که تمامی رده های کوچنده را در سراسر ایران در بر می گیرد. کوچندگان عشایری ایران به رده های بزرگی تقسیم می گردند که هر کدام را «ایل» می نامند، هر ایل دارای نام ویژه ای است با سه خصلت بارز تا تعریف سنتی عشایر بر آنها اطلاق گردد.
این سه تعریف عبارتند از:
اول: دارا بودن سرزمین مشترک (وحدت جغرافیایی).
دوم: وجود ساختمان ایلی و آگاهی افراد به عضویت خود در رده های مختلف این ساختمان.
سوم: دارا بودن زبان، فرهنگ، تاریخ و نیای مشترک.
داشتن دام، زندگی فصلی در سیاه چادر و کوچ در محدوده محل سکونت، می تواند در روستاها هم مشاهده شود، ولی اینان دارای ساختار مشخصه سه تعریف پایه های عشایر نیستند. به شیوه سنتی هر رده از عشایر کوچنده دارای دام و سیاه چادر میباشند، ولی رمه داران روستایی اگر به کوچ مبادرت ورزند چون دارای ساختمان ایلی، سرزمین مشترک و نیای مشترک نیستند نمی توان جزو عشایر به شمار آیند.
برگرفته از کتاب: لرهای ایران تالیف جواد صفی نژاد
گالری تصاویر از همین کتاب، عکاس: محمدرضا بهارناز