نوشتار/یادداشت

به بهانه رونمایی کتابِ فوران

فوران “نوشته “قباد آذر آیین” که توسط نشر هلیا منتشر شده، خلاصه ای از داستان برآمدن و فرو کش کردن جامعه مسجدسلیمانی است.  ” فوران” برش هایی از زندگی و مشقتهای مردم این شهر با محوریت کارگران صنعت نفت است، اثری که می تواند بخشی از خلاء مردمشناسی صنعتی و ادبیات کارگری مسجدسلیمان را پر […]

به بهانه رونمایی کتابِ فوران ادامه مطلب »

هزینه های دست به آب رفتن

کسی به درستی خبر ندارد که پیش از اختراع آفتابه طهارت گرفتن مردم چگونه بوده اما آفتابه که مد شد خرید یه آفتابه مسی کل هزینه ای بود که هر خانواده یکبار و برای همیشه می پرداخت و پرونده مستراح بسته میشد! آفتابه مسی نه تنها برای رفتن دست به آب و امور قضای حاجت

هزینه های دست به آب رفتن ادامه مطلب »

من و نوروز و سالهای دور (3)

من و نوروز و سالهای دور (1) من و نوروز و سالهای دور (2) یه روز مانده به سیزده بدر با بچه ها پشت لین کارگری روی ردیف لوله های نفت نشسته بودیم منتظر تا غلوم تِرتِر بیاید و کرکره فنری دکان را بالا بزند. – فرض کن دوچرخه ست، فقط نمی خواد پا بزنی.

من و نوروز و سالهای دور (3) ادامه مطلب »

من و نوروز و سالهای دور (2)

من و نوروز و سالهای دور (1) من و نوروز و سالهای دور (3) نوروز حتی سگرمه های پدر را هم باز میکرد. پاداش عید را که میگرفت همراه با بیلرسوت نو و یک جفت پوتین ایمنی «مید این انگلند» خلق و خوی ش باز میشد. جواب سلام ما پسرها را با لبخند میداد. پاها

من و نوروز و سالهای دور (2) ادامه مطلب »

من و نوروز و سالهای دور (1)

من و نوروز و سالهای دور (2) من و نوروز و سالهای دور (3) خاطره های کودکی مثل مخمل نرم اند و لطیف. چشمها را باید بست و در عالم خیال رویشان دست کشید … باد فروردین خوش می وزید و مدرسه از یک هفته مانده به عید تعطیل شده بود. صبح نون تیری با

من و نوروز و سالهای دور (1) ادامه مطلب »

اهواز ؛ از خاک برآمدیم و در خاک شدیم

این روزها نه «دسته به دسته دختران اهوازی » از خانه بقصد طنازی سراغ کارون و پل سفید میروند و نه هیچ دیارالبشری. اصلا دیگر اثری از آثار پُل و کارون و بلم و بلمچی پیدا نیست! ریزگردها زور را از زوردار گرفته اند و روزگار اهوازی ها تیره و تار است! البته همه میدانند

اهواز ؛ از خاک برآمدیم و در خاک شدیم ادامه مطلب »

بسی رنج (نَ) بُردم درین سال سی …

سی سال پیش چنین روزی (04 فوریه) در واویلای «جنگ جنگ تا پیروزی» هجرت من و اهل بیت به سرزمین موعود «سوئد» آغاز شد و در و دروازه زندگی بر پاشنه دیگری چرخیدن گرفت. کشوری که در آن آب و آبادانی بود اما از بانگ مسلمانی خبری نبود. تا آن زمان از این شمالی ترین

بسی رنج (نَ) بُردم درین سال سی … ادامه مطلب »

جامه نو بر تن ستین لُر

بالاخره نمای بیرونی سایت سیتن لُر بازسازی شد و شکل و فرم کلاسیک آن با فرمی امروزی تر جا عوض کرد و شد آنچه که امروز می بینید. کار خیلی طول کشید میدانیم! یعنی سایت یه جورایی به کما رفته بود و دوستان پرسان که بالاخره  پروسه بازسازی و نماکاری و بندکشی ساختمان سایت کی

جامه نو بر تن ستین لُر ادامه مطلب »

پیمایش به بالا