گفت و گوی محمد رضا اسکندری با فرشید خدادادیان، نویسنده و استاد دانشگاه پیرامون همایش ملی جامعه بختیاری – مسجدسلیمان
همایش برگزار شده در رابطه با چه موضوعی بود؟
کمتوجهی به نقش بختیاریها در حوادث و تحولات یکصد ساله اخیر ایران از دغدغههای اصلی روشنفکران و محققان و فعالان فرهنگی علاقهمند در این زمینه است و فکر میکنم به همین دلیل برگزاری همایش مذکور در یک واحد دانشگاهی در دستور کار قرار گرفته بود.
نحوه تاریخنگاری و تاریخنویسی در ایران معاصر به گونهای است که معمولاً برخی از افراد سعی در پررنگ کردن نقش بخشی از جامعه در برابر بخشهای دیگر بودهاند و این تفکر سیاه و سفید باعث گردیده در بیشتر موضوعات تاریخی حقیقت مطلب آنگونه که بایسته و شایسته بوده ادا نشود.
موضوعیت همایش همانگونه که از نام آن مشخص است بررسی نقش بختیاریها به عنوان یکی از نیروهای تأثیرگذار در عرصه تعاملات سیاسی و اجتماعی در جامعه ایران است و محتوای مقالات و سخنرانیهای ارائه شده نیز فارغ از هرگونه اغراق و بزرگنمایی سعی در تحقیق این نقش و تأثیر دارد.
بختیاریها قبل از انقلاب مشروطه نیز در عرصههای مختلف حضور داشتهاند، فکر میکنید چرا انقلاب مشروطه برای آغاز بررسی نقش بختیاریها در تحولات جامعه ایران انتخاب شده است؟
البته این را باید از برگزار کنندگان همایش پرسید اما فکر میکنم با توجه به اینکه انقلاب مشروطه نقطه عطف و به نوعی نقطه آغاز تاریخ یکصد ساله معاصر ایران است؛ فکر میکنم این گزینشِ زمانی صورت گرفته شده به خاطر این باشد که بختیاری سمپاتی خاصی نیز به مشروطه دارد.
میدانید که در جریان فتح تهران و حوادث قبل از آن در فتح اصفهان توسط بختیاریها، حق مطلب آنگونه که بایسته و شایسته بود هیچگاه ادا نگردید و به همین دلیل چه در این همایش و چه در برنامهها و مناسبتهای دیگر همواره محققان و پژوهشگران بختیاری سعی در تبیین و یادآوری نقش مهم نیاکان خود در آن رویداد داشتهاند.
بختیاریها در مناطق مختلف و خصوصاً در استان چهار محال بختیاری حضور دارند، دلیل انتخاب مسجدسلیمان برای برگزاری همایش چه بود؟
احساس مسئولیت، تعهد و خواست فعالان فرهنگی مسجدسلیمان و خصوصاً مدیریت دانشگاه آزاد این شهر آقای مهندس ملک محمدی. در بخشی از برنامه ایشان پشت تریبون رفت تا قطعنامه همایش را قرائت کند اما از دلتنگیهایش بابت بیتوجهی و کملطفی به بختیاریها در عرصه تحلیل نقش اجتماعی ایشان در پاسخ به صحبتهای سخنرانی که حضور بختیاریها در انقلاب مشروطه را ناشی از یک اتفاق تاریخی و بدون برنامهریزی و اندیشه دانسته بود؟ گفت بزرگان بختیاری آگاهانه و مسئولانه در مشروطه شرکت کرده بودند و الزاماً نیازی نبوده که تمامی نیروها و قشون با تحلیل وارد مبارزه شده باشند.
کما اینکه در بیشتر جنبشها رهبران و بزرگان و لیدرها هستند که دارای تحلیل بوده و جامعه خود را در تصمیمگیریهای مهم راهنمایی میکنند. فکر میکنم دلیل دیگر انتخاب مسجدسلیمان برای برگزاری این همایش پس از احساس مسئولیت و تعهد فردی، جو فرهنگی و علمی این شهر است که همیشه مرکز اتفاقات مهم فرهنگی و علمی در بین مناطق بختیارینشین بوده است. قبل از این همایش نیز میدانیم که همایش داراب، افسر بختیاری و چند جشنواره تئاتر و غیره در این شهر برگزار شده است.
