خواننده ای که از لب و چشم یار نمیخواند

iraj

هر کتاب تاریخی رو که خوندم وهر مطلبی که از گذشته به چشمم خورده از بعد از دوران پادشاه غیور ماد (کوروش) تا همین انقلاب خودمون و سال88 همه و همه از یه چیز خبر میدن و اون سادگی بیش از حد مردم لر و سوء استفاده حکومتها از این سادگی بوده. چه از زمان صلاح الدین ایوبی که لرها رو به عنوان پیش مرگ جلوی تیر و شمشیر مینداخت چه از زمان کریم خان زند که خودش از حسنوندهای لرستان بود وبا کمک همین اقوام خودش شاه شد و بعد حکومتش رو توی شیراز قرار داد و امکان پیشرفت وطنش لرستان رو گرفت وچه از این انقلاب که توی 8 سال جنگش فقط حدود 1600 تا از شهدای لرستان جزء سرداران و فرماندهان جنگ بودن و دیگه شهدای معمولیش بماند ومهم تر اینکه لرستان دومین استان خسارت دیده از جنگ بعد از خوزستانه و چندین برابر خرمشهر که اینجوری همه جا جارش میزنن و در موردش کتاب مینویسن خسارت دیده…

اما وسط خواب ناز مردم همیشه خواب لرستان(البته به جز بعضیا) بالاخره یه خواننده پیدا شده که دیگه از لب وچشم و موی یار نمیخونه دیگه به ریتم (بزران) نمیگه :

کور جاهال خاصه ووژ تیمار بکه بکه وه ده رو دت بیمار بکه…

آره ایرج رحمانپور به همون سبک ترانه بزران میگه:

بزران بزران بیلا بزریم بیلا دی به تر ئاگر بگریم

ایرج توی این بیت میخواد آتیش بگیره از این خواب.

توی ترانه زیبای (دلم تنگه) غم و غصه خودش رو توی قالب یه زن ریخته که توی یه غروب دلگیر داره توی یه مسیر پیش میره مسیری که پشت سرش خرابه های وطنش و جلوش رنجها و عذابهایی که باید در آینده تحمل کنه دارن انتظارش رو میکشن :

د ای دیروقت ئیواره نه تاریکی نه روشنایی زنی پشت سرش حالی براوه ر رنجیا بی به ر دیارپشت سر حالی زنی دل ناگرو میره ت گونایاش رفت خینالی…

در آلبوم (گل تش) با سوز و آه ویا به قول خودش (په ژاره) سرزمین مادری یا همون (نیشتمان) رو به شروع حرکتی نو دعوت میکنه:

سه رزمینم کوت کوت ئه نو نشینم چی کویا با زخمی اما سر و بالا

اونجا که وسط یکی از ترانه های آلبوم (سفر امید) آهنگ قطع میشه و ایرج داد میزنه:

بیمار بیمارم آه گران بیمارم بچم وه کوره طبیبی بارم

انسان تنش میلرزه از درد غفلت…

توی ترانه (دسمه بیر) که متاسفانه به آهنگ محبوب توی عروسی ها برای رقص دوپا تبدیل شد و هیچکس به معنای این شعر فکر نکرد ایرج دنبال یه فریادرس میگرده و توی بیت آخر میگه:

نه د دل ئاز نه د لار جو نه د پایام تو ره ته دسمه بیر تو بوهو سیم بیت کوچه تابیینم خوو ره ته

ایرج اینجا میخواد از این غفلت کوچ کنه.این بیت تکرار همون شعر زیبای سهراب که میگه: قایقی خواهم ساخت دور خواهم شد از این خاک غریب…

ایرج بالاخره روز رویایی و مدینه فاضله خودش رو توی شعر میریزه و از ناجی میگه ناجی ای که با اومدنش عدالت برقرار میشه ترانه (ئاسمو):

ئاسمو وا دنه کویامیزنه کل سفیده هم زمی هم زمو وایه ک شورشو شور امیده

سوز تونی که سوز میینم سوزتونی که سوز موحونم

هه چنو چی چلچراغی روشه میکی حونمونم

وحید سعیدی

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا