يكي از ريش سفيدان فاميل مي گفت: در قديم مردان با شهامت و دلاور را با كار هاي ماجراجويانه از مابقي جدا مي كردند. كارهايي مانند: غارت كردن ديگران، دزدي از طايفه هاي همجوار. خصوصاً زمانيكه پاي شرط و شروط به ميان مي آمد و يا طلبي از ديگران داشتند.
افراد ايل با جرأت ترين و با شهامت ترين مرد را از اين راه انتخاب مي كردند تا در زمان طلبكاري از شخصي، عوض طلب شان آن شخص و يا بستگان و يا طايفه شان غارت كند. اين كار يك نوع برخورد آشكار و خشن و بيرحمانه بود كه تقريبا تمامي دار و ندار فرد بدهكار را شامل مي شد. در اين جريان غالبا درگيري هايي صورت مي گرفت كه بعضا با قتل هم همراه بود. گاه نيز اين دزدي و غارت مخفيانه صورت مي گرفت.
پيرمرد برايم خاطره اي از خود نيز تعريف كرد كه : شبي براي آوردن گرو ( طلب خود از فرد بدهكار ) به سمت خانه ي شخص مورد نظر رفتيم . چون آغاز شب بود و بيم آن مي رفت كه صاحب خانه بيدار باشد به سمت چشمه ي آب گرمي كه تقريبا در سيصد متري خانه ها بود رفتيم . آنجا وضو گرفتيم و نماز مغرب و عشاء را اقامه كرديم . سپس به خانه ي آن فرد رفته و تعداد 5 رأس از گوسفندانش را از گله اش جدا كرديم. در نزديكي مقبره ي زيارتي در آن حوالي يكي از آنها را نذر كرده و سر بريديم و مابقي را به خانه خود برديم.
نقل از سایت: lamerdoun.com