سطح علمی همایش چگونه بود؟
بسیار خوب و به نوعی کمنظیر. فراخوان همایش که منتشر گردید تصور نمیکردم شرکت کنندگانی با این بضاعت علمی در آن شرکت کنند. شاهد بودم که دبیر اجرایی همایش آقای دکتر پوربختیار، مدرس دانشگاه و محقق پرتلاش در زمینه تاریخ بختیاری، تمامی کسانی را که به نوعی در پربار تر شدن همایش از نظر علمی میتوانستند موثر باشند به طرق مختلف تشویق و جذب نمود تا در همایش ارائه مقاله داشته باشند و روزی که در سالن دانشگاه آزاد مسجدسلیمان شنونده سخنرانیهای اساتید بودم متوجه شدم که در خصوص تبیین نقش بختیاریها در تحولات اخیر ایران چقدر حرف ناگفته باقی مانده بود و همایش وظیفه خود را به بهترین وجه در این زمینه به انجام رساند.
محتوای مقالات ارائه شده در همایش به چه ترتیب بود؟
اساتید و پژوهشگران متعددی با ارائه در همایش شرکت داشتند. در کتاب مجموعه مقالات همایش که منتشر گردید مقالاتی از اسفندیار آهنجیده، عباس قنبری عدیوی، منصور امانی، غفار پوربختیار، عباس رضوی، حسین مسجدی، قاسم فتاحی و… منتشر شده که عموماً از اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فرهنگی هستند.
از نظر محتوا نیز میتوان به مقالاتی همچون روند تغییرات و تحول جایگاه بختیاری از قدرت ایلی به نیروی ملی / فراز و فرود قدرت تیمور بختیار/ نقش بختیاریها در انقلاب مشروطه / اسکان عشایر بختیاری و چرایی و چگونگی آن / مشاهیر بختیاری عصر مشروطه و… اشاره نمود که با نگاهی تحلیلی و آکادمیک تنظیم شده و میتوان به عنوان رفرنسهای خوب در زمینه تاریخ بختیاری بدانها ارجاع داد.
مقاله شما در چه زمینهای بود؟
مقالهای که من تحت عنوان نقدی بر قرارداد ۱۹۰۵ و تشکیل شرکت نفت انگلیس و بختیاری ایبیاُسی (ABOC) در این همایش ارائه کردم نگاهی انتقادی داشت به قرارداد و شرکت یاد شده و اصولاً آسیبشناسی و علتیابی عدم توفیق بختیاریها در بحث نفت در ایران بود.
فکر میکنید چرا بختیاریها در بحث نفت توفیق نداشتهاند؟
مهمترینش محرومیت و مظلومیتی است که بر این قوم رفته است و سالها در زادگاهم مسجدسلیمان با آن مأنوس بودهام، امری که ریشهای تاریخی دارد. بدین ترتیب که در جریان استقرار فعالیتهای نفتی در جنوب غرب ایران، سهم بختیاریها از بابت نفت بسیار بیشتر از آن بود که پرداخت شد و من بر خلاف کسانی که این امر را صرفاً ناشی از استعمار میدانند معتقدم بختیاریها نیز باید لیاقت داشتن امکانات بیشتر را از خود نشان میدادند که متأسفانه اینگونه نشد.
به چه دلیل چنین فکر میکنید؟
ببینید در جریان قرارداد ۱۹۰۵ بین خوانین بختیاری و کاوشگران نفت، خوانین از مطالبه اولیه ده و بیست درصدی از درآمد تنها به سه درصد آن رضایت میدهند، مسألهای که «اوژن بختیاری» مولف کتاب تاریخ بختیاری در خوشبینانهترین حالت آن را ناشی از عدم سیاستمداری خوانین و مکر و حیله طرف انگلیسیشان، ژنرال پریس میداند.
اما مسأله وقتی جالبتر میشود که میبینیم خود ژنرال پریس نیز از معامله انجام شده متعجب بوده است، گارثویت، مولف کتاب تاریخ سیاسی اجتماعی بختیاری از قول او در این رابطه مینویسد:
«…صراحتاً باید بگویم که بسیار متعجب شدم که چنین معامله سودآوری را با خوانین انجام دادم. وقتی آنها رقمی در حدود دوازده، شانزده تا بیست درصد از سود سهام را پیشنهاد میکردند، سه درصد نمیتواند رقم قابل ملاحظهای باشد. درحقیقت آنها چیزی از سهام و اینطور چیزها نمیدانستند و بعضی اوقات در مقابل پرسشهای من پاسخهای درهم و برهم و آشفتهای میدادند.»
