نوروزانه

جوشش دوباره چشمه ساران و رویش شقایق ها بر دامنه کوههای سر به فلک کشیده زاگرس نوید بهار را به ارمغان میآورد. پرندگان خوش آواز شادی را می‌خوانند و زندگی با نفس گرم زمین آغازی دیگر را تجربه می کند. کودکان با شوق، نوروز را در انتظارند و زنان و مردان امیدوارتر به زندگی و مصمم تر به آینده می نگرند چون نوروز در راه است.

در چنین روزهایی بود که فریادهای کاوه چون طوفانی سرزمین ایران را درنوردید و عِطر آزادی را بر کران تا کران این خاک افشاند. در چنین روزهایی بود که آرش جان در تیر کرد و نوید بهار آزادی را تا دور دست‌ها به پرواز درآورد. و در چنین روزهایی ست که جان و خرد در هم آمیخته می‌شوند تا شور آزایخواهی را با رویش شقایق ها به هم پیوند زنند.

بهار فصل بیدار باش است، فصل رهایی گل و گیاه از خواب زمستانی و روزهای خاکستری فصل خاموشی. بهار تنها فصلی است که در ِ تک تک خانه‌ها را می‌کوبد و هیچ صاحب خانه‌ای نیست که از حضور این میهمان خوش قدم شاد نباشد. با بهاران است که زندگی معنی پیدا کرده و انسان هستی را لمس میکند. نفس خوش فروردین، شهر، روستا، کوچه، خیابان زمین و آسمان را عِطر آگین می‌کند و چه خوشبخت خواهیم بود اگر شادباش های نوروزیمان دوباره با آزادی ایران همراه باشد.

عباس کدخدا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا