نشریه اینترنتی لور برای نام گذاری روزی به نام روز فرهنگی قوم لر فراخوانی داده است که امید است این پیشنهاد مورد استقبال همه فرهنگ دوستان لر قرار گیرد. ولی پیش از هر چیز بهتر است ضرورت نیاز به چنین روزی را مورد ارزیابی قرار داده و چنانچه این نیاز احساس شد به دنبال روزی که مناسب این قوم باشد سری به تاریخ قدیم و جدید این مردمان کشیده و روزی را در دل این تاریخ جستجو کنیم.
میگویند که قوم لر نزدیک به ده درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهد. متأسفانه آمار دقیقی در دست نیست ولی با یک حساب سر انگشتی میشود گفت که، این رقم به واقعیت نزدیک است. لرها در چهار استان دارای اکثریت نزدیک به اتفاق و در چندین استان یا نیمی از جمعیت را تشکیل داده و یا از اقلیت قابل ملاحظه ای برخوردارند.
قوم لر در تاریخ ایران حضوری دائمی داشته و دارد. می شود چنین ادعا کرد که لر ها در پاسداری از ایران اگر بیشتر از دیگر اقوام ایرانی جان فشانی نکرده باشند قطعاً کمتر از دیگران هم از جان و مال مایه نگذاشته اند. ولی علیرغم تلاشها ی آنان در طول تاریخ کهن ایران، آنها همیشه در سایه قرار گرفته اند. سیاست در حاشیه قرار دادن اقوام مختلف ایرانی از دیر باز در دستور کار حاکمیت ها بوده و این سیاست به تدریج شکلی سیستماتیک به خود گرفته است. نتیجه این عملکرد رفته رفته تحقیر اقوام کوچکتر و در نهایت به انکار وجود آنها انجامیده و جامعه را به سمت تک فرهنگی شدن به پیش می رانند. زیان بزرگتر آن است که کشور بزرگ ایران را از داشتن یک جامعه چند فرهنگی محروم کرده و دیگر فرهنگها ی این سرزمین نه بر اساس ناتوانی در تطبیق خود با شرایط جامعه نوین بلکه بطور مکانیکی حذف می گردند.
در گذشته ای نه چندان دور گاهی داشتن لهجه هم میتوانست مانع رشد افراد بومی در سیستم اداری و دولتی باشد و بسیاری برای راه یابی به سیستم حاکم مجبور به انکار هویت خود میشدند.
از سوی دیگر کسانی بودند و هستند که برای مقابله با فشار ها، در به حاشیه راندن یک قوم به جای چارهاندیشی علمی و نگاه به آینده، دل در گرو گذشته دارند و چاره کار را برگشت به قبیله گرایی و قوم گرایی می دانند. آنها از درک تغییر و تحولات فرهنگی نا توانند و محتوای فرهنگی را فدای شکل میکنند . پوشش و شیوه زندگی به شیوه نیاکان تمامی هم و غم آنها ست که البته روی سخن من با این افراد نیست.
لرها بر خلاف تبلیغات و تصورات بوجود آمده، نه تنها مردمانی خشن نیستند بلکه هر بار که برای این قوم فرصتی فراهم شده است آنها به خوبی نشان داده اند که مردمانی سخت کوش با تحمل و با گذشت نسبت به دیگران بوده اند.
بررسی زندگی اتابکان لر و شیوه حکومتی و اداره امور مملکتی و همینطور برخورد آنها با مخالفین و در بسیاری از موارد با دشمنان خود، نسبت به حاکمان همتا و همعصر شان قابل تأمل و بررسی است.
نگاهی به زندگی کریم خان زند (وکیل الرعایا و آن همه گفتهها و قصه های زیبا و شیرین در طول پادشاهی این مرد بزرگ) و کمی جلو تر نقش بختیاری ها به فرماندهی سردار اسعد بزرگ در ماجرای انقلاب مشروطه، یا مبارزات این قوم با انگلیسیها همه حکایت از آن دارد که لرها پیش از حرف زدن در عمل پیشتاز بوده اند.
سخن کوتاه، روز لر یا روز زاگرس نشینان باید روزی باشد که همه لرتباران به آن عشق بورزند. باید یک روزی را انتخاب کرد که همه لر تباران، همه لرستان، همه سرزمین بختیاری. از ایلام تا ممسنی، از نهاوند و ملایر تا مسجدسلیمان و آغاجاری، از کنگاور کرمانشاهان تا گناوه، بوشهر و همه لرهای پراکنده در استان های مختلف کشور و دیگر آنهایی که در گوشه گوشه این گیتی پهناور به گذران زندگی مشغولند آنرا خودی بدانند و بی برو برگرد نقطه مشترک همه ما باشد. . در روز لر باید دردها و نارسائی ها را برجسته کرده و در فکر چاره جویی باشیم. در این روز باید داشته های فرهنگیمان را گرد گیری کرده و هر آنچه که نا زیباست بدور انداخته و دستآورد های نوین خود را در عرصه موسیقی شعر و ادبیات هنر و… به تمامی مردم کشورمان ارائه کنیم.
چندی پیش هم دوست گرامی آقای حسین حسن زاده رهدار، در همین رابطه روز دوم فروردین را پیشنهاد داده بود که تصور میشود همزمانی این روز با تعطیلات نوروزی نتواند کارآئی لازم را داشته باشد. بنظر من، روز تولد آریو برزن این سردار بزرگ ملی، تولد کریم خان زند یا روز به قدرت رسیدن او و همینطور ورود سردار اسعد بختیاری با سپاهیانش به تهران و یا روز تولد شاعر یا هنرمندی از این دیار میتواند مورد گفتگو قرار گیرد. حال اگر این روزهای پیشنهادی پذیرفته شود و یا نشود، مهم نیست. مهم آن است که ضرورت چنین روزی عمیقاً احساس می شود. ستین لر برای دریافت نظرات و پیشنهادات شما در خصوص انتخاب روز لر یا روز زاگرس نشینان و انعکاس آن در سایت آماده است.
پیروز باشید
عباس کدخدا – اسفند 1388 سوئد