از این گفته ژنرال پریس متوجه میشویم که در حقیقت طرف معامله پریس شرایطی داشته که اصولاً نیازی به مکر و حیله برای اخذ موافقت آنان نبوده است، در بحث شرکت نفت انگلیس و بختیاری نیز شرایط بهتر از این نبوده است. در این خصوص ارجاعتان میدهم به متن مقاله که در آن توضیحات کامل داده شده است.
شما به نکات جالبی اشاره کردید. اما آیا در نقد خود به دلایل چنین برخوردی نیز اشاره نمودهاید؟
بله. در حقیقت مشارکت حقوقی فرجام نافرجام بختیاریها در تعامل با کاوشگران نفت دلایل متعددی داشت. دلایلی که خود به نوعی دلایل نافرجامی تلاشهای قوم در احقاق حقوق خویش نیز است. به نظر من مهمترین دلیل همانا فاصله و گسست بین بزرگان قوم و توده جامعه بختیاری بود.
خوانین و خانزادگان بختیاری فاصلهای بعید با فرودستان جامعه بختیاری داشتند و اگر در مقاطعی نیز فرودستان پشت سر ایشان ایستادهاند یا به جبر بوده و یا به طمع چپاول و غارت و نه از روی دانش و آگاهی و چنین گسستی بود که باعث شد درآمدهای هر چند اندک ناشی از امتیازات و قراردادهای نفتی هیچگاه به جامعه بختیاری تزریق نشود.
تصور نمایید اگر امضاءکنندگان قرارداد ۱۹۰۵ و سهامداران شرکت نفت انگلیس و بختیاری طرف انگلیسی را در قرارداد ملزم به ساخت مدرسه، بیمارستان در مناطق مختلف بختیارینشین و راهسازی در مسیر ییلاق به قشلاق خود مینمودند، جامعه بختیاری چقدر میتوانست پیشرفت داشته باشد؟
جهل و فقر آفت و آسیب جامعه بختیاری برای توسعه و پیشرفت بوده و این نکته که بزرگی و حضور در ارکان تصمیمگیری در این قوم، در مقاطعی خاص، حساس و تأثیرگذار، نه از روی بزرگ منشی و علم و دانایی بلکه از روی وراثت و شجره به وجود آمده بود و در سایهسار قدرت همواره ظلم آفت بزرگی و مدیریت برای کسانی بوده که باید در خدمت پیشرفت قوم خود میبودند.
تجربه قرارداد ۱۹۰۵ و شرکت پوشالی انگلیس و بختیاری بیش از هر چیز نشاندهنده گسست فرا دستان و فرودستان جامعهای قومی است که این گسست در کنار آفت جهل برایشان مشکلات فراوانی را همواره به همراه داشته است.
فکر میکنید نیاز امروز جامعه بختیاری چیست؟
بیش ار هر چیز نگاه نقادانه به گذشته خود، معمولاً اغراق و افراط باعث میشود که افراد نتوانند وقایع را آنگونه که بوده تحلیل نمایند. باید نگاهمان خاکستری باشد. هر فرد و جریانی مجموعهای است از عملکردهای مثبت و منفی که باید این تجربیات تاریخی را مد نظر داشت.
هیچکس چه خان و چه رعیت الزاماً تنها نه خادم است و نه ظالم و این نکته را نیز بگویم که ما عملکردها را نقد میکنیم و نه شخصیت افراد را و با احترام به تمامی انسانها باید تلاش کنیم فردایمان بهتر از امروزمان باشد.
همانگونه که در متن مقالهام اشاره کردهام فکر میکنم امروز وقت آن رسیده باشد که آیندهسازان این قوم باید آموزهی «نهرو» را آویزهی گوش نمایند که «ملتی که تاریخ خود را نشناسد مجبور به تکرار اشتباهات گذشتهاش است.»
منبع: رادیو زمانهzamaneh.com